سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۲
   حسینی قزوینی: فرقه ای فاسدتر و بی محتواتر از طرفداران احمد الحسن  ندیدم

حوزه/ دوستان عزیز، برادرانم! من به عصمت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و به خداوند سوگند می‌خورم فرقه‌ای فاسدتر، بی‌اساس‌تر، بی‌محتواتر و بی‌عقل‌تر از طرفداران «احمد الحسن» در عمرم ندیدم!!

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج) سلسله مباحث حجت الاسلام والمسلمین سید محمد حسینی قزوینی با موضوع پاسخگویی به شبهات مهدویت را در اختیار خبرگزاری حوزه قرار داده که  متن کامل یکی از سخنرانی های این کارشناس حوزوی تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین

ما در جلسات گذشته در رابطه با شبهاتی که پیرامون مهدویت بود به موضوعی تحت عنوان «احمد بصری»، «احمد الحسن» و «احمد گاطع» رسیدیم که حدود چهارده سال قبل از بصره برخاسته و مدعی است فرزند پنجم حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) است!!

او در بصره قیام کرد و بیش از دویست و پنجاه نفر را به کشتن داد. سپس از آنجا به سمت بحرین فرار کرد و هنوز سرنوشتی از ایشان مشخص نیست. معلوم نیست او زنده است یا مرده است، نه تصویر و نه برنامه‌ای از او در طول این چهارده سال پخش نشده است.

متأسفانه طرفداران او به بعضی از روایات ضعیف و شاذ و نادر که بزرگان ما همانند مرحوم «شیخ مفید»، «شیخ طوسی» و دیگران این روایت را رد کرده‌اند و مخالف روایات متواتر، قطعی و عقیده شیعه دانسته‌اند استناد می‌کنند.

اینها بعضی از افراد ناآگاه که با مبانی رجالی آگاهی ندارند، از «درایه» خبر ندارند و تحلیل روایی نمی‌دانند فریب می‌ دهند. بالأخص بعضی از عزیزان طلبه ما را هم به کمند خود گرفتار می‌کنند و در این دام می‌اندازند.

ما در طول چند سال اخیر بارها اعلام کردیم حاضریم با ایشان یا طرفدارانشان کسانی که حداقل سرشان به تنشان می‌ارزد و از مبانی رجال، درایه و مبانی حدیثی آگاهی دارند و نسبت به اعتقادات شیعه مطلع‌اند طی یک جلسه دوستانه گفتگو و مناظره داشته باشیم و حتی اعلام کردیم که حاضریم با این افراد مباهله کنیم.

متأسفانه این افراد تا امروز حاضر به مناظره نشدند و اعلام هم نکردند و قضیه به همین شکل رها شده است. ما از باب آیه شریفه: «فَبِأَی آلاءِ رَبِّکما تُکذِّبان/ پس کدامین نعمت‌های پروردگارتان را تکذیب می‌کنید شما ای گروه انس و جن؟»   سوره الرحمن، آیه 13

که در سوره الرحمن بارها تکرار شده است؛ بازهم سخن خودمان را تکرار می‌کنیم و آماده هستیم در هر مکانی بی قید و شرط با این افراد گفتگو کنیم.

اگر واقعاً این افراد راست می‌گویند و واقعاً فردی از طرف حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) آمده است اولین کسی که باید تسلیم این شخص باشد مراجع بزرگوار ما و اساتید حوزه‌های علمیه هستند و ما هم به عنوان یک طلبه کوچک حوزه علمیه قم حاضریم تبعیت کنیم.

چرا این افراد تنها در پشت سر و در خلوتگاه‌ها شروع به تبلیع کردن می‌کنند و افراد ناآگاه را فریب می‌دهند؟!

من امشب می‌خواستم مقداری در رابطه با شبهات فاطمیه که وهابیت، امروز در رسانه‌ها و نیز فضای مجازی مطرح می‌کنند صحبت کنم. لذا تصمیم گرفتم هم قدری به مسئله «مهدویت» بپردازم و هم مسئله «فاطمیه» را مطرح کنم.

ما گفتیم مقداری در رابطه با قضایای حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از دیدگاه حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) با دوستان بحث کنیم. اگر سؤالی در این زمینه بود در خدمت بزرگواران هستیم.

در این زمینه سخن بسیار است و من تنها به یک روایتی که بارها عزیزان ما این روایت را در محافل سخنرانی خود نقل کرده‌اند بپردازم. این روایت، عبارت مشهور حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) است که حضرت فرمودند:

«وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة»

الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 467، باب احتجاج الحجة القائم المنتظر المهدی

حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) می‌فرماید: من نسبت به حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آنچنان تسلیم هستم که آن بزرگوار را اسوه خود قرار دادم  و ایشان الگوی من هستند. روایتی که مشهور است که حضرت مهدی در یکی از توقیعاتشان فرمودند:

«وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة»

داستان مفصلی دارد. در زمان غیبت صغری فردی به نام «ابو غانم» در رابطه با وجود مقدس حضرت ولی عصر تشکیک داشت. او شبهاتی در میان شیعیان مطرح می‌کرد و اذهان جوانان را با این شبهات آلوده می‌کرد. آن‌ها خدمت حضرت ولی عصر نامه‌ای نوشتند.

البته در روایتی که «مرحوم شیخ طوسی» در کتاب «الغیبة» آورده و دیگران هم آوردند اینکه این نامه توسط چه کسی و یا کسانی، خدمت حضرت صاحب الزمان رسید روشن نیست، اما آنچه مسلم است این است که حضرت مهدی در این زمینه توقیعی را صادر فرمودند.

در آن توقیع مطالب زیادی مطرح شده است. مطالبی همانند ولایت تکوینی ائمه اطهار (علیهم السلام)، نگرانی حضرت از شبهاتی که مطرح می‌شود، و نیز ارجاع مردم به دستور حضرت در مورد روایاتی که از ائمه اطهار (علیهم السلام) پیرامون مهدویت آمده است.

آنچه «مرحوم شیخ طوسی» در کتاب «الغیبة» آوردند و همچنین «علامه مجلسی» و دیگران نقل کردند بدین صورت است که خدمت شما نشان می دهم.

در کتاب «الغیبة» اثر «شیخ طوسی» صفحه 285 و 286 روایتی با سند خود ایشان نقل شده است که سند هم از نظر رجالی اشکالی ندارد. روایت چنین است:

«تَشَاجَرَ ابْنُ أَبِی غَانِمٍ الْقَزْوِینِی وَ جَمَاعَةٌ مِنَ الشِّیعَةِ فِی الْخَلَفِ»

آن‌ها نامه‌ای خدمت حضرت می‌نویسند و حضرت پاسخ می‌دهد:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ عَافَانَا اللَّهُ وَ إِیاکمْ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ الْفِتَنِ»

حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) در این توقیع مبارک ابتدا در حق شیعیان دعا می‌کنند که گرفتار گمراهی و فتنه نشوند. سپس می‌فرمایند:

«أُنْهِی إِلَی ارْتِیابُ جَمَاعَةٍ مِنْکمْ فِی الدِّینِ وَ مَا دَخَلَهُمْ مِنَ الشَّک وَ الْحَیرَةِ فِی وُلَاةِ أُمُورِهِمْ»

به من رسیده است که گروهی از شما در دین به تردید افتاده و در دل آن‌ها نسبت به اولیای امرشان شک و حیرت راه پیدا کرده است.

«فَغَمَّنَا ذَلِک لَکمْ»

و این امر به خاطر خود شما مایه اندوه ما شد.

«لَا لَنَا»

نه برای خودمان.

«وَ سَاءَنَا فِیکمْ لَا فِینَا

و باعث ناراحتی ما نسبت به شما و نه درباره خودمان گردید.

«لِأَنَّ اللَّهَ مَعَنَا وَ لَا فَاقَةَ بِنَا إِلَی غَیرِهِ»

زیرا که خداوند با ماست و با بودن او نیازی به دیگری نداریم.

«وَ الْحَقُّ مَعَنَا فَلَنْ یوحِشَنَا مَنْ قَعَدَ عَنَّا»

و حقانیّت با ما است و کناره گیری عدّه‌ای از ما هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد.

حضرت در ادامه جمله بسیار زیبایی دارند که امشب می‌خواهم قدری بیشتر برای سروران عزیزم توضیح بدهم. این جمله همان ولایت تکوینی ائمه اطهار (علیهم السلام) است.

بعضاً مشاهده می‌کنیم از بعضی از عزیزانمان در این زمینه مباحثی مطرح می‌شود که زیبنده نیست و همخوانی با این روایات هم ندارد. حضرت می‌فرماید:

«وَ نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا»

چرا که ما دست پروره‌های نیکوی پروردگار می‌باشیم و دیگر مخلوقین خداوند دست پرورده‌های ما خواهند بود.

البته این جمله برخلاف سخن امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در «نهج البلاغه» است که می‌فرماید:

«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 386، خ 28 و من کتاب له ع إلی معاویة جوابا

بعضی از اعاظم می‌گویند که حضرت در اینجا نفرموده است: «و الخلق صنایع لنا»؛ بلکه مراد حضرت در اینجا بحث تربیت و آگاهی دادن و تعلیم به مردم است. حضرت در اینجا می‌فرمایند:

«وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا»

ان‌شاءالله بنده امشب روی این روایت توضیح بیشتری خواهم داد. هم روایات دیگری که با سندهای صحیح در باب ولایت تکوینی ائمه اطهار (علیهم السلام) داریم را مطرح می‌کنیم و هم فرمایشات بزرگان را بیان خواهیم کرد.

بزرگان دیگری همانند «مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی» معروف «کمپانی» در این زمینه تعبیری دارد که می‌گوید:

«لهم الولایة المعنویة والسلطنة الباطنیة علی جمیع الأمور التکوینیة والتشریعیة»

حاشیة المکاسب، نویسنده: الشیخ الأصفهانی، ج 2، ص 379، باب أولیاء العقد ولایة الأب

«مرحوم کمپانی» هم فقیه است، هم اصولی است، هم عارف است و هم فیلسوف است. به تعبیر «آقا بزرگ تهرانی» در کتاب «الذریعة» فهمیدن کلمات «مرحوم کمپانی» در کتاب «حاشیه بر کفایه» و «حاشیه بر مکاسب»؛ «مما یختبر به الرجال» است. فهمیدن عبارت «مرحوم اصفهانی» (رضوان الله تعالی علیه) کار هرکسی نیست. در کتاب «حاشیه مرحوم کمپانی بر مکاسب» صفحه 122 مطالبی در این خصوص بیان شده است.

همچنین «مرحوم شیخ محمد رضا قمشه‌ای» استاد حضرت امام خمینی در کتاب «مصباح الهدایة و الولایة» صفحه 57 تعبیر بسیار ظریفی دارد که می‌نویسد:

«فالحقیقة المحمّدیة هی الَّتی تجلَّت فی صورة العالم والعالم من الذرّة إلی الدرّة ظهورها و تجلَّیها»

مصباح الهدایة إلی الخلافة والولایة، نویسنده: السید الخمینی، ص 57، باب نور 20

به بیان ایشان هرچه در عالم می‌بینید مظهر تجلی سلسله جلیله محمدیین (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

بنده در اینجا خواستم تنها به عنوان پیش درآمدی نسبت به فرمایش مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم که می‌فرماید:

«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»

توضیح داده باشم. همچنین امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) در بیش از سی مورد از کتاب‌های خود از جمله «مصباح الهدایة»، «شرح دعای سحر» و منابع دیگر به روایت «مشیت» استناد می‌کنند. حدیث مشیتی که در کافی شریف است و روایت صددرصد صحیح است؛

«خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِیئَةَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْیاءَ بِالْمَشِیئَة»

خداوند عالم ابتدا مشیت را آفرید و سپس همه هستی را به واسطه مشیت آفرید.

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 110، ح 4

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«نحن مشیة الله»

مجمع النورین، نویسنده: الشیخ أبو الحسن المرندی، ص 215، فصل فی بیانان ثواب اللعن

می گویند در خانه اگر کسی هست یک حرف بس است!! حضرت بقیة الله الأعظم در اینجا عبارات زیادی دارد که در آخر می‌فرماید:

«وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة»

همانا در دختر رسول خدا برای من الگویی شایسته وجود دارد.

پیرامون روایت «وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة» می‌توان ده‌ها جلسه یک ساعته و دو ساعته حرف زد. من تنها به بخشی از فرمایشات حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) اشاره می‌کنم. اینکه حضرت مهدی می‌فرماید:

«وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة»

نکات ظریفی دارد. و می‌توان چنین نتیجه گرفت که رضایت و غضب حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) میزان رضایت خداوند عالم و غضب خداوند عالم است. رسول اکرم فرمودند:

«یا فاطمة إن الله یغضب لغضبک ویرضی لرضاک»

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 167، ح 4730

«حاکم نیشابوری» در ادامه می‌گوید: این روایت صحیح است. همچنین رسول گرامی اسلام فرمودند:

«(فاطمةُ بَضْعة منی، فمن أغْضَبها فقد أغضبنی)»

فاطمه پاره تن من است، هرکسی او را به غضب آورد مرا به غضب آورده است.

«وفی أخری (إن فاطمة بَضْعَة منی، یؤذینی ما آذاها)»

در آخر روایت وارد شده است: فاطمه پاره تن من است، هرکسی او را اذیت کند مرا اذیت کرده است.

معجم جامع الأصول فی أحادیث الرسول، اسم المؤلف: المبارک بن محمد ابن الأثیر الجزری، ج 9، ص 128، ح 6674

همچنین در کتاب «صحیح بخاری» حدیث 3510 وارد شده است:

«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی»

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1361، ح 3510

و همچنین در کتاب «صحیح مسلم» وارد شده است:

«إنما فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یؤْذِینِی ما آذَاهَا»

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1903، ح 2449

از طرف دیگر «بخاری» در کتاب «صحیح» خود جلد سوم صفحه 1126 حدیث 2926 می‌نویسد:

«فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ فَهَجَرَتْ أَبَا بَکرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتی تُوُفِّیتْ»

حضرت فاطمه زهرا بر ابوبکر غضبناک شد، از او قهر کرد و تا آخرین لحظه زندگی با او سخن نگفت.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 3، ص 1126، ح 2926

در قضیه‌ای که حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداه) می‌فرماید:

«وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة»

به معنای این است که شیعیان ما دقت کنند غضب و رضایت من همانند غضب و رضایت مادرم حضرت صدیقه طاهره برابر با رضا و غضب خداوند تبارک و تعالی است. مراقب این قضیه باشید!!

نکته دوم این است که حضرت در اینجا تأسف می‌خورند و می‌فرمایند:

«فَغَمَّنَا ذَلِک لَکمْ لَا لَنَا»

حضرت صدیقه طاهره هم در خطبه غرائی که در مسجد مدینه قرائت فرمودند و بر فرق مهاجرین و انصار فریاد کشیدند، فرمودند:

«فَبِعَینِ اللَّهِ مَا تَفْعَلُون (وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُون)»

حضرت فاطمه زهرا به صراحت فرمودند: کسانی که در حق من جفا کردند، فدک را غصب کردند، به خانه من هجوم آوردند، پهلوی من را شکستند، فرزند من را شهید کردند بدانند نتیجه این ظلم و ستم را خواهند دید.

«وَ أَنَا ابْنَةُ نَذِیرٍ (لَکمْ بَینَ یدَی عَذابٍ شَدِید)»

من فردای قیامت در کنار پدرم رسول خدا هستم و در آنجا از شما شکایت خواهم کرد و عذاب شدید در انتظار شماست.

«فَ (اعْمَلُوا ... إِنَّا عامِلُونَ وَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُون)»

هرچه می‌خواهید در حق من روا بدارید، ما منتظریم و شما هم منتظر باشید.

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 29، ص 230، ح 8

نکته سوم اتمام حجتی است که حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) در اینجا دارند و می‌فرمایند:

«یا هَؤُلَاءِ مَا لَکمْ فِی الرَّیبِ تَتَرَدَّدُونَ وَ فِی الْحَیرَةِ تَنْعَکسُون»

ای مردم چرا دچار شک و تردید شده و در وادی حیرت و سرگردانی گیج می‌خورید؟

«أَ وَ مَا سَمِعْتُمُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکم»

آیا نشنیده‌اید که خداوند می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید خدا را اطاعت کنید و رسول خدا و صاحبان امر خود را اطاعت نمائید.

«أَ وَ مَا عَلِمْتُمْ مَا جَاءَتْ بِهِ الْآثَارُ مِمَّا یکونُ وَ یحَدَّثُ فِی أَئِمَّتِکمْ عَنِ الْمَاضِینَ وَ الْبَاقِینَ مِنْهُم»

آیا آنچه که در اخبار و روایات درباره رویدادهائی که در زندگی پیشوایان شما بر گذشتگان و آیندگانشان بوده رخ داده و می‌دهد نمی‌دانید؟

آن حضرت خطاب به شیعیان می‌فرماید: چرا دچار حیرت می‌شوید؟! مگر این همه روایات و احادیث از اجدادم در حق من به شما نرسیده است؟! آیا اتمام حجت نشده است؟!

آیت الله صافی گلپایگانی فقط در کتاب «منتخب الأثر» 3999 روایت از کتب شیعه و سنی در رابطه با حضرت مهدی (ارواحنا له الفداه) نقل کرده است!!

دوستان و سروران عزیز! آیا در تمام مباحث فقهی مثلاً در موضوع «جهاد» چند روایت داریم؟! در مسئله «نکاح» که مبتلا به جامعه است چقدر روایت داریم؟! در مسئله «ارث» چقدر روایت داریم؟!

بنده تحدی می‌کنم در هیچ موضوعی از موضوعات اسلامی اعم از مباحث اعتقادی، اخلاقی، فقهی، فلسفی و کلامی به اندازه مسئله «مهدویت» روایت نیامده است. لذا حضرت ولی عصر از کسانی که دچار تردید و حیرت شده‌اند تعجب می‌کنند.

من به فرزندان عزیز و برادرانم که فریب «أحمد الحسن» به تعبیر آیت الله کورانی «دجال بصره» را می‌خورند توصیه می‌کنم روایاتی که از ائمه اطهار وارد شده را ببینند و ملاحظه کنند. آیا با وجود این انبوه روایات جا دارد که انسان گرفتار شیاطین و خناث‌ها شود؟!

بنده با تمام وجود عرض می‌کنم که در طول عمر شصت و چهار ساله‌ام با بسیاری از گروه‌های انحرافی اعم از صوفیان، دراویش، کمونیست‌ها و آتئیست‌ها رو در رو مناظره داشتم و ساعت‌ها بحث کردم. همچنین با وهابیت که شب و روز در حال مناظره هستیم و حتی زمانی که می‌خوابیم در خواب هم می‌بینیم که با وهابیت دست و پنجه نرم می‌کنیم. من در خاک عربستان بیش از دویست و پنجاه جلسه بحث و مناظره با وهابیت داشتم.

دوستان می توانند در اینترنت کتاب «قصة الحوار الهادی» را دانلود کنند. تمام این مناظرات ضبط، پیاده‌سازی و به چاپ رسیده است.

دوستان عزیز، برادرانم! من به عصمت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و به خداوند سوگند می‌خورم فرقه‌ای فاسدتر، بی‌اساس‌تر، بی‌محتواتر و بی‌عقل‌تر از طرفداران «احمد الحسن» در عمرم ندیدم!!

من احساس می‌کنم کسی در روز روشن آفتاب را می‌بیند، اما ادعا می‌کند که آفتابی در کار نیست، خورشید را می‌بیند و ادعا می‌کند که خورشیدی در کار نیست. بنده واقعاً تأسف می‌خورم.

بنده اوایل انقلاب با کمونیست‌ها بحث‌های زیادی داشتم و ما چندین جلسه با طرفداران «احسان طبری» سروکله زدیم.

بنده گاهی اوقات به دوستان می‌گویم که جواب‌های نقضی بیش از جواب حلی نتیجه می‌دهد. ما بحث‌های زیادی در رابطه با مسائل توحید و اثبات خداوند متعال داشتیم، اما مشاهده کردیم که این افراد همانند وهابیت از این شاخه به شاخه دیگر می‌پرند.

ما به کتاب «منشأ خانواده» اثر «انگلس» به همراه «لنین» به ترجمه «احسان طبری» استناد کردیم و از آن‌ها پرسیدیم: "آیا این کتاب را مشاهده کردید؟!" گفتند: "بله"، از آن‌ها پرسیدم: "آیا کتاب را قبول دارید؟!" گفتند: "بله قبول داریم."

بنده کتاب را باز کردم و صفحات 43، 74 و 62 را آوردم و گفتم: "جناب آقای «انگلس» و «ماکس» خدا و رهبر شما، ادعا می‌کند که تک همسری نوعی مالکیت است."

بنده می‌خواهم برای عزیزانی که در فضای مجازی با آتئیست‌ها بحث می‌کنند نکته‌ای را عرض کنم. بنده گفتم: "«ماکس» ادعا می‌کند که تک همسری نوعی مالکیت است و باید تک همسری در جامعه لغو شود. همانطور که مسجد و ورزشگاه برای عموم هست یک زن هم باید برای عموم باشد."

بنده از ایشان پرسیدم: آیا این حرف را قبول دارید و حاضرید همسر، خواهر و مادرتان بر مبنای نظریه «ماکس»، «لنین» و «انگلس» عمومی باشد؟! و مثل تاکسی که هر کس آمد سوار شود!؟

بنده در ادامه گفتم او در صفحه 72 می‌گوید: "اصلاً چه کسی گفته است که ازدواج با مادر و خواهر و دختر اشکال دارد؟! ما باید این فرهنگ را در جامعه ترویج کنیم و در جامعه ما قضیه ازدواج با مادر و خواهر و دختر طبیعی شود."

گفتم: لطف کنید این نظریه را در جامعه‌ای کوچک پیاده کنید تا ما ببینیم این نظریه خوب است یا خیر و اگر دیدیم خوب است از شما تبعیت کنیم!! خدا شاهد است این افراد سرشان را پایین انداختند و تا آخر جلسه یک کلمه هم صحبت نکردند.

اصلاً گاهی اوقات بحث‌های علمی و جواب‌های تحلیلی فایده‌ای ندارد، زیرا وقتی طرف مقابل انسان لجوجی است و خود را به عناد زده است زیر بار حرف حق نمی‌رود.

قرآن کریم می‌فرماید: اگر ورقی از آسمان برای کفار قریش بیاید و آن را قرائت کنند آن‌ها هرگز ایمان نخواهند آورد.

بنده گاهی اوقات خیلی دلم به حال حضرت موسی می‌سوزد، زیرا پیغمبر بسیار مظلومی بوده‌اند. آن بزرگوار هم از افراد خودی زجر می‌کشید و هم از مخالفین زجر می‌کشید. موافقین و مخالفین حضرت موسی هر معجزه‌ای خواستند ایشان آورد هرچه تقاضا کردند آن بزرگوار برایشان آورد. ولی نه مخالفین حاضر به پذیرش شدند و نه موافقین پذیرفتند.

فرعونیان حضرت موسی را دنبال می‌کنند و می‌خواهند آن‌ها را در محاصره بگیرند تا ریشه آن بزرگوار و قوم بنی اسرائیل را بکنند. زمانی که حضرت موسی به رود نیل می‌رسند آب متوقف می‌شود، بنی اسرائیل به همراه حضرت موسی از رود نیل می‌گذرند و حتی پایشان هم خیس نمی‌شود. ولی وقتی فرعونیان قصد عبور از رود نیل را دارند همگی غرق می‌شوند.

زمانی که بنی اسرائیل از رود نیل عبور می‌کنند، می‌بینند که در طرف دیگر یک عده از بت پرستان مشغول پرستش درخت هستند. قوم بنی اسرائیل از حضرت موسی درخواست می‌کنند:

(یا مُوسَی اجْعَلْ لَنا إِلهاً کما لَهُمْ آلِهَة)

تو، هم برای ما معبودی قرار ده همانگونه که آن‌ها معبودان (و خدایان) دارند!  سوره اعراف آیه 138

خدا می‌داند وقتی که بنده این آیه را می‌خوانم دلم به حال حضرت موسی می‌سوزد. این پیغمبر بزرگوار از دست خودی‌ها چه کشید!؟

برادران عزیز! زمانی که بحث لجاجت مطرح باشد بحث و مناظره فایده‌ای ندارد. و ما باید برویم سراغ جواب‌های نقضی. یک جواب نقضی آنچنان تار و پود فکری طرف را پودر می‌کند که تا آخر عمر به هیچ وجه به فکر بحث و مناظره نمی‌افتد. بعضی از جواب‌های نقضی باعث می‌شود تلنگری در ذهن طرف مقابل ایجاد شود تا برود بحث، تحقیق و مطالعه کند.

منشأ 90 درصد از کسانی که جذب گروهک‌ها و فرقه‌های باطل می‌شوند جهل و عدم آگاهی است. اگر آگاهی باشد این افراد به هیچ وجه سراغ فرقه‌های باطل نمی‌روند.

لذا حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) برای حقانیت خود به روایاتی استناد می‌کنند که در گذشته، از ائمه اطهار (علیهم السلام) نقل شده است و الگوی خود را از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) گرفتند.

زمانی که حضرت فاطمه زهرا احتجاج می‌کنند، تنها بیان نمی‌کنند که امیرالمؤمنین حق است و من حق هستم، بلکه به آنچه توسط رسول اکرم درباره حضرت امیرالمؤمنین بوده به مردم گوشزد می‌کنند و می‌فرمایند:

«أنسیتم قول رسول الله صلی الله علیه وسلم یوم غدیر خم: من کنت مولاه فعلی مولاه»

آیا قول رسول الله (صلی الله علیه و آله) در غدیر خم را فراموش کردید که فرمود: هرکسی من بر او ولایت دارم، علی هم بر او ولایت دارد.

مناقب الأسد الغالب مُمزق الکتائب، ومُظهر العجائب لیث بن غالب، أمیر المؤمنین أبی الحسن علی بن أبی طالب رضی الله عنه، المؤلف: ابن الجزری شمس الدین محمد بن محمد (المتوفی: 833 هـ)، تحقیق: طارق الطنطاوی، الناشر: مکتبة القرآن، مصر – القاهرة، ج 1، ص 5

این روایت همچنین در کتاب «نزهة الحفاظ» اثر «ابو موسی محمد بن عمر اصفهانی مدینی» صفحه 101 نقل شده است. همچنین در کتاب «دلائل الإمامة» اثر «طبری شیعی» صفحه 13 نقل شده است تا جایی که حضرت می‌فرماید:

«فما جعل الله لأحد بعد غدیر خم من حجة ولا عذر»

خداوند عالم بعد از غدیر خم برای کسی حجت و عذری باقی نگذاشت.

دلائل الإمامة، تألیف: أبی جعفر محمد بن جریر بن رستم الطبری الصغیر (الشیعی)، تحقیق: قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة، ج 9، ص 13

در این زمینه ده‌ها روایت دیگر بیان شده است. حضرت صدیقه طاهره از اسباب غیر عادی استفاده نکردند.

عزیزان می‌دانند که وقتی آن بزرگوار احساس کرد حضرت امیرالمؤمنین در خطر است دستش را به نفرین بلند کرد و بنا به نقل «سلمان» ستون‌های مسجد به حرکت درآمد.

امیرالمؤمنین فرمودند: «سلمان»! حضرت فاطمه زهرا را دریاب. اگر او لب به نفرین بگشاید کسی در روی زمین زنده نمی‌ماند. «سلمان» می‌گوید: جلوی دست و پای حضرت فاطمه زهرا افتادم و عرضه داشتم: "یا فاطمه! تو دختر «رحمة للعالمین» هستی. زمانی که دست به نفرین بلند کردی دیدم که دیوارها و ستون‌های مسجد به لرزه درآمد. امیرالمؤمنین می‌فرماید: اگر نفرین کنی دیگر کسی در کره زمین باقی نمی‌ماند."

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آرام شدند و فرمودند: اگر نظر امیرالمؤمنین این است من هم تسلیم هستم. حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) در توقیع مبارکشان زمانی که می‌فرمایند:

«وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة»

در ادامه می‌فرمایند:

«وَ لَوْ لَا أَنَّ أَمْرَ اللَّهِ تَعَالَی لَا یغْلَبُ وَ سِرَّهُ لَا یظْهَرُ وَ لَا یعْلَنُ لَظَهَرَ لَکمْ مِنْ حَقِّنَا مَا تَبَینَ مِنْهُ عُقُولُکمْ وَ یزِیلُ شُکوککمْ»

اگر نبود که امر خدا مغلوب نمی‌شود و رازش آشکار و هویدا نمی‌گردد، حقّ ما چنان برایتان آشکار می‌شد که عقل‌هایتان آن را درمی‌یافت و شکتان زایل می‌شد.

حضرت ولی عصر به صراحت می‌فرماید: اگر حکمت الهی بر این تعلق نگرفته بود که دوران غیبت و تحقیق و بررسی مسیر خود را طی کند من از طریق معجزه کاری می‌کردم که عقل‌هایتان مبهوت شود.

«لَکنَّهُ مَا شَاءَ اللَّهُ کانَ وَ لِکلِّ أَجَلٍ کتَابٌ»

آنچه را خدا بخواهد، می‌شود و هر مدّت و مهلتی، نوشته شده و معین است.

الغیبة (للطوسی) / کتاب الغیبة للحجة، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: تهرانی، عباد الله و ناصح، علی احمد، ص 285 و 286، فصل 4- فصل بعض معجزات

حال در رابطه با:

«وَ نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا»

اجازه بدهید چند نکته‌ای خدمت عزیزانم مخصوصاً آن دسته از فرزندانم که سنشان از من کمتر است عرض کنم. حضرت امیرالمؤمنین هم در کتاب «نهج البلاغه» نامه 28 خطاب به معاویه می‌نویسد:

«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»

«ابن ابی الحدید» می‌گوید: اگر خلقت معاویه هیچ فلسفه‌ای نداشت جز اینکه به علی بن أبی طالب نامه نوشت، ایشان هم جواب داد و در آن جواب رمزی از رموز هستی را بیان کرد و پرده از اسراری برداشت برای خلقت او کافی بود. این جمله همان جمله:

«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»

ما مخلوق الهی هستیم و مردم ساخته و پرداخته ماست.

«مرحوم اصفهانی» در تعلیقه خود بر مکاسب صفحه 379 در رابطه با بحث بیع فضولی که ولایت بر مردم را توضیح می‌دهد، می‌نویسد:

«لهم الولایة المعنویة و السلطنة الباطنیة علی جمیع الأمور التکوینیة و التشریعیة»

ائمه اطهار ولایت تامه معنوی و سلطه باطنی بر تمام امور تکوینی و تشریعی دارند.

حاشیة کتاب المکاسب، موضوع: فقه استدلالی، نویسنده: اصفهانی، محمد حسین کمپانی، ج 2، ص 379

«مرحوم محمد رضا قمشه‌ای» هم مطالبی در این زمینه بیان کرده است. اجازه بدهید به یکی دو مورد از عبارت‌هایی که از ائمه اطهار نسبت به ولایت تکوینی آمده است اشاره کنم. به علاوه روایت معروف:

«خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِیئَةَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْیاءَ بِالْمَشِیئَة»

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«نحن مشیة الله»

همچنین ذیل آیه شریفه:

(وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنی فَادْعُوهُ بِها)

و برای خدا نامهای نیکی است خدا را با آن بخوانید.    سوره اعراف آیه 180

با سند صددرصد صحیح، بلکه با سند صحیحه اعلائی نقل شده است که امام صادق فرمودند:

«نَحْنُ- وَاللَّهِ- الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی الَّتِی لَایقْبَلُ اللَّهُ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِمَعْرِفَتِنَا»

الشافی فی شرح الکافی، نویسنده: قزوینی، ملأ خلیل بن غازی، محقق / مصحح: درایتی، محمد حسین، ج 2، ص 401، باب الرابع

مشاهده کنید در «زیارت جامعه کبیره» که جامع‌ترین زیارتی است که در حرم همه معصومین خوانده می‌شود این مطلب بیان شده است. بنده هرگاه خدمت مرحوم آیت الله مرعشی نجفی می‌رسیدم، ایشان به بنده می‌گفتند: "تلاش کنید «زیارت جامعه کبیره» را ترک نکنید. این زیارت را هر روز بخوانید و اگر هر روز نخواندید هفته‌ای یک بار «زیارت جامعه کبیره» را بخوانید. این زیارت یک دوره معارف شیعی است."

سپس اشکشان جاری می‌شد و می‌گفت: چقدر اسامی شما شیرین است!! ایشان سپس نام «حضرت جواد الأئمه» را می‌گفت و اشک می‌ریخت.

بنده حدود 12 سال خدمت آیت الله کشمیری بودم و بسیار از محضر ایشان استفاده کردم. شاید استفاده‌ای که از محضر ایشان کردم یک میلیاردم آن را در طول 45 سال در حوزه علمیه نکردم، زیرا آن علما دنیای دیگری داشتند.

هرگاه بنده خدمت ایشان می‌رسیدم گاهی اوقات از گذشته و آینده ما، به قدری مطلب می‌گفت که ما احساس می‌کردیم ایشان چندین سال است که با ما زندگی می‌کند. ان‌شاءالله در فرصتی مناسب خاطرات ایشان را به طور مفصل عرض خواهم کرد.

قضیه علاقه‌مند شدن امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به آیت الله کشمیری هم داستان مفصلی دارد. در اولین سالگرد رحلت امام خمینی آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه گفت: «آیت الله خزعلی در مسجد اعظم در شب هفتم رحلت آیت الله العظمی خوئی گفتند که امام خوابی دیده بودند که از دنیا رفتند و به قبر رفتند کلوخی ایشان را اذیت می‌کرد. تعبیر ایشان این بود که اواخر عمرشان است تا جایی که داده بودند مهرشان را هم بسایند.

«حاج آقا مصطفی» با آیت الله سید عبدالکریم کشمیری که بالای سر در قسمت قبور مراجع دفن هستند دوست بودند. ایشان بارها گفته بودند: پدر! شخصی از سادات از گذشته و آینده خوب خبر می‌دهد. اگر ارتباطی با ایشان بگیرید خوب است.

امام خمینی در جواب می‌گفتند: «آقا مصطفی»! ما را با دراویش ارتباط ندهید و بگذارید همان طلبگی خود را ادامه بدهیم.

همان روز که امام خواب دیده بود، «حاج آقا مصطفی» وارد می‌شود و می‌گوید: «حاج آقا مصطفی»! شما که می‌گفتید شخصی از سادات از مسائل مخفی خبر می‌دهد از او سؤال کنید که من چه خوابی دیده‌ام و تعبیر آن چیست!؟

«حاج آقا مصطفی» از همانجا به نجف منزل آیت الله کشمیری برمی‌گردد و قضیه را برای ایشان بازگو می‌کند. ایشان در جواب می‌گوید: پدر شما چنین خوابی دیده است و چنین تعبیری کرده‌اند. تعبیر ایشان اشتباه است. بلکه تعبیر صحیح این است که ایشان به ایران می‌روند و حکومت شاهنشاهی را از بین می‌برند و حکومت جمهوری اسلامی تشکیل می‌دهند.

همان لحظه «حاج آقا مصطفی» خدمت امام خمینی برمی‌گردد و زمانی که گفته‌های آیت الله کشمیری را بازگو می‌کند امام تکان می‌خورد، عبایش را برمی‌دارد و می‌گوید: مصطفی! این سید دیدن دارد. بلند شو تا به دیدن ایشان برویم.

خود آقای کشمیری برای من نقل می‌کرد و می‌گفت: بعد از این ماجرا هر روز حدود نیم ساعت، چهل و پنج دقیقه در صحن امیرالمؤمنین می‌نشستیم و با حاج آقا روح الله حرف می‌زدیم.

ایشان روزی برای من نقل کردند که حاج آقا روح الله می‌گفتند: "چهل سال است که «زیارت جامعه کبیره» از سوی من ترک نشده است."

ایشان در سال 1362 به ایران آمدند و از آن پس ما حدود 12 سال در خدمت ایشان بودیم. روح ایشان شاد باشد و مقام عالی ایشان متعالی گردد. بنده واقعاً استفاده‌های زیادی از این بزرگ مرد داشتم و خود را مدیون ایشان می‌دانم، زیرا مطالبی به من یاد دادند که در لابلای کتاب‌های حوزوی پیدا نمی‌شود.

«مرحوم مطهری» می‌گفتند: مباحث عرفانی خواندنی و شنیدنی نیست، بلکه رفتنی و دیدنی است!!

آیت الله کشمیری می‌گفتند: اوایل انقلاب بنده به جماران رفتم و امام از آینده انقلاب از ایشان سؤال کرد. بنده در جواب گفتم: حاج آقا روح الله! آیت الله بهشتی را می‌کشند، آیت الله قدوسی را می‌کشند، آقای «رجایی» را می‌کشند.

امام در جواب خم به ابرو نیاوردند و در آخر از من تقاضا کردند که دو مرتبه به مسجد مقدس جمکران بروم؛ یک مرتبه برای جمهوری اسلامی دعا کنم و یک مرتبه برای اهل خانواده ایشان که بیماری قلبی داشتند دعا کنم. بنده از او پرسیدم: آیا به مسجد جمکران رفتید؟! ایشان گفتند: بله، من دو مرتبه به نیت امام خمینی به مسجد جمکران رفتم.

لذا دوستان عزیز توجه داشته باشند که «زیارت جامعه کبیره» دریایی از معارف است و از نظر سند هم صددرصد صحیح است. «مرحوم علامه مجلسی» می‌نویسد:

«أصح الزیارات سندا و أعمها موردا و أفصحها لفظاً و أبلغها معنی و أعلاها شأنا»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 99، ص 144، ح 4

«مرحوم شیخ صدوق» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» و «شیخ طوسی» در کتاب «تهذیب الأحکام» و «مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» این مطلب را بیان کرده‌اند. اگر عزیزان دقت کنند بنده تنها می‌خواهم چند عبارتی را در اینجا عرض کنم.

«بِکمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکمْ یخْتِم»

آغاز هستی به واسطه شما صورت گرفته و پایان هستی هم توسط شماست.

«وَ بِکمْ ینَزِّلُ الْغَیث»

به واسطه شماست که باران نازل می‌شود.

«وَ بِکمْ یمْسِک السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ بِکمْ ینَفِّسُ الْهَمَّ وَ بِکمْ یکشِفُ الضُّر»

سپس می‌فرماید:

«وَ ذَلَّ کلُّ شَی‌ءٍ لَکم»

در نهایت می‌فرماید:

«یا وَلِی اللَّهِ إِنَّ بَینِی وَ بَینَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لَا یأْتِی عَلَیهَا إِلَّا رِضَاکمْ فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَکمْ عَلَی سِرِّهِ وَ اسْتَرْعَاکمْ أَمْرَ خَلْقِهِ»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 99، ص 131- 133، ح 4

بنده از عزیزان تقاضا دارم عبارت «وَ اسْتَرْعَاکمْ أَمْرَ خَلْقِهِ» را از شرح های مختلفی که بر «زیارت جامعه کبیره» شده بگیرند و ببینند چه مطالب ظریفی در اینجا نهفته شده است.

این اولین زیارت امام حسین است که در کتاب «کافی» هم بیان شده است. شاید بنده به جهت اینکه یک کلمه هم به عزیزان تعلیم داده باشم و از باب «مَن عَلّمَنی حَرفاً»، حقی به گردنشان داشته باشم، از عزیزان خواهش بکنم و یا امر کنم به دوستان که رفتید منزل، به «مفاتیح الجنان» رجوع کنید و زیارات امام حسین را باز کنید.

از میان زیارات مطلقه امام حسین اولین زیارت را مطالعه کنید. همچنین «مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» جلد چهارم صفحه 576 اولین زیارت مطلقه امام حسین را مطالعه کنند.

«مرحوم شیخ صدوق» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» جلد دوم صفحه 598 می‌نویسد: " من از میان زیارت‌های متعدد امام حسین این زیارت را انتخاب کردم؛ چرا؟

«لِأَنَّهَا أَصَحُّ الزِّیارَاتِ عِنْدِی مِنْ طَرِیقِ الرِّوَایةِ وَ فیها بَلَاغٌ وَ کفَایة»

زیرا این زیارت از صحیح‌ترین زیارات است، هرچه گفتنی است در این زیارت گفته شده است و هرآنچه از معارف در این زیارت آمده کافی است.

من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 598، ح 3200

در این زیارت وارد شده است:

«بِکمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکمْ یخْتِمُ اللَّهُ وَ بِکمْ یمْحُو مَا یشَاء ‌»

همچنین می‌فرماید:

«بِکمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا وَ بِکمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا»

سپس می‌فرماید:

«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیکمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکم»

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 4، ص 576، ح 2

این تعبیر همان تعبیر است که حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) فرمودند:

«وَ نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا»

یا فرمایش حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) که فرمودند:

«فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»

یا همان روایتی که می‌فرماید:

«خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِیئَةَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْیاءَ بِالْمَشِیئَة»

امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«نحن مشیة الله»

در این تعبیر زیارت امام حسین، دارد که:

«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیکمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکم»

اراده پروردگار در امور مقدرش به سوی شما خاندان فرود می‌آید و از خانه‌های شما صادر می‌شود.

همچنان که در زیارتنامه می‌خوانیم:

«بِیمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»

زاد المعاد- مفتاح الجنان، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: اعلمی، علاءالدین، ص 423، باب دعاء العدیلة الکبیر

همچنین در ابتدای «زیارت آل یاسین» می‌خوانیم:

«السَّلَامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِه»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 53، ص 171، ح 5

دوستان لازم است مقداری معرفت خود را نسبت به اهلبیت (علیهم السلام) بالا ببریم. بابت طولانی شدن صحبت عذرخواهی می‌کنم، در خدمت شما هستیم با طرح سؤالات.

* پرسش:

عزیزی سه سؤال پرسیدند که ما حداقل یک مورد از آن را می‌خوانیم. حدیث در مورد اینکه مردی از قم می‌آید آیا صحیح السند است؟! آیا این حدیث به امام خمینی (رحمة الله علیه) اشاره دارد یا خیر؟!

* پاسخ:

من بارها گفتم که تطبیق کردن این روایات به اشخاص یا این روایات را از علائم ظهور قطعی دانستن کار صددرصد اشتباه، غلط و نادرست است.

عرض کردم «مرحوم سید بن طاووس» حدود 800 سال قبل می‌گوید: با توجه به روایاتی که هست آن روایات در من تطبیق می‌کند و من زمینه‌ساز ظهور حضرت مهدی هستم. ایشان به فرزندش «محمد» می‌گوید: من زمان ظهور حضرت را درک خواهم کرد!! در حال حاضر حدود 800 سال است که از زمان رحلت «سید بن طاووس» می‌گذرد و خبری نشده است.

همچنین می‌گفتند: در روایت وارد شده که وقتی «عبدالله» در عربستان مُرد قبل از یک سال بشارت آمدن حضرت مهدی را به مردم بدهید. الآن نزدیک به دو سال است که ایشان مُرده است، اما خبری از ظهور حضرت مهدی نشده است.

بنده به عنوان کسی که حدود 20 سال در حوزه رجال تدریس کردم و کتب رجالی را ورق زدم اعلام می‌کنم که سند این روایات مخدوش است.

ما در مجموع حدود هشت روایت داریم که این هشت روایت قطعاً ثابت می‌کند که اتمام حجت برای تمام دنیا از طریق قم انجام خواهد شد. مادامی که اتمام حجت انجام نشود ظهور تحقق پیدا نخواهد کرد. از مجموع هشت روایتی که در تاریخ قم آمده است می‌توان این مسئله را ثابت کرد.

ان‌شاءالله حوزه‌های علمیه و برنامه‌هایی که در قم هست ادامه داشته باشد. و ما ان‌شاءالله برای اتمام حجت برای همه جهانیان و زمینه‌سازی برای قیام و آمدن حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) حرکت می‌کنیم.

* پرسش:

عزیزی سؤال کردند: چطور با وجود غیرت الله، حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در خانه، حضرت فاطمه زهرا پشت در آمدند و آن اتفاق رخ داد؟!

* پاسخ:

امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) تابع دستور الهی است. من به شخصه معتقدم شجاعتی که امیرالمؤمنین به هنگام هجوم به خانه و ضرب و شتم صدیقه طاهره از خود نشان داد میلیارد میلیارد برابر شجاعتی است که در بدر و احد و حنین انجام داد.

کسی که قدرت دفاع دارد، اما برای رضای خداوند عالم و تسلیم دستور رسول اکرم این کار را انجام نمی‌دهد شجاع است.

اولاً اینکه امیرالمؤمنین هیچ عکس العملی نشان ندادند اشتباه است، زیرا زمانی که «عمر بن خطاب» آمد امیرالمؤمنین کمربند او را گرفتند بلند کردند و به زمین زدند و با مشت مبارک خود گردن و بینی عمر را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در همین حین صدای مؤذن بلند شد.

وجود مبارک امیرالمؤمنین فرمودند: زهرا جان! اگر من بخواهم این افراد را نابود کنم برای من کاری ندارد، اما اگر با آن‌ها به مقابله برخیزم اسلام نابود می‌شود و صدای «أشهد أن محمدا رسول الله» در مأذنه‌ها شنیده نخواهد شد. حضرت صدیقه طاهره فرمودند: "من تسلیم هستم!!"

قضیه کاملاً قضیه عقلی است، زیرا بنی امیه هجوم آوردند و امیرالمؤمنین هم می‌خواهد از حضرت فاطمه زهرا دفاع کند. در این صورت تعدادی از امیرالمؤمنین و تعدادی از اصحاب سقیفه دفاع می‌کردند و در این صورت جنگ داخلی و کشت و کشتار به راه می‌افتاد به طوری که تعدادی از مسلمانان نابود شده و از بین می‌رفتند. از طرف دیگر یهودیان زخم خورده و مسیحیان شکست خورده در کمین بودند.

یکی از بزرگان مصر کتابی به نام «النفاق و المنافقون» نوشته است. او در این کتاب ثابت کرده که بیست جزء از سی جزء قرآن کریم در رابطه با منافقین است. منافقین در کمین هستند که ریشه اسلام را بکنند.

امیرالمؤمنین می‌بیند که اگر بخواهد دفاع کند، اسلام از بیخ و بُن نابود خواهد شد، اما اگر تحمل کند اسلام ولو به این صورت باقی خواهد ماند. به علاوه آن بزرگوار تابع دستور پیغمبر اکرم است. ما روایات متعددی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) داریم که فرمودند:

«وَ عَلَیک بِالصَّبْرِ عَلَی مَا ینْزِلُ بِک مِنْهُمْ حَتَّی تَقْدَمَ عَلَی ‌»

خصائص الأئمة علیهم السلام، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: امینی، محمد هادی، ص 73، باب قطعة من الأخبار المرویة فی إیجاب ولاء أمیر المؤمنین ع

همچنین در کتاب «استیعاب» اثر «ابن عبد البر» وارد شده است:

«وأیم الله لولا مخافة الفرقة وأن یعود الکفر ویبوء الدین لغیرنا»

به خدا سوگند اگر نمی‌ترسیدم که تفرقه ایجاد شود، کفر برگردد و دین اسلام از بیخ و بن نابود شود این حکومت را تغییر می‌دادم.

«فصبرنا علی بعض الألم»

الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، اسم المؤلف: یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد آلبر، دار النشر: دار الجیل - بیروت - 1412، الطبعة: الأولی، تحقیق: علی محمد البجاوی، ج 2، ص 497، ح 774

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha