به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «اصول اخلاق اجتماعی» اثری از پژوهشکده تحقیقات اسلامی است که در آن به بررسی موارد متعدد از اخلاق های اجتماعی پرداخته و «حوزه نیوز» به انتشار این مباحث در شماره های گوناگون خواهد پرداخت.
خیرخواهی
(خـیـرخـواهـی) بـا (نـصـیـحـت) هـم مـعـنـاسـت و نـصـیـحـت یـعـنـی درخـواسـت عـمـل یـا سـخـنی که مصلحتِ کننده آن کار و گوینده آن سخن را در پی داشته باشد یا دعوت به آنچه که صلاح مخاطب در آن باشد و نهی از چیزی که تباهی و فساد در پی دارد.۳۴۶ بنابراین، ناصح و خیرخواه کسی است که به کردار و گفتار نیک راهنمایی کند.
ضرورت خیرخواهی
خـرد انـسـان بـا کـم تـریـن تـوجـّه درمـی یـابـد کـه انـسـان هـای عـاقـل و بـا تـجـربـه، بایستی اندیشه صائب و تجربیات اندوخته خویش را بدون کم ترین شـائبـه در اخـتـیـار هـمـنـوعـان خـود گذارند، از سوی دیگر، مخاطبان را ملزم می داند که اندیشه وتـجـربـه خـردمـنـدان را بـه کـار گـیـرنـد تـا بـه سـعـادت و خـوشـبـخـتـی نایل آیند و گرنه در دیدگاه امیرمؤمنان صلوات اللّه علیه، اجتماعی که فاقد (نصیحت گر) و (نصیحت پذیر) باشد، فاقد خیر و نیکی است :
(لا خَیْرَ فی قَوْمٍ لَیْسُوا بِناصِحینَ وَ لا یُحِبُّونَ النّاصِحینَ)۳۴۷
در مردمی که، ناصح نباشد و ناصحان را دوست نداشته باشند، خیری نیست .
بـدون تـردیـد کـسـی کـه در بـرابـر خـیـرخواهی دیگران، بی تفاوتی نشان دهد یا به جای پذیرش نصیحت ناصح، در برابر او جبهه گیری کند، هرگز به موفّقیت نخواهد رسید و طعم تلخ شکست را خواهد چشید همان امام فرمود:
(لَمْ یُوَفَّقْ مَنِ اسْتَحْسَنَ الْقَبیحَ وَ اَعْرَضَ عَنْ قَوْلِ النَّصیحِ)۳۴۸
کسی که زشتی را نیکو شمارد و سخن نصیحت گر را نپذیرد، موفّق نخواهد شد.
دانشمندان و آگاهان نیز اگر از خیرخواهی امتناع ورزند و دیگران را راهنمایی نکنند، دچار لغزش شده، خیانت، پیشه کرده اند. امام باقر(ع) می فرماید:
(اَلْعُلَماءُ فی اَنْفُسِهِمْ خانَةٌ اِنْ کَتَمُوا النَّصیحَةَ)۳۴۹
دانشمندان، اگر نصیحت را پنهان دارند، خود، خائنند.
بـر ایـن اساس، هم بر آگاهان و مجرّبان، فرض است که نسبت به جامعه خیرخواهی کنند و راه را از چاه نشان دهند و هم بر نصیحت شوندگان لازم است نصیحت خیرخواهان را به گوش گیرند و به کار بندند. همان امام همام پیرامون گروه نخست فرمود:
(یَجِبُ لِلْمُؤْمِنِ عَلَی الْمُؤْمِنِ النَّصیحَةُ)۳۵۰
خیرخواهی مؤمن بر مؤمن، واجب است .
و امام علی (ع) سلام اللّه علیه، به گروه دیگر فرمود:
(اِجْتَلِبُوا النَّصیحَةَ مِمَّنْ اَهْداها اِلَیْکُمْ وَ اعْقِلُوها عَلی اَنْفُسِکُمْ)۳۵۱
نصیحت را از کسی که آن را به شما هدیه می کند، بپذیرید و آن را بر خود لازم شمارید.
منزلت خیرخواهی
بـا تـوجـه بـه مـطـالب یـاد شـده، خـیـرخـواهـی در فـرهـنـگ انـسان ساز اسلام از منزلتی والا برخوردار شده، در ردیف اصول اخلاق اجتماعی جای می گیرد و نصیحت گر مقامی بس رفیع می یابد. رسول گرامی اسلام (ص) فرمود:
دین یعنی خیرخواهی . پرسیدند: برای چه کسی ؟ فرمود: برای خدا، پیامبرش، پیشوایان دین و انبوه مسلمانان .۳۵۲
و در سخنی دیگر، انسان کوشا در اطاعت و نصیحت گر را در برخی مقامات، همراه خویش دانسته، می فرماید:
(مـا نـَظـَرَ اللّهُ عـَزَّوَجـَلَّ اِلی وَلِیٍّ لَهُ یـَجْهَدُ نَفْسَهُ بِالطّاعَةِ لاِِمامِهِ وَ النَّصیحَةِ اِلاّ کانَ مَعَنا فِی الرَّفیقِ الاَْعْلی)۳۵۳
خداوند به دوستدار خود ـ که خویشتن را در پیروی از پیشوایش و خیرخواهی (برای او) به زحمت افـکـنـده باشد ـ نظر نمی کند مگر آنکه وی (در اثر نظر لطف الهی) در جایگاه برتر(بهشت) با ما خواهد بود.
از این رو امیرمؤمنان (ع) می فرماید:
(اصـحـابـی کـه بـیـش از دیـگـران، مـسـلمـانـان را نصیحت می کردند، نزد پیامبر(ص) جایگاه برتری داشتند.۳۵۴
امام صادق (ع) فرمود:
(عَلَیْکَ بِالنُّصْحِ لِلّهِ فِی خَلْقِهِ فَلَنْ تَلْقاهُ بِعَمَلٍ اَفْضَلَ مِنْهُ)۳۵۵
بر تو باد که به خاطر خدا در میان خلق او خیرخواهی کنی (یا خیرخواهِ خلق خدا باشی) که او را با کرداری بهتر از نصیحت ملاقات نخواهی کرد.
آنـچـه یـاد شد، نمونه ای از ارج گذاری اسلام و پیشوایان معصوم به موضوع خیرخواهی نسبت به رهبری و آحاد جامعه اسلامی است .
ویژگی پیامبران
نـصـیـحـت وخـیـرخـواهـی ـ بـه مـعـنای واقعی کلمه ـ از اصول ادیان الهی به شمار می رود و همه پـیـامـبران، بدان متّصف بودند و با تمام وجود تلاش می کردند مردم را به راه خیر و صلاح، رهنمون شوند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نداشتند.
خداوند، از خیرخواهی و دلسوزی رسول اکرم (ص) چنین یاد می کند:
(لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ اَلاّ یَکُونُوا مُؤْمِنینَ)۳۵۶
گویا از شدّت اندوهِ اینکه آنها ایمان نمی آورند، می خواهی جانت را از دست بدهی !
ایـن آیـه و آیـه شـشـم سـوره کـهـف، تـصـریـح دارنـد کـه رسول خدا(ص) جان خویش را در راه نصیحت و هدایت مردم، در طبق اخلاص نهاده بود و بدون هیچ گونه چشمداشتی، آنان را به خیر و صلاح دعوت می کرد.
دیگر پیامبران الهی نیز این ویژگی را در حد اعلا دارا بودند که قرآن مجید، به عنوان نمونه، از چهار نفر آنان یاد کرده است :
۱ـ حـضـرت نـوح (ع)؛ آن حـضـرت، ۹۵۰ سـال بـه تـبـلیغ آیین آسمانی خویش پرداخت و به ویژگی نصیحت گری خویش اشاره کرد و فرمود:
(اُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبّی وَ اَنْصَحُ لَکُمْ وَ اَعْلَمُ مِنَ اللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ)۳۵۷
مـن پیام های پروردگارم را به شما ابلاغ می کنم و خیرخواه شما هستم و از خداوند چیزهایی می دانم که شما نمی دانید.
۲ـ حـضـرت هـود(ع)؛ آن بـزرگوار نیز با تلاش و کوشش وصف ناپذیری به خیرخواهی مردم زمان خویش پرداخت و به آنان فرمود:
(اَبْلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبّی وَ اَنَا لَکُمْ ناصِحٌ اَمینٌ)۳۵۸
من رسالت های پروردگارم را به شما می رسانم و من برای شما خیرخواه و امینم .
۳ـ حضرت صالح (ع)؛ آن پیامبر معصوم نیز، سالیان دراز به نصیحت و خیرخواهی مردم منطقه خویش پرداخت و با آوردن ناقه ـ به عنوان معجزه ـ حجت را بر آنان تمام کرد، ولی نابخردان، نصیحت آن فرستاده خدا را نادیده انگاشتند و با عذاب الهی از پای درآمدند و آن حضرت، آخرین سخن خود را در حالیکه از آنان روی برتافته بود، این گونه به گوش آنان رساند:
(..یـا قـُوْمِ لَقـَدْ اَبـْلَغـْتـُکـُمْ رِسـالَةَ رَبـّی وَ نـَصـَحـْتُ لَکـُمْ وَ لکـِنْ لا تـُحـِبُّونـَ النّاصِحینَ)۳۵۹
ای قوم من ! همانا من، رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و برایتان خیرخواهی نمودم، ولی شما خیرخواهان را دوست ندارید!
۴ـ حـضـرت شـعـیـب (ع)؛ قـوم شعیب نیز فرجامی چون فرجام قوم صالح داشتند و سخن حضرت شعیب (ع) نیز نظیر سخن حضرت صالح (ع) بود:
(فَتَوَلّی عَنْهُمْ وَ قالَ یا قَوْمِ لَقَدْ اَبْلَغْتُکُمْ رِسالاتِ رَبّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ...)۳۶۰
سـپـس از آنـان روی بر تافت و گفت : ای قوم من ! همانا من رسالت های پروردگارم را به شما ابلاغ کردم، و برایتان خیرخواهی نمودم .
آداب خیرخواهی
هر کس می خواهد به چنین کار شریفی دست یازد باید شرایط آن را نیز در خویشتن فراهم آورد و آن را بـا آداب مـخـصـوصـی بـه جـای آورد تا اثر مطلوب را در پی داشته باشد.
در اینجا به برخی از آن آداب و شرایط به طور فشرده اشاره می کنیم :
۱ـ نیّت خالص
هـدف نـهـایی ناصح، بایستی قرب به خدا باشد و بندگانش را برای رهپویی به سوی او نـصـیحت کند، زیرا منبع خیر و برکت جز او نیست و هر کار نیکی به سوی او می رود و به او می پیوندد.
رسـول خـدا(ص) نـامـه هـایـی را تـنـظـیـم کـرد تـا بـرای سـران کـشـورهـای جـهـان، ارسال دارد، پیک های آن حضرت به خدمت رسیدند، پیامبر ضمن ابلاغ ماءموریتشان، فرمود:
(اِنـْصـَحـُوا لِلّهِ فـی عـِبـادِهِ فَاِنَّهُ مَنِ اسْتَرْعی شَیْئاً مِنْ اُمُورِ النّاسِ ثُمَّ لَمْ یَنْصَحْ لَهُمْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ)۳۶۱
(تنها) به خاطر خدا در میان بندگانش خیرخواهی کنید، زیرا اگر کسی مسؤ ولیت بخشی از امور مردم را به عهده گیرد و برایشان خیرخواهی نکند، خداوند بهشت را بر او حرام میکند.
خـاصیت قصد قربت این است که ناصح هرگز به بندگان خدا خیانت نکند و آنچه را که صلاح است با آنان در میان گذارد.
۲ـ آزادگی و تدیّن
نـصـیـحـت گـر بـایـد از حـرّیـت و دیانت برخوردار باشد تا خیرخواهی او امضای شرعی داشته باشد و از شائبه بزدلی و سازشکاری مصون باشد. امام صادق (ع) در این باره می فرماید:
(...اَلثـّانـِیـَةُ اَنْ یـَکـُونَ حـُرّاً مـُتـَدَیِّنـاً... وَ اِذا کـانَ حـُرّاً مـُتـَدَیِّنـاً اَجْهَدَ نَفْسَهُ فِی النَّصیحَةِ لَکَ...)۳۶۲
دومـیـن شـرط ایـن اسـت که ناصح، آزاده و دیندار باشد، اگر چنین بود خود را در خیرخواهی تو به تلاش و کوشش وا می دارد.
۳ـ پاکی درون
ناصح باید خود از آلودگی ها پاک باشد، شیطان را از خویش دور سازد، طوق بندگی خدا را بـر گـردن نهد و پس از منزّه شدن از شرّ و زشتی، به خیرخواهی دیگران همّت گمارد؛ امیرمؤمنان صلوات اللّه علیه با شگفتی می پرسد:
(کَیْفَ یَنْصَحُ غَیْرَهُ مَنْ یَغُشَّ نَفْسَهُ)۳۶۳
کسی که به خویشتن خیانت کند، چگونه خیرخواه دیگران می شود؟!
امـام صـادق (ع) نـیـز خـیـرخـواهـی از انـسـان هـای آلوده را بـس بـعـیـد مـی دانـد و حـتـی بـرخی رذایل را مانع اصلی خیرخواهی معرفی کرده، می فرماید:
(اَلنَّصیحَةُ مِنَ الْحاسِدِ مُحالٌ)۳۶۴
خیرخواهی از حسود محال است .
عـکـس آن نیز صحیح است، یعنی کسی که بیشتر به صفای درون خویش بپردازد و خیرخواه خود باشد برای مردم هم بهتر خیرخواهی می کند؛ امام علی (ع) فرمود:
(اِنَّ اَنْصَحَ النّاسِ اَنْصَحُهُمْ لِنَفْسِهِ وَ اَطْوَعُهُمْ لِرَبِّهِ)۳۶۵
خـیـرخـواه تـریـن مـردم کـسـی اسـت کـه بـرای خـودش خـیرخواه تر و برای پروردگارش مطیع ترباشد.
۴ـ آداب دیگر
هـمـچـنـیـن نـصـیـحـت گـر بـایـد مـوقـعـیـت نـصـیـحـت پـذیـر را در نـظـر بـگـیـرد و بـا عقل وتدبیر پیش رود، با زبان خوش و نرمخویی به نصیحت بپردازد، مخاطب را به جای خویش فرض کند و هر چه برای خود می خواهد برای او هم بپسندد و... .
آثار خیرخواهی
اگـر انـسـان هـای شـایسته با آداب و شرایط لازم به خیرخواهی مردم بپردازند و آنها هم بدون شـائبـه، نـصـیـحـت خـیـرخواهان را به کار بندند، خیر و سلامت جامعه را فرا می گیرد و شرّ و پـلیدی از آن رخت بر می بندد؛ کاستی ها به تکامل، فقر به غنا، وحشت به امنیت، کینه توزی بـه مـحـبـت، ضـعـف به قدرت تبدیل می شود و نارسایی ها جبران می گردد و استعدادهای خفته شکوفا می شود.
در روایات اسلامی به برخی از آثار گرانقدر خیرخواهی اشاره شده است، از میان آنها به سه روایت از امام علی (ع) بسنده می کنیم :
۱ـ (اَلنَّصیحَةُ یُثْمِرُ الَْمحَبَّةَ)۳۶۶
محبت، ثمره خیرخواهی است .
۲ـ (مَنْ قَبِلَ النَّصیحَةَ اَمِنَ مِنَ الْفَضیحَةِ)۳۶۷
هر کسی نصیحت را بپذیرد از رسوایی ایمن می شود.
۳ـ (اِقْبَلِ النَّصیحَةَ کَیْ تَنْجُوَ مِنَ الْعَذابِ)۳۶۸
نصیحت را بپذیر تا از عذاب رهایی یابی .
پی نوشت ها:
۳۴۶ ـ مفردات، راغب اصفهانی، المنجد، لغت نامه دهخدا، واژه نصح و نصیحت .
۳۴۷ ـ شرح غررالحکم، ج ۶، ص ۴۲۷.
۳۴۸ ـ شرح غررالحکم، ج ۵، ص ۱۰۴.
۳۴۹ ـ فروع کافی، ج ۸، ص ۵۴.
۳۵۰ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۲۰۸.
۳۵۱ ـ نهج البلاغه، خطبه ۱۲۰، ص ۳۷۳.
۳۵۲ ـ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۹۵.
۳۵۳ ـ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۷۲.
۳۵۴ ـ همان، ج ۱۶، ص ۱۵۱.
۳۵۵ ـ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۶۴.
۳۵۶ ـ شعرا(۲۶)، آیه ۳.
۳۵۷ ـ اعراف (۷)، آیه ۶۳.
۳۵۸ ـ همان، آیه ۶۸.
۳۵۹ ـ اعراف (۷)، آیه ۷۹.
۳۶۰ ـ همان، آیه ۹۳.
۳۶۱ ـ مکاتیب الرسول، علی احمدی، ص ۳۱.
۳۶۲ ـ وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۴۲۸.
۳۶۳ ـ شرح غررالحکم، ج ۵، ص ۵۶۵.
۳۶۴ ـ من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۵۸.
۳۶۵ ـ شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۵۳۱.
۳۶۶ ـ همان، ج ۱، ص ۱۶۱.
۳۶۷ ـ شرح غررالحکم، ج ۵، ص ۲۷۷.
۳۶۸ ـ بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۸۰.