جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۷ شوال ۱۴۴۵ | Apr 26, 2024
استاد انصاریان

حوزه/ استاد انصاریان گفت: دنیا ظرفیت شناخت حضرت زهرا(س) را ندارد، ظرف کوچک است و نشده که با تمام وجود ایشان را معرفی کنند. در جملاتی هم که دربارۀ حضرت نوشتند این جمله هست «و المجهولة قدرا» ارزش و عظمت ایشان پنهان است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از تهران،‌ این مبلغ عرصه بین الملل در مسجد جامع الغدیر تهران، به راه های شناخت حضرت زهرا(س) اشاره کرد و  اظهارداشت: از چند راه می توان تا حدی به شخصیت و ارزش وجودی صدیقه کبری(س) پی بُرد؛ اول، از طریق آیاتی که گروهی از علمای معروف اهل سنت و همۀ علمای بزرگ شیعه ایشان را مصداق یا یکی از مصادیق آن آیات معرفی کردند و در این زمینه روایات بسیار مهمی را همراه کلام خود دارند. دوم، روایاتی که از رسول خدا(ص) و ائمۀ طاهرین(ع) تا امام عصر(عج) دربارۀ شخصیت و کمالات و ارزش های ایشان در کتاب های مهم حدیث نقل شده است. سوم، مطالعه در حالات، اخلاق و اعمال ایشان. چهارم، دقت در دو خطبۀ معجزه آمیز مسجد و خانۀ ایشان. پنجم، روایاتشان؛ روایاتی که نظیر روایات پیغمبر(ص) و ائمۀ طاهرین(ع) است و در اغلب مسائل حیات و دنیا و آخرت در این روایات ایشان نظر دادند. و ششم، دعاهایشان است. ایشان دعاهای بسیار مفصلی دارند که یک دوره معارف الهیه را در چارچوب دعا ریخته اند.

ارزش و عظمت حضرت زهرا(س) پنهان است

استاد حوزه های علمیه افزود: اگر انسان این شش راه را طی کند تا حدی به درک شخصیت ایشان نائل می شود، به طورِ کامل آن را ائمۀ ما فرمودند: قیامت خدا برای مردم روشن خواهد کرد که این انسان عین و عین انسان و این انسان کامل چه کسی بوده است. به احتمال قوی دنیا ظرفیت شناخت ایشان را ندارد، ظرف کوچک است و نشده که با تمام وجود ایشان را معرفی کنند. در جملاتی هم که دربارۀ حضرت نوشتند این جمله هست «و المجهولة قدرا» ارزش و عظمت ایشان پنهان است.

مبلغ عرصه بین الملل در مورد خطبه های حضرت زهرا(س)، گفت: حضرت خطبۀ مسجد را برای مهاجرین و انصار خواندند و احدی هم قدرت رد یک مطلب آن را پیدا نکرد. همه دیدند که تمام این مطالب درست، صادقانه و حقیقت است، ولی حسادت و ترس و جو مدینه به آنها راه نداد که حضرت را تصدیق و به اهل بیت(ع) کمک کنند و تازیانۀ ظلم را از این خانواده بردارند. یک خطبه هم در خانه برای خانم هایی که به عیادت ایشان آمده بودند خواندند که این دو خطبه دریایی از معارف است. 

محقق و مفسر علوم قرآنی ادامه داد: چشمۀ فیض بی نهایت الهی از این دو خطبه فوران کرده، ولی مستمعین خود را از سعادت دنیا و آخرت محروم کردند و مهر شقاوت بر پرونده خودشان زدند و به حالت «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُون» (بقره، 18) باقی ماندند و به صورت مرگ روزگار جاهلیت مُردند.

استاد انصاریان با بیان اینکه حضرت زهرا(س) در علم، عقل، ایمان، اخلاق، ارزش های انسانی و ملکوتی هم وزن انبیای الهی بودند، تصریح کرد: این شبیه معجزه است که یک انسانی در هجده سال عمر که نُه سالش هم بیرون از تکلیف بوده، یا در بیست و پنج سال که ده سالش هم خارج از تکلیف بوده، پانزده سال از نظر درون، اخلاص، عمل، مایه های عمل، اخلاص در عمل، عیار در عمل؛ خودشان را به چه قله ای رساندند که ائمۀ ما در حق ایشان می فرمایند: ایشان در میان انسان ها لیلة القدر ایام هستند. چنان که لیلة القدر پنهان است و احدی نمی تواند پیدا کند که از این سه شب یا به قول امام صادق(ع) از دو شب 21 و 23 کدام است، ایشان را هم نمی تواند دریافت کند، نمی تواند آن گونه که هست عظمتش را بفهمد.

علم وجود مقدس حضرت زهرا(س) حق است

وی گفت: علم سه گونه است، یکی «علم حضوری»، «علم لدنّی» و «علم حصولی» است که علم وجود مقدس حضرت حق است و این علم ویژۀ خود اوست و در عالم هستی کسی آراستۀ به این علم نشده و نمی شود و از افق وجود احدی خورشید این علم طلوع نمی کند، این علم بی نهایت است، به تعبیر دقیق خود ذات است که حدود، رسم، اسم، مرز ندارد و درکش هم امکان ندارد چون یک حقیقت بی نهایت در مغز ما که دارای نهایت و محدودیت است جا نمی گیرد و گنجایش آن را ندارد.

تمام علوم غیب و دانش غیب نزد پروردگار است

استاد انصاریان به علم بی نهایت پروردگار اشاره و خاطرنشان کرد: خداوند در آیه 59 سوره انعام می فرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ» (انعام، 59) تمام علوم غیب و دانش غیب نزد اوست. معلوم نیست چه واقعیاتی در این غیب هست. خداوند در یک آیۀ دیگر در قرآن می فرماید: فقط به کسی از فرستادگانم که رضایت داشته باشم رشحه ای از این علم غیب را تجلی می دهم وگرنه اصل غیب کار کسی نیست و پیش اوست. در این پردۀ غیب چه معلوم هایی وجود دارد که کسی نمی داند، در این پردۀ غیب چه موجوداتی هستند که کسی نمی داند.

حسابرسی در خلوت و جَلوت نتیجه اعتقاد به علمِ خداوند است

نویسنده کتاب ارزشمند «ملکۀ اسلام» ادامه داد: در آیات قرآن اصلاً انسان نمی تواند بفهمد که تعداد فرشتگان در غیب چه تعداد هستند، در عالم ملکوت، در عالم لاهوت، در عالم جبروت، قیامتی که در پردۀ غیب است هیچ کس مسائل آن را کامل نمی داند، به جز آن مقداری که خودش در قرآن آن هم خیلی کلی بیان کرده است؛ مسائل دیگر که مربوط به غیب است «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُو» این یک رشتۀ علم حق است، «وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ» (انعام، 59) آنچه که در خشکی هاست و آنچه که در دریاست علمش نزد پروردگار است. «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ» تر و خشکی در این جهان نیست «إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِين» مگر اینکه در علم من موجود است.  

وی در ادامه سخنان خود به ضرورت تفکر در خلقت انسان برای درک علم بی نهایت خداوند، تأکید کرد و گفت: در علم پزشکی عنوان شده که ترکیب کل بدن از سلول است، به تعبیر ساده تر آجرهای بدن که نام آن را سلول گذاشتند و قرآن نام آن را ذره گذاشت؛ شمردن سلول های بدن هر انسانی در این کرۀ زمین سه هزار سال طول می کشد. خداوند از زمان آدم تا حالا چقدر سلول آفریده؟ او همه را می داند. اگر آدم اعتقاد به علم خداوند پیدا کند و آن را باور کند، دیگر خلوت و جَلوت برای او حساب دارد، دیگر خطایی نمی کند، باطن و ظاهر برای او یکی می شود. اگر به این علم اعتقاد پیدا کنم به یک نامحرم نگاه نمی کنم، دروغ نمی گویم، غیبت نمی کنم، تهمت نمی زنم، یک درهم مال حرام داخل مالم نمی آورم. کسانی که اختلاس و دزدی کردند و میلیاردی بُردند و خوردند به این دلیل است که ذره ای خدا و قیامت را باور ندارند؛ اگر انسان، خدا را با این دانش باور داشته باشد مگر می تواند کار خلاف کند؟ مگر می تواند عمرش را ضایع کند؟ مگر می تواند با کسی بدخلقی کند؟

رابطه عمیق میان شیعیان و ائمه معصومین(ع)

استاد انصاریان در پایان به رابطه عمیق میان شیعیان و ائمه معصومین اشاره و اظهار کرد: کتاب «بصائر الدرجات» روایتی را با سند نقل می کند که یکی از یاران امیرالمؤمنین(ع) به نام رمیله، می گوید: من دچار یک بیماری سختی شدم، خیلی فشار به من آمد، در بستر خوابیده بودم، روز جمعه شد و خیلی ناراحت بودم، ضعف هم گرفته بودم و دلم هم نمی خواست نماز امیرالمؤمنین(ع) را ترک کنم. بلند شدم خودم را شستم، طهارت گرفتم، وضو گرفتم و رفتم مسجد در صف نشستم. امیرالمؤمنین(ع) خطبه می خواند، نماز و خطبه اش تمام شد، من دنبالش رفتم در محل دارالأماره که یک گوشۀ مسجد کوفه بود. امام فرمود: رمیله در صف که نشسته بودی خیلی به خودت می پیچیدی. گفتم: آقا داستانم این است، بیماری سختی گرفتم، امروز هم سست بودم، دلم نیامد نماز شما را رها کنم، دوباره در نماز این درد به من حمله کرد و من به خودم می پیچیدم. امام فرمود: من درد تو را می فهمیدم، تو در خانه که درد می کشیدی من هم درد می کشیدم چون اتصال شما به ما این قدر شدید است که برای شما رنجی پیش می آید، آن رنج سراغ ما هم می آید. گفتم: علی جان! رنج ما که در کوفه هستیم به سراغ شما می آید؟ فرمود: رمیله! در اطراف کل کرۀ زمین به هر شیعۀ ما دردی برسد ما همان وقت آگاه می شویم، ما هم رنج می کشیم، رمیله ما شما را دعا می کنیم، شما که دعا می کنید ما آمین می گوییم، اگر دعا نکنید ما شما را دعا می کنیم.

انتهای پیام   ۳۱۳/۱۷

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha