به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایی نژاد در جلسه سوم نقد و بررسی جریان های فمینیستی در ایران پس از انقلاب که امروز در پژوهشکده زن و خانواده برگزار شد، با اشاره به اینکه تحولی را در وضعیت جریان های فمینیستی می بینیم، اظهار داشت: در دهه اول انقلاب جریان فمینیستی فعال نیست و اگر هستند به صورت جریان زیرزمینی فعالیت می کنند اما در دهه دوم انقلاب شاخه فمینیسم مطبوعاتی راه می افتد که مخاطب آن زنان فرهیخته و اساتید دانشگاه هستند، روزنامه زن میخواست سطح را عمومیتر کند اما چند ماهی بیشتر دوام نیاورد.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده افزود: از نیمه دوم دهه ۶۰ و از دهه ۷۰ با سرعت در سینما جریان فمینیستی را میبینیم تهمینه میلانی و رخشان بنی اعتماد از جمله زنانی هستند که جریان فمینیستی را اشاعه میدهند، سریال پدرسالار در تلویزیون هم اولین اثری است که خانواده سنتی را می زند و سریال های بعدی مانند جراحت و ستایش۱ هم از این دست است که جایگاه پدر خانواده را تضعیف می کند.
وی با اشاره به جریان ادبیاتی فمینیستی در ایران، خاطرنشان کرد: رمان هایی در دهه ۷۰ یک دفعه با موضوع دختران و خانواده گل میکنند، خانم فهیمه رحیمی و دیگران از این دست هستند که رمان هایشان خیلی دیده شد و جوایز بین المللی هم گرفتند. این مسیر در ادبیات شعری و هنرهای تصویری ادامه پیدا کرد و جریانی که در رنسانس افتاد در ایران هم شاهدش هستیم.
زیبایی نژاد با بیان اینکه انتشارات روشنگران توسط شهلا لاهیجی در دهه ۶۰ راه می افتد، خاطرنشان کرد: در دهه ۷۰ این خانم مجوز انتشارات زنان را میگیرد و برخی از کتاب های فمینیستی را او منتشر میکند.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به جریان آکادمیک فمینیسم در ایران بعد از انقلاب هم افزود: در دهه ۷۰ این جریان شکل گرفت، خانم ناهید مطیع ابتدا مقاله فمینیستی دارد، ژاله شادی طلب مرکز مطالعات زنان دانشگاه تهران را راه می اندازد، شهلا حجازی از دانشگاه علامه نگاه فمینیستی دارد و این ها از جمله کسانی هستند که ادبیات فمینیستی را در محیط دانشگاهی رواج میدهند.
فمینیسم کمپینی عصر جدیدی از جریان فمینیسم
وی با اشاره به فعالیت فمینیست های تشکیلاتی هم افزود: تشکل های فمینیست ها چه اسلامی و سکولار بیشتر اقشار تحصیل کرده را تا سال ۸۵ مخاطب قرار میدهند اما از سال ۸۵ که وارد سبک جدیدی از فعالیت فمینیستی به نام فمینیست کمپینی و شبکه ای میشوند دیگر مخاطب عموم زنان است و وارد عصر جدیدی میشویم. در دهه ۹۰ که وارد شبکه های اجتماعی وارد میشویم با فمینیسم روزمره مواجه میشویم که دغدغه فکری ندارد و تجربیات روزانه خود را به اشتراک میگذارند.
زیبایی نژاد با اشاره به اینکه در دهه اول انقلاب جریان فمینیستی علنی در کشور نداریم، افزود: فضای اول انقلاب آنقدر فضای سیاسی است که اجازه طرح بحث های غیر انقلابی و سیاسی را نمیدهد. از طرفی در فضای جنگ قرار داشتیم و همه توجهات به مسئله جنگ بود، جامعه ای که درگیر ثبات خودش است و میخواهد با چنگ و دندان کشور انقلابی را نگه دارد مسئله های اساسی تری داشت و مسائل زنان برای جامعه مسئله نبود لذا کنشگران زن داریم اما در موضوع زن خود زنان هم کار نمیکردند.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به اینکه در همان زمان نصف جمعیت مجاهدین خلق را زنان تشکیل میدادند، افزود: مسئله زنان برای خود زنان فعال اجتماعی هم در آن زمان مطرح نبود و با اینکه زنان مشارکت فعال داشتند حتی سعی میکردند که مسئله زنان برای آنها مطرح نشود چون میگفتند که اولویت ما مبارزه با امپریالیسم است و اگر بحث زنان را پیش بکشیم انحراف در جریان مبارزه است.
وی با بیان اینکه در سال ۷۸ و دو سال بعد از دولت اصلاحات مجله زنان کوشش کرد با نواندیشان دینی مصاحبه کند و به بحث های زنانه بکشد، خاطرنشان کرد: در این مصاحبه ها هم تاکید شده است که مسئله زنان اولویت نیست و ابتدا باید دموکراسی حکم فرما شود. مجله زنان عرق جبین ریخت که به نواندیشان اثبات کند که مسئله زنان مهم است و باید باکس جدایی برای آنها باز شود. احتمال رادیکال دیگری هم وجود دارد که ورود جریان نو اندیشی به بحث زنان بعد از حادثه کوی دانشگاه سال ۷۸ است. کوی دانشگاه از این جهت که تا قبل از آن مهم ترین جریان اعتراضی در دانشگاه رقم می خورد موقعی که جریان دانشگاهی به خیابان کشیده میشود بعد از ۱۸ تیر ۷۸ که جریان کوی دانشگاه اتفاق افتاده است از آن به بعد میگویند جنبش دانشجویی به کما رفته است.
زیبایی نژاد با تاکید بر اینکه در این سالها این مسئله مورد توجه قرار گرفت که ظرفیتی که خوب است فعال بشود و جنبش دانشجویی هم ایجاد بکند جریان زنان است، افزود: به همین خاطر است که جریان نواندیشی دینی به مسئله زنان بیشتر توجه میکند.
فروپاشی شوروی و چرخش جریان فمینیسم
رئیس پژوهشکده زن و خانواده زمانی که زنان عضو گروههای چپ با حاکمیت مقابله میکنند گروهی از زنان که سابقه زندانی سیاسی دارند یا خانواده زندانیان سیاسی هستند محفلی راه می اندازند، دغدغه زنان برای این گروه در ابتدا مسئله نبوده است تنها جلسات مخفی داشتند از دهه دوم انقلاب به این نتیجه میرسند که گروههای سیاسی ما هیچ وقت زنان را ندیده اند و ما نیاز است که خودمان مسائل زنان را مورد توجه قرار دهیم و این اتفاق با راه افتادن تشکلات زنانه در خارج کشور مصادف میشود و در محفل ها از سال ۷۰ به بعد موضوع زنان باز میشود.
وی با بیان اینکه در این محفل ها سیر مطالعاتی داشتند و اندیشه های چپ را مباحثه میکردند، افزود: اوایل دهه ۷۰ شوروی فروپاشی کرده است و جریان چپ وارد کما شده است و جریان چپ مذهبی و غیرمذهبی با خلاء مواجه شده اند ودیدگاه های عدالت با مفهوم سوسیالیستی به چالش کشیده شده است و جریان نولیبرالیسم در جهان سلطه پیداکرد.
زیبایی نژاد خاطرنشان کرد: جریان چپ مذهبی در داخل کشور که در دهه ۶۰ مسئله عدالت داشت و جریان راست سنتی را محکوم میکرد خودش چرخشی به سمت مدرن شدگی ایجاد میکند، دموکراسی و حقوق بشر و آزادی مسئله اصلی اش میشود. در فمینیست ها هم که محفلی بودند و چپ بودند هم این چرخش اتفاق افتاد و به سمت دموکراسی خواهی پیش رفتند.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه در این فضا یک چرخشی هم در زمان آقای هاشمی رفسنجانی در حاکمیت اتفاق افتاده است، افزود: الگوهای توسعه در این زمان تدوین شد، امثال دکتر اباذری معتقدند که الگوهای توسعه الگوهای توسعه نولیبرال است و ادبیات سرمایه داری را وارد ایران کرده است، کشور به سمت فضای باز فرهنگی رفته است و یک دفعه می بینیم کشوری که چند روزنامه بیشتر نداشته است به چند هزار روزنامه و نشریه میرسد، ویدیوکلوپ ها باز میشود، ماهواره وارد میشود و مسیر غرب گرایی سرعت میگیرد، بحث های ان جی اویی راه می افتد که همه این ها برای ادبیات نوسرمایه داری است.
طرح خاورمیانه جدید و الگوی توسعه سرمایه داری
زیبایی نژاد ادامه داد: در دهه ۱۹۸۰ نیکسون رئیس جمهور آمریکا که رسوایی واترگیت را به وجود آمد و برکنار شد از سیاستمداران مهم و نظریه پرداز سیاسی است طرح خاورمیانه بزرگ را روی میز میگذارد که در آن چند آیتم وجود دارد یکی ازآن ها آیتم اقتصادی است که باید سیاست های بازار آزاد اقتصادی را در خاورمیانه رواج بدهیم که سیاست های توسعه ما هم همین راه می رود دوم بحث توسعه الگوهای دموکراتیک است ، سوم ارتقای زنان به تحصیلات عالیه و مثل اینها و چهارم توسعه ان جی او یی و سازمان های غیر دولتی است که همه این اتفاقات افتاده است.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه از سال ۷۴ انجمن مبارزه با آلودگی محیط زیست راه افتاد، افزود: موسس آن محبوبه ملاح بود که در حدود ۸۰ سالگی آن زمان از خارج کشور به ایران آمده است و دغدغه محیط زیست داشته اما اتفاقی که افتاده است این است که این ان جی او ها پوشش هستند که فمینیست هایی که امکان فعالیت تحت عناوین فمینیستی ندارند ذیل این پوشش ها شروع به کار کردن کنند. گروه دیگری از این دست انجمن حمایت از حقوق کودکان است که مهدخت صنعتی که خواهر زاده صدیقه دولت آبادی است آن را راه اندازی میکند. صدیقه دولت آباد از زمان رضاشاه از قدیمی های دفاع از حقوق زنان است و اینجا هم پوشش میشود که تعدادی فمینیست از جمله نوشین احمدی خراسانی، پروین اردلان و خدیجه مقدم درآن کار کنند.
وی با بیان اینکه بعد از دوم خرداد با باز شدن فضا و آمدن دولت اصلاحات و آمدن خانم شجاعی در امور زنان یکی از سیاست های اشاعه سازمان های غیر دولتی میشود، افزود: بعداز سال ۷۸ به گروههای فمینیستی غیر اسلامی روادید داده میشود. در سال ۷۹ اولین تشکل فمینیستی سکولار با نام «مرکز فرهنگی زنان» تشکیل میشود که نوشین احمدی خراسانی از جمله تشکیل دهنده های آن است که فعال ترین فمینیست ایرانی بعد از انقلاب تا دهه ۹۰ است و جز چهره های ارزشمند جریان فمینیستی است و کارهایی مانند سالنمای زنان و نشریه ای به عنوان جنس دوم را راه اندازی کرد و رسالت اصلی اش اتصال بین جریان فمینیستی داخل و خارج بوده است.
زیبایی نژاد افزود: بعد از این مرکز شادی صدر و محبوبه عباس قلی زاده که ابتدا فمینیست اسلامی بود و بعد سکولار شد با هم تشکیلاتی راه انداختند به عنوان موسسه راهی و وکالت رایگان زنانی را گرفتند که دستشان به جایی نمی رسد.
رشته مطالعات زنان پاتوق جریان فمینیسم
رئیس پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به اینکه رشته مطالعات زنان در دانشگاه پاتوقی برای جمع کردن جریان های فمینیستی بود و محل اجتماع کنشگران فمینیست هم بود، تصریح کرد: اعطای جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی باعث میشود که یک جمع هم اندیشی زنان شکل بگیرد که میتینگ های مختلفی در جاهای مختلف راه می اندازند که در۲۲ خرداد سال ۸۳ میتینگ این گروه در دانشگاه تهران با برخورد قهرآمیز پلیس مواجه میشود و تعدادی از آنها دستگیر و مجروح میشوند، یکی از اتهاماتشان فساد جنسی است که به فمینیست های برمیخورد که چرا به این دلیل دستگیر شده اند و بیشتر اتحاد پیدا میکنند و انگیزه مقابله پیدا می کنند.
وی با بیان اینکه در سال ۸۴ مصادف با زمان انتخابات ریاست جمهوری میتینگ های مختلفی با وسعت بیشتری از سال گذشته در کل کشور برگزار میکنند، افزود: محور اصلیشان این بوده است که از آقای معین که روشنفکرترین کاندید ریاست جمهوری در آن زمان بود حمایت کنند و مطالبه شان اصلاح قانون اساسی به نفع زنان بود. اما بعد که حکومت به دست اصولگرایان افتاد حرکت های فمینیست های تشکیلاتی محدود شد. فعالیت فمینیست های تشکیلاتی ویژگی هایی پیدا کر از جمله اینکه از نظر اعتقادی با هم اشتراکی دارند ، تشکیلات سلسله مراتب هرمی دارد، ثبات مطلوبیت دارد و عضو ثابت باید حفظ شود و تشکلات اهداف روشن دراز مدت دارد و به همین خاطر ثابت است، بدنه این فمینیست های تشکلاتی باسواد است و مخاطب های آن افراد تحصیل کرده هستند.
زیبایی نژاد ادامه داد: ویژگی دیگر که کار این تشکیلات را زار کرد این است که شناسنامه دارد، یعنی تشکیلات خودش را ثبت کرده و تمام اعضا را معرفی کرده و آدرس محل تشکل را میدهد یعنی به مجرد اینکه دست از پا خطا کنند حکومت میتواند اعضا را دستگیر کند و تشکیلات را پلمپ کند و این اتفاق افتاد و از نیمه دوم سال ۸۰ اینها با برخورد سخت حاکمیت مواجه شدند. معضل دیگری که این تشکل ها داشتند این بود که مرکز محور بودند و امکان ارتباط با سراسرکشور برایشان خیلی محدودیت داشت.
وی افزود: در سال ۸۵ طرح بزرگداشت برای میتینگ ۲۲خرداد سال ۸۳ مطرح میشود و بعضی ها معتقدند که به مصلحت نیست و اختلاف نظری درمیگیرد، مرکز فرهنگی زنان معتقد است که باید این سالگرد گرفته شود و پیشنهاد میشود در میدان هفت تیر این سالگرد برگزار شود که مزیتش این است که به نسبت دانشگاه تهران که مخاطبش فقط دانشجویان هستند این تفاوت را دارد که میدان هفت تیر به دلیل وجود مانتوفروشی های متعدد محل پرسه زنان کوچه بازار است و پیشنهاد به این دلیل است که زنان بیشتری به این تجمع ملحق شود، حاکمیت با این تجمع هم برخورد میکند و عده ای دستگیر شود و بعدا از سوی دسته ای که مخالف برگزاری میتینگ بودند به جای اینکه حمایت شوند توبیخ میشوند و اختلافات زیاد میشود.
کمپین یک میلیون امضا
زیبایی نژاد با بیان اینکه در همین حین است که از خارج کشور فراخوان میشوند که الگوی جدیدی از فعالیت را انجام بدهند که الگوی جریان کمپینی است. تصریح کرد: پروین پایدار سال ۸۵ مصاحبه ای با مجله زنان دارد که در آن اشاره میکند که در مراکش برای اولین بار الگوی جدیدی را پیشنهاد داده اند که کمپینی راه میاندازیم که در آن یک میلیون امضا برای اصلاح قوانین به نفع زنان جمع کنیم. این یک میلیون امضا را برای رئیس حاکمیت می فرستیم اگر اصلاحات را قبول کرد پیروز شده ایم و اگر قبول نکرد کل اسناد این یک میلیون امضا را به سازمان ملل می دهیم که به کشور برای اصلاح قوانین فشار بیاورد و همچنین طرحی از سوی اکبر گنجی از خارج کشور در ایران هم مطرح میشود.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده افزود: عباس قلی زاده و شادی صدر که ضلع مهمی هستند مخالفت میکنند و همکاری نمی کنند و خودشان کمپین هایی دیگری از جمله کمپین مقابله با سنگسار و کمپین ورود زنان به ورزشگاه را راه می اندازند اما مهم ترین کمپین همین کمپین یک میلیون امضا است که از پنجم شهریور ۸۵ اعلام وجود میکند.
وی با اشاره به اینکه جریان کمپینی که گاهی وقت ها به آن جریان شبکه ای هم گفته میشود چند ویژگی مهم دارد.افزود: کمپین هیچ سلسله مراتب تشکیلاتی ندارد، به آن جنبش بیسر گفته میشود همه هم قد هم هستند و هیچ کس برای دیگری تصمیم نمیگیرد، هیچ تشکیلاتی هم ندارند و الگوی کار شبکه ای است یعنی افقی است منتهی به هم متصل میشوند و اینترنت آنها را به هم متصل میکند چیزی که در فمینیست های تشکیلاتی امتیاز بود در فمینیست های کمپینی مزاحم و دردسر است، مثلا در فمینیسم تشکیلاتی خود بود که اعضای ثابت داشته باشند اما در فمینیسم کمپینی لزومی ندارد و هرکسی میتواند برود.
وی با اشاره به اینکه برای امضا گرفتن هیچ معیاری نداشتن و از هر کسی امضا گرفتهاند، تاکید کرد: از کوهنوردها تا حمام عمومی و سیزده به در مکانهایی که امضا جمع شده است متنوع است. در ماه های اول نیروهای انتظامی گیج شده بودند که با چه کسی طرف هستند چون آدرسی نداشتد که ردیابی شوند ساختمانی نداشتند که پلمپ شوند یا رهبران شاخصی ندارند که دستگیر شوند بلکه ده ها هزار نفر فرد عادی امضا کرده اند و مزیت این کمپین این بوده است که کل شهرستانیها و فمینیست های ایرانی خارج کشور می توانستند از طریق اینترنت امضا بدهند.
زیبایی نژاد با تاکید بر اینکه کمپین یک میلیون امضا یک موفقیت بود که افراد جدیدی را کشف کنند و بعدا دوره آموزشی برایشان بگذارند و جذب جریان فمینیستی کنند، گفت: اما بعد همین ها به این نتیجه رسیدند که آدم های با تجربه هم قد آدم های تازه کار شدند و این از تجربیات تلخ کمپینی ها بود و آنها را با چالش مواجه کرد و از سال ۸۶ حاکمیت با کمپین ها مقابله کرد. تلخ ترین چیزی که برای آنها اتفاق افتاد این بود که وقتی سرگروههای آنها را دستگیر کردند برگه های امضا شده آنها را ضبط کردند و دیگر مدرکی برای ارائه به دستگاه های بین المللی نداشتند.
پ۳۱۳/۶۱