سه‌شنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۳ |۱۷ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 19, 2024
کد خبر: 1010717
۹ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۷:۵۸
حضرت ابوطالب

حوزه/ در روایت جالبی نقل شده که شخصی به امیرمؤمنان علیه‌السلام عرض کرد ای امیرالمؤمنین چطور می‌شود که شما در مکانی هستی که خداوند شما را در آن مکان فرو آورده، در حالی که پدر تو در آتش معذّب است؟ حضرت فرمود: خدا زبانت را ببرد!...

خبرگزاری حوزه | یکی از شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار در تاریخ اسلام که در پیشبرد اهداف الهی رسول خدا صلی الله علیه و آله نقش بسزایی داشته، بی‌تردید حضرت ابوطالب، پدر گرانقدر امیرمؤمنان، علی علیه‌السلام است.

ایشان در آن برهه حساس یار و یاور نبی اکرم صلی الله علیه و آله بود و با توجه به اعتبار و عظمتی که در قریش داشت نقش حفاظتی مهمی را نیز نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله در مقابل کفار و مشرکین ایفا می‌کرد.

با این اوصاف تاریخ جفای بزرگی به ساحت این مرد الهی کرده و متأسفانه خیلی‌ها بیان کرده‌اند که وی - نعوذ بالله- مشرک از دنیا رفته است!

نگاهی اجمالی به سیره این مرد بزرگ و روایاتی که از معصومین علیهم‌السلام درباره ایشان صادر شده گویای این است که ایشان نه تنها مشرک نبوده؛ بلکه از اولیا الهی بودند که بنابر مصالحی تقیه کرده و ایمانش را مخفی نگهداشته است.

جایگاه عقل در ایمان ابوطالب

جا دارد که به این نکته عقلی اشاره شود که اگر حضرت ابوطالب مؤمن نبوده، چطور ممکن است حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله که رسول خدا، معصوم، حجت الهی و برترین مخلوق خداوند متعال است تا این حد که در تاریخ نمایان است به ایشان ارادت داشته باشد و با احترام خاصی از او یاد کند؛ از طرفی این رابطه یک سویه نبوده و حضرت ابوطالب نیز نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله محبت زیادی داشته و سال‌های زیادی که قریب ۴۰ سال است را از حضرت حمایت کرده است. اظهار علاقه این دو به یکدیگر در تاریخ، اظهر من الشمس است و برای اثبات آن نیاز به سند و مدرک آنچنانی نیست و سیره نویسان این روابط را ذکر کرده‌اند و بر کسی پوشیده نیست.

نکته قابل تأمل این است که اگر ابوطالب مؤمن نبود پس دلیل این همه حمایتی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله داشته چیست؟ آیا صرفاً به خاطر رابطه عمو و برادرزادگی است؟! آیا فقط رسول خدا صلی الله علیه و آله رابطه نسبی با ابوطالب داشته؟! مثلاً چه کسی می‌تواند منکر همراهی ابوطالب با نبی اکرم صلی الله علیه و آله در شعب ابی‌طالب و حمایت‌های او از حضرت رسول باشد؛ آن هم با آن سختی‌هایی که در آن سه سال در شعب بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مسلمانان گذشت. چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله سالی که ابوطالب از دنیا رفت را "عام الحزن" نامید؟ درست است که حضرت خدیجه نیز در آن سال از دنیا رفت؛ ولی مسلماً رحلت جناب ابوطالب نیز در آن سال در این نامگذاری دخیل بوده است. این‌ها نمونه‌ای از این سوالات است که انسان‌های فهیم و بی‌تعصب باید به پاسخ آن برسند و نتیجه آن قطعاً مشرک بودن ابوطالب نیست.

نمونه‌ای از سیره حضرت ابوطالب

"ابن شهرآشوب" در کتاب "مناقب آل ابی‌طالب" نقل می‌کند که وقتی حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام متولد شد، ابوطالب او را بر سینه خود گرفت و دست فاطمه بنت اسد را گرفته، به سوی ابطح آمدند و این اشعار را ندا کرد:

یارَبِّ یاذَا الْغَسَقِ الدُّجِیِّ وَالْقَمَرِ الْمبْتَلَجِ الْمضِیِّ

بَیِّنْ لَنا مِنْ حُکْمِکَ المَقْضیّ ماذا تَری فی اسْمِ ذَا الصَّبِیِّ

مضمون این اشعار آن است که ای پروردگاری که شب تار و ماه روشن و روشنی دهنده را آفریده‌ای! بیان کن از برای ما که این کودک را چه نامی گذاریم؟

بعد از این شعر، ناگهان چیزی مانند ابر از روی زمین پیدا شد و نزدیک ابوطالب آمد، ابوطالب او را گرفت و با علی علیه‌السلام به سینه خود چسبانید و به خانه برگشت. وقتی صبح شد، دید که لوح سبزی است و در آن نوشته شده است:

خُصِّصْتُما بِالْوَلَدِ الْزَّکِیِّ وَالطّاهِرِ الْمُنْتَجَبِ الْرَّضِیِّ فَاِسْمُهُ

مِنْ شامِخٍ عَلِی عَلِیٌّ اشْتُقَ مِنَ الْعَلِیِّ

مضمون شعر این‌است: شما (ابوطالب و فاطمه علیهماالسلام) اختصاص پیدا کردید به فرزند طاهر، پاکیزه و پسندیده؛ پس نام بزرگ او علی علیه السلام است و این نام از نام علی [که نام خدا است] مشتق شده است.

پس ابوطالب آن حضرت را علی نام گذاشت و آن لوح را در زاویه راست کعبه آویخت و این لوح تا زمان هشام بن عبدالملک بود تا این‌که او آن را از آن‌جا پایین آورد. (مناقب آل ابی‌طالب / ج ۲/ ص ۱۷۵)

این روایت شریف که از نظر تاریخی قبل از ظهور اسلام واقع شده به روشنی ایمان ابوطالب را آشکار می‌سازد و علاوه بر آن مقام بالای معنوی ایشان را نیز نشان می‌دهد که چگونه با خداوند متعال سر و سرّی داشته و به عبارت دیگر گویای این است که وی از اولیا خدا بوده است.

ابوطالب در بیان معصومین علیهم‌السلام

در روایت جالبی نقل شده که شخصی به امیرمؤمنان علیه‌السلام عرض کرد ای امیرالمؤمنین چطور می‌شود که شما در مکانی هستی که خداوند شما را در آن مکان فرو آورده، در حالی که پدر تو در آتش معذّب است؟

حضرت فرمود: خدا زبانت را ببرد! قسم به خدایی که محمّد را به پیامبری مبعوث کرد، اگر پدرم تمام گناهکاران زمین را شفاعت کند خداوند آن را می‌پذیرد، مگر می‌شود که پدرم در آتش معذب باشد و فرزند او قسیم بهشت و جهنّم باشد؟! (امالی طوسی / ص ۳۰۵)

واضح است که مقام شفاعت، آن هم با این وسعت، نه تنها ایمان این مرد الهی را می‌رساند؛ بلکه جایگاه ویژه‌ای را نیز برای او ترسیم می‌کند که همان ولی الله بودن است.

امام صادق علیه‌السلام در روایتی در پاسخ به ادعای عده‌ای مبنی بر عذاب ابوطالب فرمودند: به خدا قسم دروغ می‌گویند اگر ایمان ابوطالب در کفه ترازو قرار داده شود و ایمان این خلق در کفه دیگر، ایمان ابوطالب بر ایمان آنها ترجیح دارد. (بحار ج ۳۵/ ص ۱۱۲)

در روایت دیگری از امام صادق علیه‌السلام نقل شده که فرمود: «إِنَّ مَثَلَ أَبِی‏ طَالِبٍ‏ مَثَلُ أَصْحَابِ الْکَهْفِ‏، أَسَرُّوا الْإِیمَانَ‏ و أَظْهَرُوا الشِّرْکَ، فَآتَاهُمُ اللَّهُ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْن‏؛ مَثَل ابوطالب مثل اصحاب کهف است که ایمان را مخفی می‌کردند و شرک را ظاهر می‌ساختند و خدا هم دو اجر به آنها داد.» (کافی / ج ‏۲ / ص ۴۶۲)

بابک شکورزاده

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha