به گزارش خبرگزاری«حوزه» از اصفهان؛ نامگذاری روزی بعنوان وحدت حوزه و دانشگاه توسط امام خمینی پس از واقعهی ترور دکتر مفتح توسط گروه فرقان، امری است که دلیل و پشتوانهی فلسفی دارد. ایشان با اشاره به این دو پایگاه فکری جامعه یعنی حوزه و دانشگاه، بحث وحدت بین این دو را مطرح میکنند. چیزی که سالها دکتر مفتح بخاطر رسیدن به آن تلاش کرد.
لزوم این اتحاد را اینگونه میتوان تبیین کرد که انسان با داشتن اعتقاداتی محکم و صحیح میتواند مبنای یک تفکر عقلائی را پایهریزی کند. برهمین اساس برای علوم مختلفی که زائیدهی مکانیسم تفکر و تعقل و در ادامه مستلزم تجربه هستند نیز، وجودچارچوبی اصولی و بنیادی لازم است تا شالکهی آن علوم بر آن استوار گردد.
بنابراین آنچه که برای رسیدن به جامعهای با اهداف دینی و اسلامی نیازاست، منابعی غنی مطابق با قوانین الهی است. هرچند همیشه افرادی مانند سکولارها و کسانی که در تقابل با این فلسفه هستند، موانعی در این راه ایجاد کردهاند.
با اندک تاملی میتوان چنین نتیجه گرفت که مطالبهگران دانشگاه که درگذشته فقط ساختارهای کلان اجتماعی و حکومتی بودند اما امروزه به دلیل گسترش علوم توسط رسانهها، مردم نیز به جمع مطالبه گران دانشگاه افزوده شدند. لذا اگر تولیدات دانشگاه مبنای دینی اصیل نداشته باشد، هم در مسیرحکومت انحراف ایجاد میکند و هم در تفکر مردم، و در ادامه کار به جائی میرسد که علوم دیگر توانائی حل مشکلات جامعه را نخواهند داشت،.
بنابراین ایجاد وحدت بین حوزه و دانشگاه باعث به حداقل رساندن انحرافات موجود در جامعه میشود، چراکه وظیفهی حوزه، تبیین چارچوب حاکمیت و زندگی اسلامی است و در همین راستا دانشگاهها نیز باید به تبیین مسائل کاربردی زندگی بپردازند لذا این دو میتوانند مکمل هم باشند و در طول هم عمل کنند. این نگرش باعث میشود که شعار یا حوزه یا دانشگاه بی اثر گردد.
نکتهای که باید توجه کرد ایناست که منظور از وحدت بین حوزه و دانشگاه یکی شدن ساختارها و یا رویهها و روشهای تحقیق و پژوهش نیست، بلکه در معنائی عمیق تر، این وحدت را باید یک راهبرد تلقی کرد. همانطور که حضرت امام (ره) با تاکید بر لزوم وجود دانشگاهها فرمودند، دانشگاه مبدأ همهی تحولات است و مدیران جامعه قرار است از همین نهاد تربیت شوند و رشد کنند.
آنچه که از دانشجویان انتظار میرود حرکت در مسیر برقراری پیوند میان دین و تولیدات علمی و نیازهای انسانها است. دانشجویان لازم است تلاش کنند تا زبان علوم را برای مردم سطح جامعه فهم پذیرتر کنند. لذا نیاز به ایجاد ادبیاتی مشترک میان حوزه و دانشگاه به خوبی احساس میشود. همچنین لزوم ورود نیروهای با کیفیت اگرچه محدود،از روحانیت به دانشگاهها و آوردن دانشجویان به محیطهای حوزوی و همچنین آشنایی نزدیک با کسانی که حضورشان برای حوزه نوعی تبلیغ است، از جمله راهکارهای تحقق این اتحادخواهد بود.
روحانیون لازم است در این راستا کوشش کنند که نمونههای کامل عالم دین و طلبهی علوم دینی را به دانشجویان و دانشگاهیان معرفی کنند تا این دو قشر باعلاقه، در کنار یکدیگر، همکاری نمایند.
درعین حال جلوگیری از دامن زدن به اختلافات وتنشها برای ایجاد همبستگی امری است که باید هردو به آن اهتمام ورزند.
تقویت پل ارتباطی مناسب میان حوزه و دانشگاه تلاش متصدیان امورفرهنگی را میطلبد تا با استفاده از ابزارهای مناسب، امکان انتقال متقابل دست آوردهای علمی و فقهی بین حوزه و دانشگاه را فراهم نمایند.
صداوسیما، مطبوعات و نشریات تخصصی که مهمترین ابزار ارتباطات عمومی هستند نیز باید برای تقویت جایگاه دانشگاه و حوزه نسبت به جامعه از هیچ تلاشی فروگذار ننمایند.
مریم اختریان، عضو گروه نویسندگی صریر وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان
انتهای پیام