شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۴
تسلط علامه بلاغی به چهار زبان رسمی

حوزه/ نوشته هاي مرحوم علامه بلاغی با قلم و سبكى ابتكارى و در قالب هاى ادبى و شعر، داستان، رُمان و مناظره به رشته تحرير درآمده و برخى از مسائل عقيدتى و فلسفى را در قالب شعر سروده و شعرهای او حامل پيام می باشد.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، مرحوم علامه بلاغى از شخصيت هاى ارزنده تاريخ معاصر بوده که زواياى زندگى و مجاهدات او كمتر مورد بررسى قرار گرفته است.

ولادت

علامه محمد جواد بلاغی در ماه رجب سال 1282 ق. در يكى از محله های نجف (محله براق)، در خانه دانشمند عامل و روحانى فاضل، علامه شيخ حسن بلاغى، متولد شد.

خاندان بلاغى از خاندان هاى نجيب و قديمى شهر نجف بوده اند. اين دودمان پاك به سان چشمه اى پربركت، همواره جوشيده و طراوت بخشيده اند و همگى به جلال و بزرگى در علم و ادب شهرت داشته اند.

* جرعه نوش علم و معرفت

محمد جواد پس از سپری کردن دوران كودكى وارد حوزۀ علمیه شده و شاگردى مكتب اهل بیت «علیهم السلام» را با افتخار در پیش گرفت.

وی علوم مقدماتى را در حضور نورانى علماى نجف فرا گرفت و تا 24 سالگى از اساتيد بزرگ حوزه نجف استفاده علمى و معنوى فراوانى برد.

این مجاهد زاهد که عاشق كسب معارف و درك فضائل، بود در سال 1306 ق برای فراگيرى دانش و خودسازى، وارد شهر مقدس كاظمين شد تا بتواند در سايه انديشه هاى بلند آن ديار به اهداف عاليه اش نائل آيد.

وی شش سال از عمر پربرکت خود را در اين شهر، صرف تحصيل و تهذيب نمود و تا سال 1312 ق. در كاظمين اقامت گزید. در اين مدت به خاطر ارتباط با پيروان اديان، مذاهب و مکاتب مختلف، با افکار آنها آشنا شد.

علامه بلاغی در همان شهر با خانواده شريف عالم بزرگوار سيد موسى جزائرى وصلت نمود.

وی در سى سالگى به نجف اشرف بازگشت و در درس سرآمدترين استوانه هاى علمى و عملى عصر خود آخوند خراسانی و دیگر اساتید آن عصر حاضر گشت که این خوشه چینی مدت 14 سال به طول انجامید.

شيخ محمد جواد بلاغى در سال 1326 ق . وارد شهر مقدس سامراء شد و در درس مرجع مجاهد و رهبر انقلابى، ميرزا محمد تقى شيرازى (ره) شركت کرد؛ وی ده سال بر سفرۀ علمى اين مجتهد سترگ و بيدار مهمان بود و با استفاده از جنبه هاى روحى و معنوى آن بزرگوار، خويشتن را تقويت كرد.

اين دانشمند وارسته آن چنان شيفته دانش و ياد گرفتن بود كه تا 54 سالگى در درس ميرزاى شيرازى شركت نمود.

اساتید

اساتیدی كه علامه بلاغى در حضور نورانى آنان به کسب علم آموزی مشغول بود، عبارت اند از:

1. فقيه بزرگوار شيخ محمد طه نجف 2. فقيه محقق حاج آقا رضا همدانى 3. عالم و اصولى مدقق شيخ محمد كاظم خراسانى 4. علامه فقيه سيد حسن صدرالدين كاظمى 5. فقيه بزرگ شيخ محمد حسين مامقانى 6. علامه محدث ميرزا حسين نورى 7. فقيه عالي مقام سيد محمد حسن هاشم هندى غروى 8. مرجع مجاهد ميرزا محمد تقى شيرازى

پيوند علم و عمل

علامه بلاغی که از تبار روحانيتى بيدار و آگاه بود در پى استقلال طلبى كشور عراق از چنگال استعمار انگليس در سال 1336 ق. - براى بار دوم – وارد شهر كاظمين شده و در جرگه جهاد و دفاع از کیان اسلامى به صف مجاهدان پيوست.

شاگردان

شاگردان علامه بلاغی:

آيت الله العظمى آقاى سيد شهاب الدين مرعشى نجفى؛ آيت الله العظمى حاج سيد ابوالقاسم خويى؛ آيت الله العظمى آقاى حاج سيد هادى ميلانى؛ علامه اديب آقاى ميرزا محمد على اردوبادى نجفى؛ علامه سيد محمد صادق بحرالعلوم؛ آيت الله شيخ محمد رضا آل فرج الله نجفى؛ آيت الله شيخ محمد مهدوى لاهيجى؛ آيت الله شيخ نجم الدين جعفر عسكرى تهرانى؛ حاج شيخ ذبيح الله محلاتى؛ آيت الله حاج شيخ محمد رضا طبسى نجفى؛ ميرزا محمد على مدرس خيابانى؛ استاد اديب على خاقانى؛ آيت الله شيخ على محمد بروجردى؛ شيخ مهدى بن داوودالحجار؛ علامه محقق حاج شيخ مجتبى لنكرانى نجفى؛ آيت الله سيد صدرالدين جزائرى؛ شيخ ابراهيم بن شيخ مهدى قريشى؛ شيخ مرتضى مظاهرى نجفى؛ آيت الله سيد مرتضى لنگرودى؛ علامه ميرزا محمد على ادبى تهرانى.

آثار ماندگار

آثار سبز او در زمينه هاى فقه، تفسير، تاريخ، اصول فقه، عقايد و ردّ يهود، نصارا، ماديون، بابيت و بهائيت تدوين يافته است.

نشانه هاى ماندگار ايشان عبارت است از:

1. تفسير آلاءالرحمن

 2. رساله اى در پاسخ به پرسش هايى كه از جبل عامل براى ايشان فرستاده و در آن شبهاتى درباره قرآن نموده بودند

 3. الرحلة المدرسية أو المدرسة السيارة

 4. الهدى الى دين المصطفى

 5. التوحيد والتثليت

6. اعاجيب الاكاذيب

 7. انوارالهدى

 8. البلاغ المبين

 9. نصايح الهدى

 10. المسيح و الاناجيل

 11. نسمات الهدى

 12. المصابيح فى بعض ‍ من ابدع فى الدين فى القرن الثالث عشر

 13. مصباح الهدى

 14. مسألة فى البداء

 15. نورالهدى

 16. اجوية المسائل البغدادية

 17. داعى الاسلام و داعى النصرانية و برخی آثار دیگر.

ویژگی ادبی

از ويژگي هاى شخصيت علمى علامه بلاغى، جنبه ادبى ايشان است. وی دانشمندى اديب و اديبى دانشمند بود. نوشته هاي علامه بلاغی با قلم و سبكى ابتكارى و جديد و در قالب هاى ادبى و شعر، داستان، رُمان و مناظره به رشته تحرير در آمده و برخى از مسائل عقيدتى و فلسفى را در قالب شعر سروده و شعرهای او حامل پيام می باشد.

یادگیری چند زبان

آموختن زبان هاى خارجى با امكانات محدود آن روز، كارى بسيار مشكل بوده. با این حال علامه بلاغى علاوه بر زبان عربى، زبان هاى عبرى، انگليسى و فارسى را خوب مى دانست، به آنها تسلط داشت؛ به طوری فراگيرى آن ها به شخصيت علمىِ ايشان برجستگىِ ويژه اى بخشيده بود.

درباره چگونگى آموختن زبان عبرى علامه می نویسند: وی زبان عبرى را از يهودی دوره گردی آموخته است. در آن روزگار گروهى يهودى در شهرهاى عراق بودند كه مقدارى جنس، پارچه و امثال آن، بر دوش داشتند و در كوچه و بازار مى فروختند. مرحوم بلاغى از اين فرصت استفاده مى كرد و درباره مفردات و جمله بندى زبان عبرى از آنان چيزهايى مى پرسيد. گاه مجبور مى شد همه اجناس يك يهودىِ دوره گرد را بخرد تا از او درباره يك واژه يا تركيب سخنى بشنود. چون يهوديان در آموختن لغت خود به ديگران بسيار بُخل مى ورزيدند. مرحوم بلاغى گاه شيرينى و شكلات مى خريد تا اگر بچه اى يهودى ببيند به او بدهد و چيزى از او بپرسد.

شكوه گمنامى

وی گمنام و بی هیاهو زيست، ولى نام ایشان در گمنامى و هنر او در اخلاص‌شان می باشد.

شكوه گمنامى و حماسه اخلاص او در شعار معروفش تجلى كرده كه مى گفت:

«انى لا اقصد الا الدفاع من الحق لا فرق عندى بين ان يكون باسمى او اسم غيرى» من جز دفاع از حق انگيزه اى نداشتم. بنابراين هيچ فرقى نيست كه كتاب به نام من يا نام ديگرى منتشر شود.

اُسوه زهد

درباره ساده زيستى اش می گويند:

اتاقى كوچك و محقر داشت. در آن اتاق جز بوريا و روفرشى كه بر آن مى نشست، هيچ چيز نبود. در زمستان وسائل گرم كننده و در تابستان وسائل خنک كننده نداشت. علامه بلاغی حقيقتاً با بى پيرايگى اش اُسوه برجسته زهد و پارسايى بود.

عالمی بيدارگر

دورۀ زندگی علامه، تركيبى از دو عنصر عقيده و جهاد و حركتش بر مبناى اين دو عنصر پایه ریزی شده بود؛ هيچ گاه گوشه نشينى را انتخاب نکرده و آرام نگرفت؛ پيوسته آزادگی آميخته با حيات را بر سر و روى جامعه اسلامى مى پاشيد و خواب هاى گران را برمى آشفت.

در این باره نقل شده است: برخى از بهائيانِ جاسوس استعمار در محله اى در بغداد، مكانى را به نام حظيره براى اجتماع خود بنا نهادند. مرحوم بلاغى با شنيدن اين خبر آرام نگرفت و استراحت را بر خود روا ندانست و با مراجعه به دادگاه و قانون، آنان را به ترك آن محل واداشت؛ پس از مدتى همان مکان را به مسجدى تبديل كرد و در آن نماز و شعائر حسينى اقامه مى شد.

فروش اثاث منزل و چاپ کتاب

اين روحانى آگاه، نگهبان مرز و کیان اسلامی بود و براى بيدار ساختن جامعه، دل سوزانده و تمام هستىِ خود را فداى خدمت به حق و خلق كرد.

وى براى چاپ كتاب «الهدى» (در رسواسازى نیرنگ و توطئه هاى مبلّغان مسيحى) پولى نداشت؛ به ناچار هر چه در خانه داشت به قيمت ارزان فروخت و كتاب را به چاپخانه فرستاد تا خداوند اندك اندك اثاثيه خانه و زندگانى وى را فراهم ساخت.

رحلت

علامه بلاغی هفتاد سال در آسمان علمىِ شيعه نور بخشيده بود. تقويم عمر وی رو به پايان مى رفت؛ او كه عمرى در وادى رضاى حق قدم و قلم زد، اكنون مجنون صفت، مشتاق نوشيدن جام وصال بود.

سرانجام عالم متعبّد و متخصص، فقيه، اديب فرزانه و مجاهد زاهد، شب دوشنبه بيست و دوم شعبان 1352 ق. نداى حضرت دوست را لبيك گفت و به دیار باقی شتافت.

پس از تجليل و تشييع، پيكر پاكش را در یکی از حجره های سمت غربى صحن مبارك حرم مطهر حضرت على "عليه السلام" در كنار آرامگاه جواد بن محمد حسينى (صاحب كتاب مفتاح الكرامه) به خاك سپردند.

یاد و نامش گرامی باد.

 

 

 

 

 

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha