به گزارش خبرگزاری «حوزه»، این نشریه که به بهار و تابستان 95 اختصاص دارد ، شش مقاله به قلم پژوهشگران و محققین را ارائه داده است.
* «قرب نوافل و فرائض و تطبيق آنها بر مقامات عرفاني» مقاله ای به قلم حسين مظفري است. در چکیده آن می خوانیم:
«قرب نوافل» و «قرب فرائض» دو اصطلاح عرفاني برگرفته از متون ديني هستند که در آثار عرفاني فراوان، از آن دو استفاده مي شود. در اين نوشتار، به هدف تبيين بيشتر برخي از متون ديني از يك سو، و نشان دادن ارتباط عميق اصطلاحات عرفان اسلامي با متون ديني از سوي ديگر، افزون بر اشاره به آيات و رواياتي که اين اصطلاحات از آنها برگرفته شده، نظرات عمده در چگونگي تطبيق اين دو مقام بر مقامات عرفاني بيان گرديده و يکي از آن ميان بر ديگران ترجيح داده شده است. روش به کار گرفته شده در اين مقاله، «تحليلي – توصيفي» است و نظرية مختار مقاله در نهايت، آن است که «قرب نوافل» به فناي صفاتي و «قرب فرايض» به فناي ذاتي اشاره دارد و ازاين رو، دو مقام بالاتر از آن دو نيز تصور مي شود که يکي عبارت است از: مقام «جمع ميان قرب نوافل و فرائض» و ديگري «مقام تمحض» که در آن مقام، عارف به اختيار خود مي تواند در هر کدام از مقامات قرب نوافل، قرب فرايض و جمع ميان آن دو قرار بگيرد.
* «رياضت در قرآن و روايات» تحقیقی از محمود ناصري و علي احمدپور می باشد. در چکیده این تحقیق آمده است:
بي ترديد، مهم ترين مسئله براي رسيدن به سعادت، كه مطمح نظر آيين مقدس اسلام قرار گرفته، مسئلة تزکية نفس و پرورش روح است. از منظر اسلام، اين تزكيه به وسيله مجاهده با نفس، كه همان مفهوم «رياضت» است، صورت مي پذيرد. برخي رياضت ها در انديشة ديني، قابل تأييد و برخي مردود است.
با توجه به هجوم نحله هاي دروغين عرفاني شرقي و غربي در جامعة امروز و انحراف از اسلام اصيل، اين پژوهش بر آن است تا با ارائة نگاهي عميق به ديدگاه اسلام و تبيين جايگاه رياضت در آموزه هاي آن، روش صحيح براي هرگونه اقدامي در اين زمينه را تبيين و به موانع و آفات رياضت از ديدگاه حضرات معصومين عليهم السلام، اشاره کند كه رياضت تنها در محدودة شريعت و در بستر دستورهاي الهي تضمين شده، و چنين رياضتي است كه مي تواند سالك را به مراتب بلند عرفاني برساند.
* «عشق نفساني و عشق حيواني از ديدگاه عرفان و دين» پژوهشی از قاسم دلدار و محمدمهدي گرجيان است. در چکیده آن می خوانیم:
از ديدگاه عارفان مسلمان حقيقت عشق، غيرقابل تعريف است، يافتني است نه دانستني. معناي شرح اللفظي آن عبارت است از: محبت مفرطه و منشأ عشق ريشه در ابعاد گوناگون وجودي انسان دارد. بالاترين مرتبه آن، عشق حقيقي است که شامل عشق به خداوند و اسماء و صفات اوست. عشق به ماسوي الله با انواع مختلف آن، عشق مجازي است. مهم ترين آنها، نفساني و حيواني است. عشق نفساني، عشقي است که مختص انسان است و ريشة آن ملائمت نفساني بين عاشق و معشوق است و مقتضاي فطرت جمالگراي انساني است. اين عشق، اگر شائبه و ريبه حيوانيت نداشته باشد و پاک بماند، مي تواند پلي به سوي حقيقت باشد. در روايات اسلامي، نشانه هايي بر تأييد اين عشق پاک و عفيف وجود دارد. عشق شهواني و حيواني، حقيقتاً عشق نيست، هيجان شهوت است و ريشه در بعد جسماني و حيواني انسان دارد. بسيار فناپذير و از بين برنده ارزش هاي وجودي انسان است و موجب زمين گيري وي در حركت تكاملي اش مي شود. البته ابتلا به همين عشق هم اگر اختياري نبود و انسان ناخواسته در آن گرفتار آمد، به تأييد دين به شرط کتمان و عفت موجبات نجات انسان را فراهم مي آورد.
* «قيام امام حسين عليه السلام؛ عاقلانه يا عاشقانه؟» نوشتاری از وحيد پاشايي است. در چکیده این نوشتار نیز آمده است:
«عشق» از سنخ گرايش و کشش و به معناي «دوستي شديد» است و بر حقيقي و مجازي قسمت مي شود. اما «عقل» وديعه اي الهي در نفس است که روشنگري و حساب گري کرده، سنخي گرايشي ندارد و محصولات آن گاهي در حوزة «هست و نيست» (عقل نظري) و گاهي در حوزة «بايد و نبايد» (عقل عملي) طبقه بندي مي شود. عقل عملي داراي مراتبي است که شامل عقل مصلحت انديش (حساب گر) به عنوان مدبّر امور زندگي و عقل ايماني است. عقل ايماني هم به متعارف و برين (قدسي) تقسيم مي شود. بر اساس عقول سه گانه، سه نوع شخصيت در انسان ها شکل مي گيرد که عبارت است از: زيستي و حيواني، عقلاني، و رباني. با توجه به معاني «عقل» و «عشق» و شکل گيري شخصيت ها، حالات مختلفي در مصاف عقل و عشق پديد مي آيد که در بهترين حالت ها اگر مراد از عشق، نوع حقيقي آن و از عقل، عقل برين (قدسي) باشد، هيچ منافاتي در اين رابطه وجود ندارد و انسان عاشق در حقيقت، به مقام انسان عاقل دست يافته و حرکت عاشقانة او عاقلانه ترين حرکت است. قيام امام حسين عليه السلام نيز حرکتي بر اساس عقل برين و عشق حقيقي بود که از سوي شخصيتي رباني و متعالي صورت پذيرفت. مقالة حاضر به روش تحليلي – توصيفي به اين موضوع مي پردازد.
* «قرآن و حديث، الهام بخش آراي عرفاني نجم الدين رازي در مرصاد العباد» مقاله ای از محمدمهدي اسماعيل پور می باشد. نویسنده در چکیده مقاله آورده است:
عقل گرايان از ديرباز در ستيزي پنهان، عرفاي اسلام را به بهره برداري از تجارب شخصي و حالات معنوي خويش، در تعليم و ترويج احکام اسلام، متهم کرده اند. اين امر، با ظهور مکتب عشق الهي در نيمة قرن دوم هجري، به چالشي نو ميان فلاسفه و عرفا تبديل شد. اما با طلوع انديشه هاي عرفاي بزرگي همچون روزبهان، شيخ اشراق، عين القضات، غزالي، نجم الدين رازي، سعدي، مولانا و حافظ، عرفان اسلامي فرصتي تازة بازيافت تا با استفاده از توانمندي هاي زبان فارسي، ضمن معرفي خاستگاه انديشه هاي خود؛ يعني قرآن و حديث، شاهکارهاي عرفاني ماندگاري نيز پديد آورد و استحکام جهان بيني خود را به اثبات برساند. نجم الدين رازي، از عرفاي مشهور قرن ششم است که نه تنها انديشه هاي عرفاني خود را بر اساس روش و محتواي کلام وحي و سنت الهي بيان کرده که الهام بخش بزرگاني چون حافظ بوده است. از نظر رازي، قرآن دو جنبة ظاهري و باطني دارد. جنبة ظاهري آن، از آن شريعتمداران، و جنبة باطني آن متعلق به اولياء و عرفاست. او نثر مرصادالعباد را به همين شيوه، با اشارت هاي عرفاني و لطايف قرآني آميخته تا نشان دهد کلام آسماني عرفا، فقط توصيف و بسط تجارب و حالات شخصي صرف نيست. اين مقاله درصدد بازكاوي تأثير قرآن و حديث در مرصادالعباد نجم الدين رازي است.
* «تناقضگويي در شريعت پائولو كوئليو» تحقیقی از زهرا محسني زاده و سلماز کارانديش است. در چکیده آن می خوانیم:
با پيشرفت حيرت آور، تمدن و صنعت، كم كم نقش دين و معنويت در جامعه كم رنگ شد. اين امر بر بشر خواهان معنويت و پرستش، گران آمد و معنويت هاي ساختگي، از سوي پيامبران نوظهور، که مدعي درک حقيقي معنويت بودند، براي ارضاي اين عطش در زندگي انسان معاصر غربي در قالب هاي مختلف عرضه شد.
يکي از اين معنويت هاي نوظهور، جنبش معنوي پائولو کوئيلو است؛ شخصيتي که سابقه اي با تأثيرپذيري از گذشته خود و نظرات ديگران، توانست در قالب تأثيرگذار رمان، کتاب هاي مختلفي را براي نشر افکار خود به تشنگان معنويت ارائه دهد. آنچه در اين مقاله مورد بررسي قرار مي گيرد، ارائه نمونه هايي از درون نوشته هاي وي براي تشخيص خطاهاي اوست تا صرف نظر از غير عقلاني بودن افکار و نظريات وي، بتوان خطاها و نقاط ضعف موجود در آثار وي را از طريق تناقض و عدم انسجام افکار و نظرات وي به دست آورد. شيوة نقد در اين نوشتار، بررسي بسياري از تناقض هاي موجود در آثار وي مي باشد. به بيان ديگر، نقد پيش رو، نقدي درون متني است که نشان دهندة عدم پايبندي نويسنده اين آثار به نظرات و گفته هاي خود مي باشد. از آنجا که وي مدعي ارائه شريعتي نوساخته است، و در اين راه از رمان بهره مي برد، اين موضوع نيز مورد بررسي مختصري قرار گرفته و در پايان، به دليل بنيادين بودن تأثير نگرش به خداوند در هر تفکر، تصويري که او از خدا در شريعت خود ارائه ميدهد نيز بررسي و ذکر مي شود.
دهمین شماره از دوفصلنامه علمی تخصصی " حکمت عرفانی " از سوی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در 120 صفحه و با قیمت: 3500 تومان منتشر شده است.
علاقمندان جهت تهیه فصلنامه به نشانی: قم، بلوار جمهوری اسلامی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، اداره کل نشریات تخصصی مراجعه نمایند و یا با تلفن: 32113474-025 تماس بگیرند.
نظر شما