به گزارش خبرگزاری حوزه چند سال پیش انتشار کلیپی کوتاه پای گروه تبلیغی بقیة الله بابلسر را به فضای مجازی و رسانه باز کرد. کلیپی که نشان میداد چند طلبه جوان در ساحل دریا مشغول برگزاری مسابقه سیب خوری هستند. انتشار این مسابقه حاشیههایی را به دنبال داشت. حاشیههایی که حجة الاسلام سیدمرتضی پورعلی مسئول این گروه تبلیغی علاقهای نداشت به جزئیات آن بپردازیم. مصاحبهای که پیش روی شماست را همان چند سال پیش انجام داده بودیم ولی منتشر نکرده بودیم تا اینکه دیدیم این گروه تبلیغی در شبکه اجتماعیش از آغاز به کار فعالیتهای گروه برای پنجمین سال در سواحل مازندران خبر میدهد. همین بهانهای شد برای انتشار این مصاحبه.
اعضای گروه تبلیغی بقیة الله در چه مکانهایی تبلیغ میکنند و مخاطبانشان چه کسانی هستند؟
گروه تبلیغی بقیه الله بابلسر از سال ۱۳۹۳ زیر نظر دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم با ۵-۶ طلبه آغاز به کار کرد. فعالیتهای ما به دو بخش تقسیم میشود؛ بخش دانشآموزی و بخش عمومی در فضاهای عمومی مثل ساحل، جنگل، پارک. در تبلیغ دانشآموزی هم در دو قالب تبلیغ موقت و تبلیغ دائم کار را در شهرستانها انجام میدهیم. در ایام محرم، ایام فاطمیه و مناسبتهای مختلف، دوستان علاوه بر اینکه در مساجد حضور پیدا میکنند، در مدارس هم حضور دارند. همچنین در تابستان هم ویژه برنامههای مختلفی برای بچهها داریم. به عنوان مثال، امسال در بابلسر ۲۰۰ دانش آموز با برنامههای ورزشی، دینی، اردو و دیگر برنامههای متنوع و مفید تحت پوشش بودند. برنامه دائمی هم از امسال شروع است؛ برای اینکه میخواهیم بحث تربیتی داشته باشیم. دانش آموزان سال ششم ابتدایی را رصد میکنیم و در زمینههای مختلف دینی و تربیتی با اینها کار میکنیم.
سعی کردهایم دانشآموزان به صورت حلقههای حداکثر ده نفر با یک طلبه در ارتباط باشند تا بتواند تمام مسائل دینی، اعتقادی و حتی درسی، خانوادگیشان را با طلبه در میان بگذارند و این نوجوانان مبلغ ما در خانواده خودشان باشند. خانواده با این طلبه در ارتباط باشد. چطور خیلی از ما در گوشیهایمان شماره تلفن دکترها را داریم. زنگ میزنیم و شرح حال میدهیم. دکتر هم تشخیص میدهد که به او مراجعه کنیم یا نکنیم. خوب است که این نوجوان هم از همان ابتدا شمای حاج آقا در کنارش باشی. هرجا احساس نیاز کرد، سؤالی داشت، بتواند با مبلغ ما در ارتباط باشد. این کار دانشآموزی ماست که از همان ابتدا در شهرستانها انجام میدهیم و بحمدالله تا اینجا هم موفق بودهایم. انشاءالله به دنبال این هستیم که یک مهدکودک اسلامی خوب با مسئولیت بچههای گروه شکل بدهیم و در اولین فرصت این کار را هم انجام خواهیم داد.
بخش دوم فعالیت ما که بیشتر نمود دارد و بخاطر فضای شهرستان و استان ماست، فعالیت در ساحل است؛ یک فضای کاملا نو و بدیع. سه سالی است که در فضای ساحل فعالیت میکنیم. مبلغان ما سی نفر هستند. قالب اعضای گروه از کارشناسی ارشد و سطح سه به بالا هستند. دو - سه نفر از اعضا، سطح چهار حوزه هستند. کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره داریم. کارشناس جامعه شناسی و مبلغانی داریم که سطح چهار رشته تبلیغ را طی کردهاند و اکثرا هم در دروس خارج در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل هستند و وقتی هم که ایام تبلیغ فرا میرسد به اولویت دومشان که تبلیغ است، در شهرستان بابلسر میپردازند.
شما مسابقهای ترتیب دادید که در فضای مجازی بازتاب گستردهای پیدا کرد و موافقان و مخالفانی هم داشت. داستان از چه قرار بود؟
همانطور که حضرت امام فرمودند، انقلاب اسلامی در تمام عرصههاست؛ عرصه سیاست، عرصه اقتصاد و عرصه فرهنگی. در تمام عرصهها نیز باید حرفی برای گفتن داشته باشیم. تفریح انقلابی و اسلامی هم قطعاً امروزه یکی از نیازهای جامعه ماست. کشور اسلامی نیاز به تفریح اسلامی دارد. شما تفریحات سواحل را در قبل از انقلاب درنظر بگیرید. چه اتفاقاتی آنجا رخ میداد و با چه وضعیتی میآمدند و امروزه مردم با چه وضعی میآیند؟ ما معتقدیم که حوزه در برابر تمام نیازهای صادق جامعه که تفریح هم یک نیاز جامعه است باید جوابگو باشد. پنج شنبه و جمعه که در کشور تعطیل است، سیل جمعیت به سمت ساحل و جنگل سرازیر میشوند. همه ما مسئول هستیم. حوزه و طلاب مسئولند که یک تفریح سالم برای مردم ایجاد کنند. یک الگوی درست به مردم معرفی کنیم. یک ساحلی که امنیت داشته باشد و اخلاقی باشد. چون مردم ما خانواده دوست هستند. چون اسلام به خانواده خیلی اهمیت میدهد. بابلسر ساحل زیادی دارد. ده پارکینگ دارد. ما گفتیم که یک ساحل را معرفی کنیم که فقط خانوادهها حق داشته باشند در آنجا تفریح و سکونت کنند. پیشنهادش را دادیم و حالا به فکر برنامه ریزی هستیم.
برنامههای تفریحی زیادی در ساحل داریم؛ آب خوری، سیب خوری، هندوانه خوری، والیبال، دارت و... و همه پیشنهادات و انتقادات را نیز میپذیریم. از دوستان حوزوی و مسئولان میخواهم که خودشان تشریف بیاورند و فضای کنار ساحل و برنامههای ما را ببینند. فضای کنار ساحل با فضای مسجد فرق میکند. گاهی این حرف و حدیث پیش میآید که دوستان حوزه و مسجد را رها کردند و به ساحل رفتند. خیر، ما هم برای حوزهایم. سنگر اصلی ما مسجد و حسینه است و افتخار هم میکنیم. نکته مهم این که ما رفتیم تا آنجا را هم مسجد کنیم؛ مسجد به معنای عام. چون کنار ساحل افرادی را میبینید که شاید تا به حال داخل مسجد نرفته باشند. دیروز در مصاحبه نماینده مجلس بابلسر خواندم که تابستان امسال شش میلیون نفر شب خواب داشتیم. خیلی آمار زیادی است. این جمعیت زیاد، فقط در بابلسر. چون فضای بابلسر بیشترین حجم ساحل را نسبت به شهرهای اطراف دارد.
درباره ماجرای سیبخوری نگفتید.
به نظر من سوال شما این باشد که در آنجا چه اتفاقاتی میافتد. یکی از برنامههای ما در آنجا سیبخوری بود که از همین واژه سیب خوری خیلیها استفاده سوء کردند. در حین مسابقه برگزار کردن، دو نفر خانم بد حجاب هم بودند. یک نفر با دوربین فیلم گرفته و ... نمیخواهم وارد جزئیات شوم چون حاشیه به وجود میآید.
کسی به شما اعتراض نکرد که چرا در ساحل برنامه اجرا میکنید؟
همانطور که عرض کردم ما حضور در ساحل را وظیفه خودمان میدانیم. رسول اکرم هم هرجا مردم بودند، حضور پیدا میکردند. امیرالمؤمنین این مطلب را در نهج البلاغه فرمودند. شما در کنار ساحل هر نوع تفکری که بخواهد میتوانید پیدا کنید. انواع مختلف افراد با پوششهای مختلف. ما رفتیم که یک تفریح و یک الگوی سالم به مردم معرفی کنیم. گاهی شنیده میشود که در کنار ساحل افراد لاابالی و اراذل دیده میشوند. در بابلسر ده پارکینگ هست. در یکی از آنها شبی ۳۰۰ نفر نمازگزار میآمد، با کمترین امکانات از قبیل سرویس بهداشتی، وضوخانه، نور مناسب، مهر و... . پس معلوم است که مردم هم دوست دارند ولی فضای درستی در آنجا ندیدهاند.
ما تصمیم گرفتیم یک الگوی مناسب و ساحلی را معرفی کنیم که مخصوص خانواده باشد و قطعاً در برنامههای ما هم خواهد بود. در سالهای آینده، حوزویان، دانشجویان، مسئولان همه بیایند دست به دست هم، یک ساحل اسلامی معرفی کنیم که در جهان بی نظیر باشد. یک ساحلی که همه چیزش اسلامی باشد. ان شاءالله در آینده این برنامه را خواهیم داشت. حوزه و روحانیت همیشه برنامه و محتوا میدهد. این برنامه را ما به مسئولان شهر میدهیم. کسی که برای تفریح به آنجا میآید ساحل اسلامی را لمس کند. آن کثیفی و زباله کنار ساحل و دریا را فقط نبیند. دریا یک نعمت الهی است. باید به خوبی از آن بهره ببریم.
فارغ از ماجرای مسابقه سیبخوری، چه برنامهها و تجربیاتی از تبلیغ در ساحل دارید؟
دو نکته وجود دارد. سه سال است که ما در آنجا برنامه اجرا میکنیم. تقریبا سه تابستان را آنجا بودیم و ۳۰۰ روز برنامه داشتیم. دوستان ما در کنار ساحل تجربه خوبی دارند. این طور نیست که بی گدار به آب بزنند. اعضای گروه همه بومی خود منطقه هستند. طلاب زیادی هستند از سراسر کشور که درخواست میدهند برای کمک به ما بیایند ولی یکی از اولویتهای ما این است که بچهها از خود مازندران باشند، چون فضای ساحل و مازندران و مسافران را میشناسد و میداند که چه اتفاقاتی افتاده و میافتد. در این دو سه سال که آنجا بودیم، اولین کاری که کردیم رصد کردن فضای ساحل است، چون وقتی میخواهی کاری را تازه شروع کنی ابتدای به ساکن باید فضا را خوب شناسایی کنی. کار ساحل چیزی نبوده که تجربه داشته باشیم یا از جایی الگو بگیریم. لذا کار اول ما آزمون و خطا بود که آیا اصلا این کار ما جواب میدهد یا نه و مردم چه واکنشی نشان میدهند که الحمدالله تا به حال خوب بوده است.
نکته دوم اینکه یکسری برنامههای فرهنگی متناسب با ذائقه مردم اجرا میکنیم. کار در کنار ساحل با کار در مسجد و مدرسه فرق دارد. یک وقتی هست که من در مدرسه برای بچهها سخنرانی و برنامه دارم، یک وقت هم در کنار ساحل. متاسفانه گاهی اوقات این تفکر در بعضی از مردم ما وجود دارد که وقتی به سمت مشهد میروند با حالت معنوی هستند ولی وقتی به بابلسر میرسند خانم چادرش را میاندازد، آقا طوری داخل ماشین مینشیند که انگار میخواهد داخل ماشین شنا کند. ما در این فضا میخواهیم کار انجام بدهیم. طبیعتاً کار ما متناسب با همان فضا باید باشد. کار ما باید با ذائقه مردم کنار ساحل متناسب باشد.
مخاطب سنجی یک اصل مهم در تبلیغ است. کسانی که کنار ساحل میآیند، حتی کسانی هستند که شاید تلویزیون جمهوری اسلامی را نبینند. نه تنها شبکههای جمهوری اسلامی را نمیبینند، بلکه آن شبکههای خارجی را میبینند که علیه دین و علیه روحانیت هم تبلیغ میکنند. ما با این تیپ از آدمها سر و کار داریم و باید تبلیغ دین را انجام بدهیم.
خیلی از طلبهها هستند که به ساحل نمی روند و دیگران را هم منع میکنند، چون معتقدند که حرمت لباس روحانیت شکسته میشود. آیا این دست از طلبهها به پست شما خوردهاند؟
بله این برخوردها را دیدهایم. بنده وقتی که طلبه شدم، به قول شهید مطهری اگر در تمام عمرم یک افتخار داشته باشم، همین عبا و عمامه من است. ما این لباس را هیچ مانعی بین خودمان و مردم نمیدانیم. اگر قرار است که این لباس حجاب بین مردم و من شود، پس چرا من طلبه شدم؟ یک وقت هست که من با این لباس برای تفریح میروم، واضح است که اعتراض به جاست. اما یک وقت کار من تبلیغی است. میروم که برای مردم حرف بزنم، تبلیغ کنم. جمعیتی که به بابلسر میآید در جای دیگر نمیتوانید پیدا کنید. ما میرویم که دین را به مردم کنار ساحل عرضه کنیم. نمیشود که برای این کار لباسم را دربیاورم. یک عده میگویند اصلا به آنجا نروید. امام خمینی فرمود: مگر مردم ما میگذارند که سواحل ما مانند سواحل قبل از انقلاب شود؟! چه کسی باید برود دین را برای مردم کنار ساحل تبلیغ کند؟ چرا ما فکر میکنیم مردم کنار ساحل آدمهای اهل نمازی نیستند؟
امسال برای دومین بار است که در کنار ساحل دعای عرفه برگزار کردیم درحالی که قبلا این اتفاق رخ نداده بود. دوستان ما یک روز قبل از روز عرفه، ناامید بودند که این کار در این مکان جواب نمیدهد. آن روز بدون هیچ تبلیغاتی در سطح شهر ۳۰۰-۲۰۰ نفر در دعای عرفه حضور داشتند. شبی ۳۰۰ نفر نمازگزار در کنار ساحل آیا اتفاق بدی است؟ آیا حرمت لباس شکسته میشود؟ روزانه ۵۰ مشاوره به مردم میدهیم، کار بدی است؟ مشاوره خانواده، مشاوره طلاق، مشاوره ازدواج. در روز، شش مبلغ در قسمت مشاوره فعالیت میکنند. حداقل هر مبلغ با ۲۰ نفر ارتباط چهره به چهره دارد. قالب سؤالات هم سوالات شرعی مثل احکام وضو و نماز است. مردم این لباس را دوست دارند. وقتی ما را آنجا میبینند به سمت ما میآیند.
اعتراض معترضان شما را دلسرد نکرده است؟ آیا کسانی هم بودهاند که شما را در کارتان دلگرم و حمایت کنند؟
هرکاری، یک سری معترض دارد. اولا ما از همه انتقادات و پیشنهادات استقبال میکنیم. اعضای گروه ما این روحیه نقدپذیری را دارند. از همه اساتید هم مشورت میگیریم. مجموعه ما و اتاق فکر ما ساعتها قبل از این که کنار ساحل حضور پیدا کنیم، کار علمی و پژوهشی انجام میدهیم. در مازندران با نمایندگان خبرگان استان مازندران، با ائمه جمعه من حیث المجموع با همه ایشان دیدار و گفتگو داشتیم و این برنامهها را جزء به جزء تشریح و بیان کردیم. با خیلی از حضرات ائمه جمعه، علما و مراجع دیدار داشتیم. برنامهها به سمع و نظر این علما رسید. با دستور آیتالله هاشمی شاهرودی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده ایشان در مازندران حجت الاسلام بابایی آمدند و کار ما را دیدند و گزارش ویژه و مبسوطی را ارائه دادند. خدمت آیتالله علوی گرگانی رسیدیم. گزارشی هم خدمت ایشان ارائه دادیم. توصیهای که ایشان به مجموعه ما داشتند این بود که در کارتان استقامت داشته باشید. کاری را که انجام میدهید، شک نکنید کار درستی است و هیچگونه ناامیدی نداشته باشید. همینطور با آیتالله سیفی مازندرانی نشست داشتیم. حجة الاسلاموالمسلمین توکل فرمودند که یک لحظه در کارتان تردید راه ندهید که حضور در کنار ساحل بسیار میتواند اثرگذار باشد و به کارتان ادامه بدهید. دوستان معترض ما قطعاً دغدغه دینی دارند و من از همین جا دعوت میکنم که در عید نوروز و تابستان سال آینده که حضور پررنگتری خواهیم داشت، تشریف بیاورند و برنامه ها را ببینند.
نظر شما این است که مطابق با ذائقه مردم و نیازهای جدید برنامه اجرا کنید. خط قرمز شما کجاست تا حرکت مطابق ذائقه مردم باعث وادادگی نشود؟ ممکن است ذائقه مردم باعث شود از تمام اصول فاصله بگیریم.
قطعاً مجموعه ما به اینکه «هدف وسیله را توجیه نمیکند» پایبند است. هدف ما تبلیغ دین خداست. هدف ما رساندن دین خدا به مردم است. ما واقف به این امر هستیم و با تمام وجود دغدغه همه ماست. یک روز هم نشده که ما بدون وضو به آنجا برویم. اعتقاد ما این است که کار تبلیغی انجام میدهیم؛ نه اینکه برای تفریح برویم. همانطور که ما در مسجد و مدرسه تبلیغ میکنیم، کنار ساحل هم همینطور است. خط قرمز ما مشخص است. طبیعتاً ما نمیخواهیم شبیه مردم شویم. فضای حوزه و طلبگی و اساتید اخلاق، مسیر را به ما نشان دادند. ما قالبها را عوض میکنیم. ما دنبال این نیستیم که سر و صدا ایجاد کنیم. ما فقط قالب را عوض کردیم. ما آنجا آنقدر مواظب هستیم که احکام شرعی را در کنار ساحل میگوییم. بین دو نماز ما احکام میگوییم. احکام متناسب با ذائقه مردم، متناسب با آن فضا. مثلا میگفتیم غسل ارتماسی کنار ساحل به چه شکل است. سخنرانی هم میکردیم متناسب با همانجا بود. مثلا میگفتیم: شما اگر میوههای را از درخت جدا کنید، این میوه قابل بازگشت دوباره به درخت نیست. اما اگر صدتا کامیون آب از دریا جدا شود و همه این صد کامیون آب نجس شود، قابل برگشت به دریاست. قصه ما با خدا، قصه میوه و درخت نیست. قصه ما آدمها با خدا، قصه آب و دریاست. هروقت از خدا جدا شوی، خدا میگوید برگرد. اولین کاری هم که دریا میکند این است که پاک میکند، خدا هم پاکت میکند. ذائقه مردم یعنی این. امسال یک گروه نمایش برده بودیم، نمایشهای خیابانی برای مردم اجرا میکردند. اتاق فکر آن نمایش ما بودیم، ما تزریق میکردیم، محتوا و برنامه میدادیم، آن گروه نمایش کنار ساحل برنامه اجرا میکرد. با موضوعات مختلف. ازدواج، طلاق، مهریههای بالا و... .