به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «بیت المال در نهج البلاغه» اثری از آقای محمد رحمانی است که در بخش های گوناگون به موضوع بیت المال پرداخته و در شماره های مختلف، تقدیم حضور شما علاقه مندان می گردد.
* جايگاه ثروت در اسلام
بى گمان، از نگاه اسلام، ثروت و مال در حيات مادّى و معنوى انسانها نقش اساسى دارد؛ تا آنجا كه در برخى روايات، از «تنگدستى» به «روسياهى در دنيا و آخرت» و «مرگ سرخ» و «مرگ بزرگ» تعبير شده است.
در بعضى از روايات، فقر، موجب نقصان در دين و كاهش عقل و تحريك خشم معرفى شده است؛ از اين رو در دين مقدّس اسلام، به مقوله اقتصادى و معيشتى بشر، در ابعاد مختلف آن توجّه فراوانى شده است. هرچند مطالب مربوط به اقتصاد، به گونه اى پراكنده و جدا از هم مطرح شده، ولكن بررسى و تحقيقى همه جانبه، نشانه اين است كه مكتب اسلام، داراى نظام اقتصادى ويژه اى است كه از وحى الهى نشأت گرفته و در دامن عصمت، رشد و نمو كرده و از ويژگي هاى بى شمارى برخوردار است.
* جايگاه بيت المال
آنچه قابل توجّه و دقّت است، اين است كه بيت المال، در نظام اقتصادى اسلام، بيشترين مباحث را به خود اختصاص داده و از جايگاهى ويژه برخوردار است. هدف از بيت المال، تأمين اهدافى بلند در حركت تكاملى انسان به سوى سعادت و معنويّت و قرب الهى است.
برخى از آن هدف ها چنين است:
1ـ هدايت مردم به سمت اخلاق كريمه و ارزش هاى معنوى
2ـ استقرار عدالت اجتماعى و اقتصادى در جامعه
3ـ رشد استعدادها و شكوفايى ابتكار و خلاقيّت انسانها
4ـ ريشه كن كردن فقر از جامعه
5ـ رسيدگى به مصالح و منافع محرومان و مستضعفان و ...
* ماهيّت بيت المال
امام على عليه السلام خطاب به عبدالله بن زمعه (از پيروان و ياران آن حضرت) آن هنگام كه از او، درخواست كمك مى كند، ماهيّت بيت المال را براى او روشن مى كند. او، بيت المال را نه مال شخصى امام مى داند و نه مالِ فردى از مسلمانان، بلكه بيت المال، از آنِ مسلمانان است كه در اختيار امامِ مسلمانان گذاشته مى شود تا به عدل، به مصرف مسلمانان برسد. حضرت مى گويد:
إنَّ هذا المال ليس لي و لا لك! و انَّما هو في ءٌ لِلمسلمين و جَلْبُ أسيافهم. فإنْ شَرَكْتَهم في حربهم كانَ لكَ مثلُ حظهم و إلّا فَجَناةُ أيديهم لا تكون لغير أفْواهِهمْ/ اين اموال، نه مال من و نه از آنِ توست، بلكه غنيمتى گِردآمده از مسلمانان است كه با شمشيرهاى خود به دست آورده اند. اگر تو، در جهاد، همراهشان مى بودى، سهمى چونان سهم آنان مى داشتى و گرنه، دسترنج آنان، خوراك ديگران نخواهد بود.
* آثار بيت المال
على عليه السلام به بخشى از آثار و نقش بيت المال در زندگى مسلمانان، اشاره كرده است. اين آثار، چنين است:
1ـ اصلاح امور و تَفَقَّدْ أمرَ الخراجِ بما يُصْلِحُ أهلَه! فإنَّ في صلاحه و صلاحهم صلاحاً لِمَنْ سِواهم و لا صَلاحَ لِمَنْ سِواهم إلّا بهم؛ لأنَّ الناسَ كُلُّهم عِيالٌ على الخراج و أهله/ خراج (بيت المال) را به گونه اى كه وضع ماليّات دهندگان را سامان دهد، وارسى كن! زيرا، بهبودى وضع ماليّات و ماليّات دهندگان، سبب بهبودى امور ديگر اقشار جامعه است و تا امور ماليّات دهندگان اصلاح نشود، كار ديگران نيز سامان نخواهد گرفت؛ زيرا، همه مردم، نانْ خورِ ماليّات و ماليّات دهندگانند.
امام على عليه السلام در اين فراز، براى بيت المال، نقش محورى قائل شده و اصلاح تمامى امور را، بسته به اصلاح وضع ماليات و ماليات دهندگان دانسته است و اين، نشانه جايگاه بلند بيت المال از نظر اسلام است.
اگر دقت شود، حقيقت مطلب، همين است كه امام على عليه السلام گفته است. بنابراين، هرچند اقتصاد، از نگاه امام على عليه السلام آن گونه كه مكاتب مادى گرا مى گويند، اصل نيست، اما تأثير محورى و اساسى آن در اصلاح امور و رفع نابساماني ها مورد تأكيد قرار گرفته است.
2ـ رفع نياز مردم به بيت المال- كلّهم عَيالٌ على الخراج و أهله/ تمام مردم، نانْ خورِ ماليات و ماليات دهندگانند.
روشن است كه هيچ انسانى، به تنهايى نمى تواند نيازمنديهايش را برآورده كند، از اين رو، نياز به هميارى بيت المال وجود دارد.
3ـ دوام حكومت - و لمْ يستقم أمْرُهُ الاَّ قليلاً/ حكومت، با نابودى ماليات (بيت المال)، جز اندكى، دوام نمى آورد.
اين مطلب نيز، از بديهات است كه اداره و دوام حكومت، نيازمند بودجه است و يكى از راه حل هاى تأمين هزينه هاى دولت، گرفتن ماليات است. جاى شگفتى از كسانى است كه در زمان حاضر، بحث از لزوم گرفتن ماليات براى اداره حكومت را مطرح مى كنند، در صورتى كه امام على عليه السلام حدود هزار و چهارصد سال پيش، بر ضرورت ماليات براى استمرار حكومت تأكيد كرده است.
يادآورى اين نكته لازم است كه همان گونه كه گرفتن همه ماليات از عواملِ بقاى حكومت است، به ناحق گرفتن آن و يا ظالمانه مصرف شدن اش، سبب سقوط حكومت خواهد شد.
4ـ اصلاح و تقويتِ نيروهاى مسلّح - ثم لا قِوامَ للجنود إلاَّ بما يُخْرِجُ اللهُ لهم من الخَراجِ الذي يَقْوَوْنَ به على جَهادِ عدوِّهم و يعتمدون عليه فيما يُصلحهم و يكونُ مِنْ وَراءِ حاجتهِم/ سپس سپاهيان اسلام، جز به خراج و ماليّات رعيّت (بيت المال) كه با آن، براى جهادِ با دشمن، تقويت گردند و براى اصلاح امور خويش، به آن تكيه كنند و نيازمنديهاى خود را بر طرف سازند، پا نمى گيرند.
از جمله آثار بسيار مهم بيت المال، افزون بر استقلال اقتصادى، استقلال سياسى است؛ زيرا، تا بودجه و سرمايه، در اختيار دولت نباشد، نمى تواند نيروهاى مسلح را، جذب و تأمين و مجهز به سلاحهاى پيشرفته كند و با نبود نيروى مسلَّحِ مجهز، استقلال سياسى، تأمين نمى شود.
آيت الله حسن زاده، در تفسير اين فراز، مى نويسد:
اگر بيت المال نباشد، نيروهاى مسلَّح براى تأمين زندگى، بايد در پى شغل و كار باشند، در نتيجه، آمادگى براى جهاد با دشمن، از بين مى رود.