به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آیت الله محسن اراکی در جلسه درس «فقه سیاسی» خود با موضوع « مبانی بحث ولایت فقیه» به بررسی "روایت پانزدهم و شانزدهم از روایات دال بر مقام ولایت سیاسی امامان معصوم علیهم السلام" پرداخت.
آنچه در ذیل می خوانید برش هایی از درس این استاد حوزه است.
روایت :
حدیثی است که مرحوم کلینی به دو طریق صحیح از ابوحمزه ثمالی روایت می کند؛
قال سئلت أبا جعفر علیه السلام ما حق الإمام علی الناس، قال حقّه علیهم أن یسمعوا له و یطیعوه قلتُ فما حقّهم علیه؟ قال یقسّم بینهم بالسویه و یعدل فی الرعیة، فإذا کان ذلک فی الناس فلا یبالی مَن أخذ هاهنا و هاهنا.
از روایات دالّه بر آنکه امامت به معنی فرمانروائی سیاسی است این روایت می باشد که تعبیر امام در مورد حق امام بر مردم این است که سمع و اطاعت باشد همان که در قرآن کریم بار ها با تعبیر "سمعنا و اطعنا" آمده است؛
مصادیقی از تعبیر سمعنا و اطعنا مردم در مقابل ولایت الله:
*البقره (285)
{آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}
ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ، ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ، ﻭ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﻫﻤﮕﻰ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﺶ ، ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ [ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﺷﺎﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ] ﻣﺎ ﻣﻴﺎﻥ ﻫﻴﭻ ﻳﻚ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﻓﺮﻕ ﻧﻤﻰ ﮔﺬﺍﺭﻳﻢ . ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺷﻨﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺁﻣﺮﺯﺷﺖ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺎﻧﻴﻢ ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ [ ﻫﻤﻪ ] ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺗﻮﺳﺖ .
*النساء (46)
{مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَٰكِن لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا }
ﺑﺮﺧﻰ ﺍﺯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﻳﻬﻮﺩﻯ ﺍﻧﺪ ، ﺣﻘﺎﻳﻖ [ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ] ﺭﺍ [ ﺑﺎ ﺗﻔﺴﻴﺮﻫﺎﻯ ﻧﺎﺑﺠﺎ ﻭ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻫﺎﻯ ﻏﻠﻂ ﻭ ﻧﺎﺻﻮﺍﺏ ] ﺍﺯ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﻫﺎﻯ ﺍﺻﻠﻰ ﻭ ﻣﻌﺎﻧﻰ ﺣﻘﻴﻘﻰ ﺍﺵ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ، ﻭ [ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ] ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : [ ﺩﻋﻮﺗﺖ ﺭﺍ ] ﺷﻨﻴﺪﻳﻢ ﻭ [ ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻦ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ] ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻰ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ [ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺗﻮﻫﻴﻦ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺍﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻰ ﺯﻧﻨﺪ : ﺳﺨﻨﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ] ﺑﺸﻨﻮ ﻛﻪ [ ﺍﻯ ﻛﺎﺵ ] ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺷﻮﻯ . ﻭ ﺑﺎ ﭘﻴﭻ ﻭ ﺧﻢ ﺩﺍﺩﻥ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺁﻭﺍﺯﺷﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻴﺖ ﻋﻴﺐ ﺟﻮﻳﻰ ﺍﺯ ﺩﻳﻦ [ ﺑﻪ ﺁﻫﻨﮕﻰ ، ﻛﻠﻤﻪ ] ﺭﺍﻋﻨﺎ [ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﺮﺑﻰ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻦ ﺍﺳﺖ ، ﺗﻠﻔﻆ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻨﻮﻧﺪﻩ ، ﺭﺍﻋﻨﺎ ﻛﻪ ﻣﻔﻬﻮﻣﻰ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﺍﺩﺏ ﺩﺍﺭﺩ ، ﺗﺪﺍﻋﻰ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ] . ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﺎﻥ [ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﻫﺎﻧﺖ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﺻﺪﻕ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ] ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺷﻨﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ [ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ] ﺑﺸﻨﻮ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﻬﻠﺖ ﺩﻩ [ ﺗﺎ ﻣﻌﺎﺭﻑ ﺍﺳﻠﺎم ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻛﻨﻴﻢ ] ﻗﻄﻌﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ، ﻭﻟﻰ ﺧﺪﺍ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﻛﻔﺮﺷﺎﻥ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﺮﺩﻩ ، ﭘﺲ ﺟﺰ ﻋﺪﻩ ﺍﻧﺪﻛﻰ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻤﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ .
*المائده (7)
{وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُم بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}
ﻭ ﻧﻌﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻭ ﭘﻴﻤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﻛﻪ [ ﺩﺭ ﻟﺰﻭم ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ] ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻣﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﻛﺮﺩ ، ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ، ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻴﺪ : ﺷﻨﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ . ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺳﻴﻨﻪ ﻫﺎﺳﺖ ، ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .
*النور (51)
{إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}
ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﻴﺎﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﻭﺭﻯ ﻛﻨﺪ ، ﻓﻘﻂ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺷﻨﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﻧﺪ.
*علت تأخیر رسول الله ص در خواندن نماز عشا
و در روایتی در أبواب صلاة عشاء آمده است که در روایات اهل سنت هم قریب این مضمون موجود است؛
روایت چنین است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نمازعشاء را تا نزدیکی نیمه شب به تأخیر انداختند و خلیفه ثانی پشت سر هم می آمدند و صدا می کردند که اُخرج و صل و گاه می گفت نامت النسا و نامت الصبیان بچه ها خوابشان برد بیا نماز بخوان در ادامه روایت آمده که حضرت رسول اکرم بیرون آمدند و فرمودند: لیس لکم أن توذونی إنّما علیکم أن تسمعوا و تطیعوا.
رسول منم و مأموریتم را خوب می شناسم و ظاهرا نقطه تأخیر این بوده است که مردم بدانند که این عمل جائز است
*شرح حدیث پانزدهم در ولایت سیاسی امام
*«تسمعوا و تطیعوا»
تعبیر امام در مورد حق امام بر مردم این است که سمع و اطاعت باشد همان که در قرآن کریم بار ها با تعبیر "سمعنا و اطعنا" آمده است که مردم اطاعت محض داشته باشند.
*«تقسیم بالسویه»
و حق مردم بر امام این است که عدالت اقتصادی را إجراء کند و در بین مردم به عدل رفتار کند.
*«فلا یبالی مَن أخذ هاهنا و هاهنا»
این عدل اگر برقرار شد دیگر اینکه کسی این طرف رفت یا آن طرف رفت خیلی مهم نیست، ممکن است کسی کج رفتاری هم داشته باشد، این خیلی مهم نیست مهم این است که در جامعه عدالت بر قرار باشد و سمع و طاعت نسبت به امام هم برقرار است.
تصریح روایت بر ولایت سیاسی امام
ای روایت صریح در این است که ولایت امام سیاسی و اجتماعی است می فرماید؛ وظیفه مردم سمع و اطاعت و فرمانبری است و معلوم است که وظیفه امام فرمانروائی سیاسی و مدیریت جامعه می باشد و از طرفی می گوید که امام باید تقسیم بالسویه بر قرار کند و این نشان می دهد وظیفه امام فقط آخرت مردم و دعا و نماز خواندن و موعظه کردن نیست .
روایت:
این روایت مهم را مرحوم کلینی به سند صحیح از امام باقر علیه السلام روایت می کند و مضامین عالیه بسیاری دارد و شاید اگر در شرح این کتاب یک کتاب نوشته شود باز کم است که امام باقر علیه السلام می فرماید:
اوحی الله تعالی الی محمد صلی الله علیه و آله إنّی خلقتک و لم تک شیئا ونفخت فیک من روحی کرامة منّی أکرمتک بها حین أوجبت لک الطاعة علی خلقی جمیعا، فمن أطاعک فقد أطاعنی و من عصاک فقد عصانی و أوجبت ذلک فی علی و فی نسله ممن إختصصتهم منهم لنفسی
شرح حدیث
میفرماید پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نماینده اصلی خدا در زمین می باشد و صاحب فرمان اصلی در کره زمین از سوی خدا، پیامبر اکرم می باشد.
مقام خلیفة اللهی پیامبر اسلام
سابقا گفتیم آیه إنّی جاعل فی الارض خلیفة، ظاهرا اشاره به وجود مقدس رسول اکرم دارد و آدم نماینده رسول مکرم اسلام بوده است، برخی شعرهای عرفاء مطابق روایات میباشد؛ عارف شاعر فخرالدین عراقی می سراید؛
نخستین باده که اندر جام کردند ز چشم مست ساقی وام کردند
منظور از باده ای که در جام کردند، عشق خدا است که در دل آدمی بود، یعنی آن آدمی که در ابتدا خلق کردند، به خاطر رسول اکرم صلی الله علیه وآله میباشد و مراد از ساقی ایشان است.
و اطاعت پیشینیان از این ها در تکوین میباشد و رسول الله اول رتبی و اول بالعلیة میباشد و تابعیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله از ابراهیم در احکام ظاهری است که خدا می فرماید؛ اتبع ملة ابراهیم، ولی تابعیت همه انبیا از رسول اکرم تابعیت باطنی است و در تورات و انجیل آمده است که موسی و عیسی تابع محمد رسول الله صلی الله علیه و آله میباشند.
پیامبر اکرم، اول مسلم است
الأنعام (162 و 163)
{قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ _لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ}
(ﺑﮕﻮ : ﻧﻤﺎﺯ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺗﻢ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﺮﮔﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ . ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻜﻰ ﻧﻴﺴﺖ ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ [ ﻳﮕﺎﻧﻪ ﭘﺮﺳﺘﻰ ] ﻣﺎﻣﻮﺭم ، ﻭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻛﺴﻰ ﻫﺴﺘﻢ ﻛﻪ [ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻴﻦ ] ﺗﺴﻠﻴﻢ [ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺣﻜﺎم ] ﺍﻭﻳﻢ.)
یعنی در عالم ، وجود پیامبر اکرم از همه انبیا کامل تر و سابق تر است نه سبقت زمانی بلکه سبقت مقامی و توحیدی.
ونفخت فیک من روحی، و من از روح خود در تو دمیدم و از اینجا نکته اینکه رسول الله و امام واجب الطاعة است، روشن می شود .
حین اوجبت لک الطاعة علی خلقی جمیعا، که این نشان می دهد ولایت رسول الله صلی الله علیه و آله بر همه خلائق بوده است و انبیاء سابق راهم دربرمیگیرد و استثناء ندارد
و اوجبت ذلک فی علی و فی نسله، این وجوب طاعت بر همه خلائق را برای علی علیه السلام نسل خاصش هم قرار دادم.
ادامه توضیح حدیث
اوحی الله،خدا چنین بر رسول اکرم وحی کرد که من تو را خلق کردم در حالی که پیش از این هیچ بودی
«إختصصتهم منهم لنفسی»، یعنی چون اینها مطیع محض خدا هستند، ولایت یافته اند.
این روایت هم تصریح در حق ولایت سیاسی امام دارد البته بیشتر از ولایت سیاسی هم در این حدیث و به ولایت تکوینی مطرح شده است.
تقریر: حامد حسن زاده