یکشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۳
یادداشت رسیده | تکلیف حجاب

حوزه/ چرا برخی از کسانی که ادعای دین‌داری دارند موضع‌گیری‌های منفعلانه‌ای درباره حجاب می‌کنند و برخوردی مسامحه‌گونه با آن دارند؛ مثلا برخی با نگاه عرفی به حجاب می‌نگرند و می‌گویند چون اکثر مردم تمایلی به حفظ حجاب شرعی ندارند نیازی نیست که با حجاب شرعی در جامعه حاضر شوند و نظریت اکثریت ارجحیت دارد! اگر اکثر مردم خواستار آزادی مشروبات الکلی و راه‌اندازی کاباره و فاحشه‌خانه شدند آیا باز هم باید نظر اکثریت را تمکین کرد؟!

خبرگزاری حوزه | در ماجرای حجاب یکبار برای همیشه تکلیف‌مان را با خودمان مشخص کنیم. بالاخره اسلام را قبول داریم یا نه؟! اگر -نعوذ بالله- قبول نداریم که هیچ؛ ولی اگر قبول داریم باید بپذیریم که حجاب از ضروریات دین اسلام است و تردیدی هم در آن وجود ندارد و جایی برای چون و چرا آوردن نیست.

نص صریح قرآن گویای این حقیقت است و در اصل وجوب حجاب بحثی نیست. روایات معصومین علیهم‌السلام و سیره ایشان هم اهمیت حجاب را به روشنی می‌رساند. مسلمان واقعی کسی است که تمام احکام دین را بپذیرد؛ نه اینکه اگر حکمی به مذاقش سازگار نبود آن را کنار بگذارد.

شیخ طوسی در کتاب «تهذیب‌الاحکام» که از کتب اربعه شیعه است از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که فرمود: «اوّلین تابوتی که در اسلام ساخته شد، تابوت فاطمه علیهاالسلام بود. زیرا آن بانو در آن بیماری که از دنیا رفت به اسماء فرمود: من لاغر شده‏ ام و گوشت بدنم از بین رفته است، آیا چیزی که بدنم را بپوشاند، برای من درست نمی‏کنی؟ اسماء گفت: زمانی که در حبشه بودم نوعی تابوت می‏ ساختند. مایل هستید من شکل آن را نشان دهم؟ فرمود: مانعی ندارد. اسماء گفت تا تختی را آوردند، آن‌گاه آن تخت را وارونه بر روی زمین قرار داد، دستور داد تا شاخه‏ های خرمایی هم آوردند، آن شاخه ‏های خرما را به پایه‏ های آن تخت تابید و یک پارچه روی آنها انداخت و گفت: این شکل همان تابوتی است که من دیدم. حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام فرمود: نظیر این تابوت را برای من بساز و بدنم را به وسیله آن بپوشان! خدا بدن تو را از آتش حفظ کند!» (تهذیب‌الاحکام/ج۱/ص۴۶۹)

این روایت اهمیت خاصی درباره حجاب و دور بودن از چشم نامحرم را گوشزد می‌کند؛ چرا که حضرت زهرا علیهاالسلام از اینکه بعد از فوت، حجم بدنش نمایان باشد و بخواهد نامحرمی او را با این وضع ببیند نگرانی دارد. این در حالی است که تشییع حضرت شبانه و با عده انگشت شماری صورت گرفت و شاید حداکثر ۵ نامحرم در تشییع حضرت حضور داشت که آن‌ها هم همچون سلمان فارسی انسان‌های باتقوا و چشم پاکی بودند.

حضرت زینب علیهاالسلام که وقتی در کاخ یزید قرار می‌گیرد، با وجود آن همه رنج و سختی و مصیبتی که دیده دغدغه‌اش حجاب و عفت است و به یزید ملعون می‌فرماید که آیا عادلانه است که زن تو در پشت پرده باشد و فرزندان رسول خدا در معرض نامحرم!

حالا جای سوال دارد که چرا برخی از کسانی که ادعای دین‌داری دارند موضع‌گیری‌های منفعلانه‌ای درباره حجاب می‌کنند و برخوردی مسامحه‌گونه با آن دارند؛ مثلا برخی با نگاه عرفی به حجاب می‌نگرند و می‌گویند چون اکثر مردم تمایلی به حفظ حجاب شرعی ندارند نیازی نیست که با حجاب شرعی در جامعه حاضر شوند و نظریت اکثریت ارجحیت دارد! اگر اکثر مردم خواستار آزادی مشروبات الکلی و راه‌اندازی کاباره و فاحشه‌خانه شدند آیا باز هم باید نظر اکثریت را تمکین کرد؟!

چنین استدلالی اصولا با فلسفه وجودی حکومت اسلامی و اصل دین در تعارض است. اگر قرار باشد نظر اکثریت جامعه بدون ضابطه عملی شود پس دیگر چرا حکومت اسلامی تشکیل شده است؟! آیا با این مبنا فلسفه حکومت دینی زیر سوال نمی‌رود؟! آیا این بدنام کردن اسلام نیست؟!

از طرفی اعتنا کردن به عرف زمانی موضوعیت دارد که حکم قطعی از نظر شارع نباشد و خود شارع مقدس موضوع را به عرف واگذار کرده باشد؛ مثلا اگر عرف و اکثریت جامعه بگویند ما نماز را قبول نداریم و به جای آن هر گونه که خواستیم خدا را عبادت می‌کنیم چنین عرفی سر سوزنی اعتبار ندارد؛ چراکه حکم قطعی درباره وجوب نماز و چگونگی آن از جانب شرع وجود دارد.

برای مثال درباره اصل وجوب حجاب نمی‌توان عرف را لحاظ کرد، ولی در مورد نوع پوشش، عرف معنا پیدا می‌کند؛ مثلا اگر پوشش شخص به گونه‌ای باشد که لباس شهرت حساب شود و انگشت‌نمای خاص و عام گردد، این پوشش و حجاب صحیح نیست و عرف دراین‌جا دخیل است؛ ولی درباره اصل حجاب، عرف موضوعیت ندارد.

بابک شکورزاده

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha