به گزارش خبرگزاری حوزه، دوازدهم مهرماه، «روز وقف» است که به این مناسبت به پرسش و پاسخی پیرامون مسئله «وقف» می پردازیم :
- سؤال
آیا در اسلام و قرآن مسئلهای به نام وقف املاک وجود دارد؟ و آیا وقف مانع رشد تولید نیست؟ چرا در روستای ما تمامی املاک وقفی مخروب و کم بازده میباشند؟
- پاسخ
مقدمه: بدون شک یکی از اعمالی که موجب رضای خدا هست، اکرام و دستگیری از مستمندان و نیازمندان جامعه است، و این دستگیری بعضی وقتها تحت عنوان صدقه و گاهی به عنوان انفاق و بعضی وقتها به عنوان وقف اموال برای نیازمندان صورت میگیرد.
در رابطه با سؤال باید گفت: آیهای که در وقف صراحت داشته باشد، در قرآن شریف نیامده است؛ ولی از آیات انفاق و صدقه و ایثار و مشابه اینها، استفاده میشود. خیلی از مسائل با صراحت در قرآن بیان نشدند، مثل تعداد رکعات نمازها و خصوصیات روزه و... امّا در روایات اسلامی احادیث زیادی در مورد مسئلة وقف و احکام آن وارد شدهاند، به عنوان مثال مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب شریف وسائل الشیعه ج ۱۹، ص ۱۷۱ تا ۲۱۵، هفده باب ذکر میکند که هر بابی دارای چندین روایت است، همچنین در کتابهای فقهی این مسئله به طور گسترده مورد بحث و بررسی قرار گرفت، محقق بحرانی در کتاب (حدائق ناضره) گفته: «و هو ثابت بالنص و الاجماع» دلیل ثبوت وقف روایت و اجماع علماء میباشد،[۱] و در مورد احکام وقف نیز در کتابهای فقهی گفتگوهای زیادی شده است، مثل صیغة وقف و خرید و فروش و نقل و انتقال آن و تبدیل وقف آیا جایز است یا جایز نیست؟ بحثهای زیادی کردهاند. اگر به کتابهای فقهی مراجعه شود، به دست می آید که در اکثر کتابهای فقهی بابی را به عنوان باب وقف، ذکر نمودهاند که در آن احکام وقف را بیان کردند.
در روایات اسلامی چنین داریم که «إذا مات ابن آدم انقطع عمله الا عن ثلاث: ولد صالح یدعو له، و علم ینتفع به، و صدقة جاریة»؛[۲] وقتی انسان از دنیا میرود عملش قطع و تمام میشود، مگر سه چیز: یکی فرزند صالح و خوب که برای پدر و مادرش طلب مغفرت کند، دیگری علمی را منتشر کند تا بعد از او، دیگران از علمش استفاده کنند، یکی دیگر صدقة جاریه از قبیل وقف و خیرات دیگر.
یکی از تفاوتهایی که وقف با صدقه و انفاق دارد این است که در صدقه، فرد مستحق میتواند مال به دست آمده را بفروشد یا به دیگران ببخشد، امّا مال وقفی را نمیتواند بفروشد یا به دیگری ببخشد، زیرا در تعریف وقف گفته شد: «تحبیس الاصل و تسبیل الثمره»؛ یعنی اصل مال حبس و ثابت میماند و ثمره و بهرة آن برای کسانی است که آن مال برای آنها وقف شده، امّا روایات؛ «عن النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ انه قال: حبس الاصل و سبل الثمرة»؛[۳] یعنی اصل مال را حبس و ثابت کن و منفعت و ثمرة آن را برای صاحبان وقف قرار بده.
در رابطه با مانع رشد بودن وقف، باید گفت که نه تنها وقف مانع رشد نیست، بلکه باعث پیش رفت و ترقی جامعه است، چون که خیلی از اماکن عمومی از قبیل مدرسهها و حسینیهها و مساجد و پل ها و ... از اموال وقفی ساخته شدند، امّا این که در منطقه ای اموال موقوفه مخروبه و کم بازده شدهاند، این مسئله مربوط میشود به ناظرین و متولیان وقف که در امور آن سهل انگاری میکنند زیرا ناظر وقف وظیفه دارد آن را در موردش مصرف کند و از تخریب و از بین رفتن آن جلوگیری کند، خلاصه این که به واسطة اموال وقفی کارهای عام المنفعه زیادی صورت میگیرد و انسان های خیرخواه و خیر در جامعه با وقف کردن مقداری از اموال خود، گاهی از مستمندان دستگیری میکنند و بعضی وقت ها باعث بقاء رونق شعائر دینی میشوند. مانند: برگزاری مراسم جشن و سرور و مراسم عزاداری برای سالار شهیدان اباعبدالله الحسین ـ علیه السّلام ـ و ائمة دیگر که بقاء دین و قرآن و آزادی از حرکت آن ها تحقق پیدا کرده است.
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
۱. کتاب حدائق الناضرة، بحرانی، ج ۲۲، کتاب الوقف.
پی نوشت ها:
[۱] . حدائق الناضره، ج ۲۲، ص ۱۲۳.
[۲] . نوری، حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ دوم، ۱۴۰۸، ج۱۲، ص۲۳۰، حدیث۱۳۹۶۰؛ شهید ثانی، منیة المرید، بیجا، انتشارات مکتب اعلام اسلامی، چاپ اول، سال ۱۴۰۹، ص ۱۰۳.
[۳] . نوری، حسین، مستدرک الوسائل، همان، ج۱۴، ص۴۷.
اندیشه قم