به گزارش خبرگزاری «حوزه» محمد حسین مهدویان بعد از ساخت فیلم ایستاده در غبار درباره شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان دوباره شاهکار خوبی را آورده ؛ فیلمی که در جشنواره فیلم فجر سال 35 موفقیت های زیادی را کسب کرد و در میان فیلم های خوب و زیبایی که وجود داشت؛ توانست جایزه های را به خود اختصاص دهد.
"ماجرای نیمروز" فیلمی به کارگردانی محمدحسین مهدویان، نویسندگی ابراهیم امینی و محمدحسین مهدویان و تهیهکنندگی سید محمود رضوی محصول سال ۱۳۹۵ است.
این فیلم در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره، سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه ملی و سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شد. همچنین بهزاد جعفری طادی برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس شده است.
کارگردان فیلم دست روی مسئله ای گذاشته که نسل امروز اصلا در جریان آن نیستند. در این برخورد این بچه ها را کمی به ما نزدیک می کند. موفق می شود این افراد را برای ما معرفی و حال و هوای آن زمان را تا حدی به تصویر بکشد.
*ببی طرفی کارگردان در مسایل تاریخی فیلم
مهدویان به خوبی فهمیده برای روایت تاریخ، نباید رمانتیک بود. بلکه روایتی واقعی است، لذا نباید با تاریخ و روایت آن عاطفی برخورد کرد. مهدویان قبل از اینکه یک مورخ باشد، نقش خود را یک راوی می داند. او سعی میکند آن دوران ملتهب و سخت را با چنان دقت نظری روایت کند که تماشاگر آن را با تمام وجود حس کرده و درگیر شود. تاریخ برای مهدویان نه یک نوستالژی که صرفاً ماده خامی است که باید آن را به تماشا نشست. از دل چنین تفسیری است که بیطرفی و عدم قضاوت مهدویان را ملاحظه میکنیم.
این فیلم به ترورهای سال ۱۳۶۰ و اتفاقات دوران ریاست جمهوری بنی صدر میپردازد. این درگیری ها پس از برکناری بنیصدر به عنوان رئیس جمهور توسط مجلس شدت میگیرد. گروهک های ضد حکومت مانند مجاهدین خلق دست به ترورهای موفق و ناموفق مقامات ارشد حکومت می زند. از سوی دیگر، سازمان اطلاعات کشور و اطلاعات سپاه با همکاری هم درصدد دستگیری اعضای گروه مجاهدین خلق می باشند. ...
مهدویان با حذف قطب مخالف ماجرا (یعنی سازمان مجاهدین خلق) سعی میکند این عدم قضاوت را تا لحظه آخر فیلم حفظ کند. کارگردان این نکته را به خوبی فهمیده که ورود به دنیای اعضای سازمان مجاهدین خلق او را وادار به موضعگیری میکند، پس او از نمایش آنها چشمپوشی میکند تا مجبور نشود درباره آنها قضاوتی داشته باشد. به جای آن مهدویان با تمرکز روی تیم اطلاعاتی به طور کامل حال و هوای آن دوران و نگاههای مختلفی را که درباره برخورد با اعضای سازمان مجاهدین خلق وجود داشته را نمایش میدهد.
*دوری از احساس گرایی در فیلم موج می زند
مهدویان موفق میشود احساسات را از تمام فیلمش بگیرد و همین عدم احساس گرایی است که فیلم را تا این حد تکاندهنده از آب درآورده. اجرای بیتاکید از فجایع تنها یک بازی فرمی ساده نیست، بلکه نشاندادن خود واقعیت است. چند صحنه از فیلم این واقعیت چنان روی سر تماشاگر آوار میشود که او نمیتواند از زیر بار این فشار راحت بیرون بیاید. برای مثال نگاه کنید به لحظه ترور یکی از شخصیت ها ، خانم کیانی به عنوان یکی از اعضای جداشده و بریده از سازمان ، به دست خواهرش. یا لحظهای که حجازیفر از صدیقیان میخواهد چشمان بچه را بگیرد تا کشتاری را که منافقان به راه انداختهاند نبیند.
همه بازیگران فیلم در نقش های مختلف تیپ های منحصر بفردی هستند که همگی از تاریخ سینما می آیند. چه توازن خوبی در ریتم فیلمنامه داریم. حتی 5 دقیقه فیلم آرام نمی نشیند. منحنی درام چنان نشسته است که بدون هیچ بازیگر فوق ستاره، نمی توان چشم از فیلم برداشت.
روایت مستندگونه یا به اصطلاح ملودرام در پرداخت به این گونه مسائل تاریخی می تواند نمایش خوبی را برای کسانی که در دوران پر التهاب اوایل انقلاب نبودند و ذهنیتی نسبت به آن دوران ندارند را متصور کند، البته باید به این نکته اشاره کرد که صداقت در پرداخت به مسائل تاریخی امری مهم و لازم است که تا حدی در این فیلم رعایت کرده و کارگردان در این فیلم فقط ماجراهایی را بدون دخل و تصرف و بدون جانب داری روایت کرده و نتیجه را به خود مخاطب واگذارکرده تا بتواند درک و فهم خوبی را در باره مسائل مهم و تاریخی کشوری داشته باشد.
نکته مهم اینکه مسئولین امر باید توجه بیشتری نسبت به حمایت از این گونه آثار هنری داشته باشند تا بتوان تاریخ پر پیچ و خم انقلاب اسلامی را در قالب هنر به تصویر کشید و معرفی نمود.
این فیلم در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ در سینماهای ایران اکران و تا امروز نیز در بعضی از سینماهای کشور در حال اکران می باشد. و میزان فروش ماجرای نیم روز از مرز 2 میلیارد تومان نیز فراتر رفته و این نشان دهنده استقبال خوب مردم از آن است.