به گزارش خبرگزاری «حوزه»، سریال "دیوار به دیوار" گرچه از نوروز امسال به روی آنتن شبکه سوم سیما رفته، اما تنها سریالی است که هنوز هم شب های بهاری، میهمان خانه های مردم است تا آن ها را برای دقایقی در پای جعبه جادویی تلویزیون مجذوب خویش کند.
سامان مقدم ، کارگردان این سریال با تجربیات قابل توجهی در فیلم های سینمایی چون "مکس" و " کافه ستاره" و نیز سریال هایی چون " شمس العماره" و " پریدخت" به سراغ روایتگری قصه زندگی معمولی چند خانواده رفته و داستان های مربوط به هر یک از شخصیت ها و خانواده ها را در یک سریال طولانی مدت به تصویر کشیده است.
گرچه این سریال به ظاهر چیز تازه و نویی برای مخاطب خود ندارد، اما به طور نسبی توانسته مخاطبین ثابتی برای خود جذب کند؛ مخاطبینی که شاید سرگرم شدن مهم ترین هدف آن ها از تماشای سریالی در این سطح باشد.
کارگردان در این اثر بر اساس یک فرمول تکراری ، به دنبال ایجاد موقعیت کمیک بوده و به نظر می رسد که بر اساس تجربه های یاد شده، تا حدود زیادی توانسته در این امر موفق باشد، با این حال متاسفانه سطح سریال سازی در این سال های تلویزیون آن طوری نبوده که از رسانه ملی تحت قاموس بلند دانشگاه عمومی ایرانیان انتظار می رود.
البته هماهنگی خوب شکل گرفته میان بازیگران سریال از بازی جوانانی چون پژمان جمشیدی که انصافاً باز هم فراتر از انتظار درخشیده و آزاده صمدی تا باتجربه ها و کارکشته هایی چون فرهاد آییش، گوهر خیراندیش و رویا تیموریان، نشان می دهد که کارگردان توانسته در مجموع اثر منسجمی را به روی آنتن رسانه ملی ببرد، اما با این حال روی سخن اینجاست که چرا سریال های ایرانی به خصوص در شاخه خانوادگی خود و آن ها که همچون "دیوار به دیوار" طولانی مدت هم ساخته می شوند، در به تصویر کشیدن سبک زندگی ایرانی – اسلامی آن هم برپایه روابط علی و معلولی شخصیت ها، تا حدودی ناکام و نصفه و نیمه هستند و بعضاً در روایت قصه و نقادی هنری، دچار لکنت زبان می شوند.
گرچه در این سریال نیز فیلمساز و تیم سازنده کوشیده اند که برخی از رسوم و دیدگاه های غلط درباره سبک زندگی امروزین مردم و نسل جوان را به نقد بکشند، اما به نظر می رسد که مقداری در این باره به جهت عدم دقت و کار کیفی لازم ، زمینه کم جذابیتی اثر را فراهم کرده اند به طوری که در برخی قسمت ها به راحتی باعث پس زدن مخاطب می شوند و کلیت سریال از ریتم لازم می اُفتد.
نکته پایانی این نوشتار هم این که سریال "دیوار به دیوار" به نسبت دیگر آثار در مدیوم سریال های تلویزیونی، نه شاهکار است که برای آن "به به" و "چه چه" کرد و نه آن قدر ضعیف که چشم بر نقاط قوتش بست.
در این میان آنچه مورد نظر و تاکید نگارنده است این که ای کاش روند سریال سازی در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به سمت و سویی برود که خروجی آن آثاری به مراتب قوی تر، پرمایه تر و در عین حال جذاب تر و اثرگذارتر باشد؛ صدالبته برای رسیدن به این مهم باید حمایت های مالی و معنوی لازم نیز از سازندگان و نویسندگان این کارها باید به عمل آید.
سید محمد مهدی موسوی