به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه شب گذشته در نشست علمی «قرآن و هرمنوتیک» که در مدرسه علمیه امام کاظم(ع) قم برگزارشد، با اشاره به مفهوم هرمنوتیک گفت: این مفهوم تنها در غرب شکل نگرفت بلکه مولفه های آن در آن سامان بیان شد.
وی افزود: این مفهوم در غرب با تفسیر در متون مقدس آغاز شد؛ این متون در ابتدا و در کلیسای کاتولیک صرفا در اختیار اربابان کلیسا بود و آنها به مردم عادی اجازه نگه داری و تفسیر انجیل را نمی دادند.
استاد حوزه و دانشگاه اظهارکرد: پس ازاینکه این مفهوم در غرب ابتدا به معنی تفسیر متون مقدس بود؛ در گذشته متن مقدس تنها در اختیار کلیسا بود و آنها بودند که میتوانستند کتاب مقدس را خوانده و تفسیر کنند.
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، بیان کرد: زمانی که رنسانس واقع گشت و پروتستان ها خواستار مداخله خود در رابطه آنها با خدا شدند و به این سیستم کلیسا معترض گردید، روند تفسیر متن مقدس در بین آنها تغییر کرد.
وی گفت: در ابتدا این بحث مطرح شد که همه متون کهن نیازمند روش شناسی است و در این زمینه نیز متن محوری در این نگاه تفسیری حاکم شد تا اینکه «شلایرماخر» به جای مبحث فهمیدن متن، نفهمیدن متن را مطرح کرد.
این استاد حوزه بیان کرد: چیزی که شلایرماخر به این روند اضافه کرد این بود که وی به جای نگاه صرف به متن نگاه مولف محور را مطرح کرد و گفت که نمی توان بدون شناخت مولف متن را فهمید و آن را تفسیر کرد.
وی گفت: چیزی که وی مطرح کرده است مفهومی است که در آن ممکن است فرد به چیزی فراتر از مراد مولف پی ببردکه این مراد در همان متن است؛ این بحث در نگاه مفهومی حوزوی ما نیز وجود دارد و همیشه مکاتب تفسیری ما با چنین رویکردی به فهم احادیث مبادرت ورزیده اند.
این استاد حوزه بیان کرد: نکته ای که متاسفانه برخی از روشنفکران از آن غافل هستند این است که نگاه ما در این مباحث بسیار روشمند تر و عمیق تر از این مبانی است که غربی ها بیان کرده اند؛ یعنی در حوزه کارکرد زبانی و قواعد متنی در حوزه قواعد خاص و جامعیت در اهداف و نظام سازی و احکام بسیار پیشرفته تر از چیزی هستیم که غربی ها تصور می کنند وآنها به این مرحله نرسیده اند.
وی گفت: تفسیر و مناهج تفسیری در اسلام به خصوص مکتب اهل بیت(ع) بسیار روش مند و قاعده مند است؛ تا اینجای کار، مشکلی با آنها نداشتیم ولی مشکل از جایی آغاز می شود که بحث هرمونتیک فلسفی مطرح شد.
این نظریه پرداز اظهارکرد: «هایدیگر» که یکی از فعال ترین فلاسفه معاصر بوده است مبحث روش شناسی متن را بر این سوال استوار کرد که اصلا فهم چیست؟ پس از وی، «گادامر» که شاگرد وی بود جمع بین ماهیت فهم و مولف محوری را بیان کرد.
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه گفت: نظری که وی ارایه کرد، بحث مفسر محوری بود، یعنی اینکه مفسر و فهمنده نیز در زمینه این بحث فهمی و روشی باید بازشناسی شود؛ وی دو افق فهمنده و نویسنده را مد نظر قرار داد و به این نتیجه رسید که هر مفسر می تواند یک فهم از یک متن داشته باشد و این تفسیر و فهم می تواند به تعداد هر فهمنده متفاوت است.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه این بحث در بین برخی روشنفکران که این بحث را اصلا متوجه نشدند و یا فهم آنها از چند رهگذر به آنها رسیده بود بحث تجربه نبوی در نوشتار قرآن را مطرح کردند و قرآن را تجربه پیامبر از نور وحیانی دانستند نه کلام الهی .
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: آنها در گذشته می گفتندکه فهم و تفسیر ما از قرآن قداست ندارد، ولی با همین تفکر نسبت گرا به این نتیجه رسیدند که قرآن نیز قداست ندارد؛ این روند حتی باعث شد که برخی از جمله گروه فرقان و فرقه مارکسیستی و لیبرالیستی در دوران قبل و بعد از انقلاب به قرآن با تفسیر مارکسیستی و لیبرالیستی برسند.
وی خاطرنشان کرد: تفاوت نگاه اهل بیت(ع) که در مسیر شکوفایی تفسیر دقیق و صحیح شکل گرفت، بیان می کرد که ما نباید قرآن را تابع رای خود کنیم، بلکه باید رای خود را تابع قرآن کنیم، یعنی باید به یک فهم روشمند از قرآن رسید.
حجت الاسلام والمسلمین خسروپناه بیان کرد:آنچه که هرمنوتیک فلسفی بیان می کرد این بود که فهم درست و غلط وجود ندارد، زیرا فهم معیار سنجش ندارد؛ آنها می گفتند که مولف مرده است و نظر هر کسی مبنای فهم او از متن است؛ آنها سخت در اشتباه بودند زیرا اگر چنین باشد، هیچگاه نمی توان به هیچ قانونی در زمینه تعلیم, تربیت, تدبیر و ... عمل کرد و سنگ روی سنگ بند نمی شود.
وی گفت: مفهوم تفسیری در اسلام راهبر است زیرا نظام مند است و ما را با قاعده به قالب کلی می رساند که اکثر مفسران نیز بر اصول کلی معتقدند زیرا اصول برای ما بیان شده است.