حسن هدایت، کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرگزاری «حوزه» درباره ویژگی آثاری که در آنها به تاریخ معاصر پرداخته میشود، گفت: در ابتدا باید بگویم سینما در حوزه تاریخ نگاری انقلاب عملکرد ضعیفتری از تلویزیون داشته است، چون این دست موضوعات هزینههای بسیاری را برای تولید طلب میکنند و بخش خصوصی قادر به تامین آن نیست، اگر هم کاری با این محوریت در سینما تولید شود کارهایی خواهد بود که از سوی دولت هدایت و حمایت میشوند.
وی گفت: برای نمونه کارهایی که تا چند سال قبل در فارابی تولید میشد جز این دسته آثار بودند. مثلاً فیلم سینمایی «استرداد» به عنوان مثال نام میبرم که کاری بسیار ضعیف بود تنها برای رسیدن به اهداف خاص تولید شده و بود و هیچ انگیزه سینمایی نیز در آن دخیل نبود، اما درباره تلویزیون هم همین اندازه میتوان گفت عمده کارهایی که در این حوزه تولید میشوند، عمدتا کارهای ضعیفی هستند.
وی درباره دلایل این ضعف در سیما بیان کرد: دلیل عمده به مدیریت رسانه ملی بر میگردد، انتخابها و تصمیماتی که انجام میشود به هیچ وجه کیفیت لازم را دارا نیستند. جدا از تصمیمات غلط مدیریتی، دلیل دیگری که سبب شده کارهای تاریخی ضعیف باشند به متون آنها بر میگردد، چون فیلمنامههای از این دست، به اندازهای ضعیف و سفارشی هستند که جعل تاریخ به وضوح در آنها دیده میشود.
این کارگردان ادامه داد: تحریف تاریخ البته تنها مربوط به تولیدات سیما نیست، بلکه در سینمای جهان نیز این قبیل رفتارها مشاهده میشد، اما تفاوت آن تولیدات با کارهایی نظیر «کیمیا» و «معمای شاه» در این است که آن تولیدات به اندازهای فنی ساخته میشوند با وجود دروغ بودن تماشاگر آن را باور میکنند، اما کارهای ما باعث دوری تماشاگر از تولیدات مورد نظر میشود. دلیل اینکه چرا چنین تولیداتی هم ساخته میشود این است که تنها فیلمسازان خاصی وجود دارند که جز لیست مدیران تلویزیون هستند و دیگران نیز هر اندازه که حرفهای باشند جایی در این لیست ندارند.
وی با انتقاد از تصمیم گیریهای غلط مدیران، اظهار کرد: چگونه ممکن است سیما به کسی که تجربه خود را در کارهای تاریخی پس داده، مجددا اعتماد کرده و کارهای بزرگ به وی سفارش دهد، اما فیلمسازان آگاه و با سابقه خوب در این زمینه کم کار یا بی کار هستند؟! با این توضیح میخواهم این نکته را بیان کنم وقتی که عدهای غیر حرفهای بخواهند فیلمی درباره یک رویداد مهم تاریخی بسازند، نتیجه حاصله اثری بی مایه خواهد شد.
وی درباره شخصیتپردازی بد در کارهایی چون «معمای شاه» و «کیمیا» توضیح داد: این ضعف از آنجا نشأت میگیرد که فیلمسازان شخصیت پردازی را در کارهای نمایشی نمیشناسند، والا کاملا مشخص است خبیثترین انسانها نیز در خود رگههای از کارهای مثبت را دارند یا همین اتفاق به صورت دیگر درباره شخصیتهای مثبت روی میدهد. با این توضیح باید گفت؛ در شخصیتپردازی موفق این سایه و روشنها هستند که شخصیتها را جذاب میکنند، اما در کارهایی که نام بردید شخصیتها به شدت تک بعدی هستند، برای همین جذابیت خود را از دست دادهاند.
کارگردان سریال «کارگاه علوی» ادامه داد: باید شخصیتها در کارهایی که به تاریخ معاصر میپردازند به صورت واقعی تصویر شوند تا مردم درباره آنها قضاوت کنند. اتفاقی که اگر در این قبیل تولیدات روی ندهد نتیجه عکس خواهد داد و به نوعی تبلیغ شخصیتهای منفی خواهد بود. اتفاقی که به شدت خطرناک است و باید به آن به صورت جدی نگریست.
هدایت در بخش دیگری از این گفتوگو اذعان کرد: وقتی چنین کارهای ضعیفی در تلویزیون تولید میشود این سوال در ذهن به وجود میآید مگر در تلویزیون گروههایی وجود ندارند که این فیلمنامههای را میخوانند و سپس به آنها مجوز ساخت میدهند، پس چگونه است چنین کارهای ضعیفی فرصت ساخت پیدا میکنند؟ با این پرسش میخواهم بگویم استفاده رسانه ملی از کارشناسان خبره سامان درست و حسابی ندارد.
وی در پایان با بیان اینکه تولیدات ضعیف در سیما باعث دوری تماشاگر از کارهای تاریخی و انقلابی خواهد شد، گفت: وقتی دائما در کارهای خود روایتی نادرست از تاریخ معاصر را به تماشاگر القا میکنیم به نوعی وی را از این مضامین دور میکنیم، چون اگر مخاطب تاریخ را مطالعه کند و با این قبیل تولیدات مقایسه نماید، نوعی دلزدگی برایش پیش میآید و این تصور در ذهنش شکل میگیرد که همه تولیدات تلویزیونی چنین رویکردی دارند. بر این اساس دیگر بیننده کارهای تلویزیونی نخواهد بود و گوش چشم خود را جای دیگر میبرند. اتفاقی که برای فرهنگ و جامعه ما بسیار خطرناک است.