به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»مؤلف در رسالۀ خود تلاش میکند با نقد رویکرد علم الحدیث در روایات عرفانی و همچنین با استفاده از مبانی عرفاني، زمینه را برای اعتبارسنجی احادیث عرفانی فراهم آورد.
هرچند عرفا از قرآن و حديث در مباحث نظري و عملي بهرۀ فراوان بردهاند؛ اما جايگاه حديث در عرفان اسلامي، نه در كلمات بزرگان اهل معرفت و نه در آثار پژوهشگران عرفان، مستقل و مستوفا و به دقت تبیین نشده، افزون بر این، یکی از نقدهای جدی مخالفان عرفان، مستند نبودن مباحث عرفاني و استفادۀ عرفا از روایات عمدتاً ضعیف برای اثبات مبانی و بیان مباحث عرفانی است.
پاسخهایی به نقص و نقد پيشگفته داده شده که از جملۀ آنها، شهودی بودن عرفان و بینیازی آن به نقلیات است. پذيرش چنين پاسخي، به اين معنا خواهد بود كه تمام آيات و روايات استفاده شده در مباحث عرفاني، صرفا به عنوان مؤيد، تبرك يا به صورت استطرادي ذكر شدهاند.
این رساله، بر آن است که ثابت کند بناکردن عرفان بر مشاهده و مکاشفه، منجر به بینیازی آن از احادیث نخواهد شد؛ بلكه براي صيانت از عرفان در برابر خطا و انحراف، بهرهگيري از روايات، ضروري و اجتناب ناپذير است.
مؤلف در رسالۀ خود تلاش میکند با نقد رویکرد علم الحدیث در روایات عرفانی و با استفاده از مبانی عرفاني، زمینه را برای اعتبارسنجی احادیث عرفانی فراهم آورد. وی از این طریق ميكوشد پارهای سوء تفاهم های موجود در این زمینه کاسته شود.
پدیدآورنده در آخرین مطلب این رساله بر آن است با فراهم آوردن زمینههای اولیه، مسیری را برای پالایش آثار عرفانی از احادیث ضعیف بگشاید و با استفاده از منابع روایی غنی شیعه، راهی برای مستندسازی مباحث عرفانی فرا نهد.