زینب نجیب در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه عنوان کرد: رهبر انقلاب اسلامی اولین نامه خود را به جوانان غرب درست زمانی نوشتند که پاریس پایتخت فرانسه در شامگاه سیزدهم نوامبر ۲۰۱۵ تا ساعت اولیه صبح روز بعد شاهد حوادث خونبار و یک سلسله از حملات هماهنگ شده تروریستی تشکل از تیراندازیهای دسته جمعی و بمبگذاریهای انتحاری در برخی مناطق این شهر بود که دست کم ۱۲۹ کشته به جای گذاشت. داعش مسئولیت این حملات را به عهده گرفت و بعد اعلام شد که همه مهاجمان شناسایی شده، اروپایی بودند.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی که تروریسم به عنوان یک دغدغه و تهدید جهانی مطرح شد، نظام سلطه تلاش کرد با اتکای به آن و به بهانه مبارزه با آن، نظم موجود ظالمانه را تحکیم کند؛ اما رهبر معظم انقلاب از موضع شارح اصلی گفتمان انقلاب اسلامی و با اتکای بر فطرت و عدالت، الگویی جدید ارائه داد؛ زیرا جامعه غرب و مخصوصاً جوانان بیش از گذشته پذیرای اندیشههای جدید منطبق با فطرت انسانی شده بودند.
نامه اول
پژوهشگر و نویسنده حوزوی گفت: ایشان در اول بهمن ۱۳۹۳، نامهای در خطاب به مخاطب جوانان نوشتند؛ زیرا حس حقیقتجویی آنها زندهتر و هوشیارتر بود. ایشان درباره اسلام با آنان سخن گفتند و اذعان داشتند که تلاش ۲۰ سالهای انجام شده تا اسلام به عنوان دشمن بزرگی شناسانده شود این در حالیست که تاریخ اروپا و آمریکا از بردهداری شرمسار است. از دوره استعمار سرافکنده است. از ستم بر رنگین پوستان و غیر مسیحیان خجل است. محققین و مورخین غرب از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیت و قومیت ر جنگهای اول و دوم جهانی صورت گرفته عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
وی اضافه کرد: رهبر معظم انقلاب در این نامه دو درخواست داشتند:
۱. پرسش و کاوش درباره انگیزههای سیاهنمایی گسترده علیه اسلام.
۲. کسب شناخت مستقیم بیواسطه از دین اسلام در واکنش به سیل پیش داوریها و تبلیغات منفی.
نجیب تصریح کرد: ایشان در توصیهای به جوانان اروپایی و آمریکایی از آنان خواستند تا از روشنفکران خود بپرسند چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
وی افزود: پس از آن، حدود ۹ ماه بعد در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۹۴ همزمان با بازی فوتبال فرانسه و آلمان که با نتیجه دو بر صفر به نفع میزبان به اتمام رسید، صدای تیراندازی و انفجارهای متعدد آرامش شهروندان پاریس را به طور هولناکی بهم زد. تروریستهای داعش از سیاهی شب و سرگرمی هیجانانگیز مردم و مقامات فرانسوی سوء استفاده کردند و به چند رستوران، سالن کنسرت و استادیوم حمله کردند و بیش از ۱۵۰ نفر را کشتند و حدود ۲۰۰ نفر هم را زخمی کردند. این جنایت موجب تشدید خشم و نفرت عموم مردم فرانسه و سایر کشورهای اروپایی علیه مسلمانان و شکل گرفتن راهپیماییهای اعتراضی گستردهای در فرانسه علیه مسلمانان شد که در این اعتراضات به قرآن و پیامبر عظیم الشان اسلام به شدت توهین شد حتی روزنامههای فرانسوی اقدام به انتشار مجدد کاریکاتورهای توهینآمیز نسبت به پیامبر اسلام (ص) و قرآن کردند.
نامه دوم
عضو تحریریه مجتهدهامین اضافه کرد: حادثه مرگبار پاریس بار دیگر رهبر معظم انقلاب را بر آن داشت تا با نوشتن نامه دوم به صورت مستقیم با مردم اروپا به خصوص جوانان فرانسوی صحبت کنند. ایشان بار دیگر نامهای به جوانان غربی نوشت که به زبان انگلیسی نوشته شده بود و به ۴۸ زبان دنیا ترجمه شد مناسبت نگارش نامه را همدردی در حوادث تلخ تروریستی در فرانسه عنوان کردند و فرمودند: "برای من تأسفبار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد اما واقعیت این است که اگر مسائل دردناک، زمینهای برای چارهاندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دو چندان خواهد شد.»
وی یادآور شد: ایشان از تروریست به عنوان درد مشترک همه انسانها سخن گفتند و بعد از تبیین خشونتهای حاصل از القاعده و طالبان از رنجی که فلسطینیان از جنایات صهیونیسم متحمل میشوند هوشیارانه پرده برداشت و از جوانان خواست که برای آشنایی با حقیقت اسلام به منابع اصلی مانند قرآن مراجعه کنند.
نجیب اظهار کرد: در نامه اول رهبر انقلاب به معرفی چهره اسلام پرداخت اما در نامه دوم علاوه بر آن، تروریسم واقعی را معرفی کرد و این پدیده را درد مشترک میان انسانها نامید همان دردی که میتواند بیداری فطرتها و اتحاد قلوب را ایجاد کند مانند عفونتی که در بدن با درد و تب خود را آشکار میکند.
وی عنوان کرد: در نامه اول و دوم واکنشهای بسیاری منعکس شد. مثلا پروفسور دنیس رنکورت عضو هیئتعلمی و استاد سابق فیزیک دانشگاه اوتاوا پس از خواندن نامه رهبر معظم انقلاب، در نامهای دیدگاههای خود را نسبت به نامه و شخصیت حضرت آیتالله خامنهای بیان کرد. وی در نامه خود خطاب به رهبر معظم انقلاب چنین نوشت: "درست است که من از نظر سنوسال جوان نیستم، اما نامه ۲۹ نوامبر ۲۰۱۵ شما به جوانان غربی را با شیدایی و علاقه بسیاری خواندم. این نامه قلب و فهم مرا به هیجان آورد. ایران واقعاً از اینکه رهبری مانند شما دارد، خوشبخت است. ما در کانادا فقط سیاستمداران کوچک دورو، مغرض و خودشیفتهای داریم که برای نفع شرکتهای بزرگ و خواستههای ایالات متحده رقابت میکنند و کسانی که در رسانهی ملی شعارهای کلیشهای میدهند. من واقعاً از تحلیل عمیق روانشناسانه و ژئوپلیتیکال شما در مورد ریشههای تروریسم بینالملل قدردانی میکنم. من باور دارم که تفسیر شما به شکلی بنیادین صحیح است و من از ارتباطی که شما با این حقیقت برقرار کردهاید، شگفت زدهام. من امید دارم که جوانان غربی نامهی شما را مطالعه کرده و به آن نگاهی واکاوانه خواهند داشت و امید دارم که این نامه بیداری قلب و ذهن غربیها را سرعت میبخشد."
نامه سوم
پژوهشگر حوزوی اضافه کرد: امروز شاهد نامه سوم رهبر معظم انقلاب هستیم که خطاب به جوانان و دانشجویان آمریکایی است که نمیخواهند کشورشان در تاریخ به عنوان کشور متجاوز و حامی تجاوز و وحشیگری رژیم اسرائیل ثبت شود، آن هم در زمانی که دقیقا دولت آمریکا در این مسیر حرکت میکند و اقدامات آن در حمایت از رژیم کودک کش اسرائیل در دیدگان و حافظه همه جهانیان ثبت شده است.
وی تصریح کرد: این نامه، همدردی با جوانان غرب نیست، بلکه تشویق و تحسین آنها برای دفاع از مردم غزه است این یعنی جوانان غرب بعد از ۱۰ سال از نامه اول به بلوغی رسیدهاند که مسئله اول دنیا یعنی غزه را تشخیص میدهند و از این رو مستحق تقدیرند. به عبارتی دیگر فضای این نامه فقط همدردی برای یک درد مشترک نیست بلکه همبستگی برای مبارزه با این درد مشترک است. این یعنی جوانان غرب یک گام بلند به جلو رفتهاند. آنها در طرف درست تاریخ ایستادهاند و توانستهاند جبهه مقاومتی برای این مبارزه شرافتمندانه دست و پا کنند.
نجیب تاکید کرد: در این نامه رهبر معظم انقلاب به تبیین حقیقی از رژیم آپارتاید صهیونیست میپردازد و از حمایت آمریکا در این جنایات پرده برمیدارد. ایشان تاریخچه مبارزات فلسطین را شرح میدهد. تاریخچهای که سالها توسط امپراتوری رسانهای غرب تحریف شده است. همچنین از مشت آهنین میگوید. همان مشتی که سالها بر چهره مظلوم فلسطین کوبیده شد و امروز همان مشت توسط صهیونیستها در آمریکا بر چهره جوانان آمریکایی و جامعه نخبگانی آن کوبیده میشود و دولت آمریکا همانطور که در قضیه غزه از این ظلم مستمر ابراز نارضایتی نمیکنند در اینجا نیز منفعل هستند.
وی گفت: رهبر معظم انقلاب در پایان این نامه، به جای دعوت به آشنایی با اسلام و خواندن قرآن یک قدم جلوتر رفته به تبیین دو آیه از این مصحف شریف میپردازد. گویا در میان افرادی سخن میگویند که با اسلام آشنا و قرآن در دست دارند در صورتی که این دانشجویان معترض غالباً مسلمان نیستند و اگر هم باشم نسل دوم و سوم مسلمانان هستند اما آیات قرآن برای آنان حلاوت دارد.
پژوهشگر حوزوی درباره تفاوت این سه نامه بیان کرد: تفاوت نامهها، در حرکت به سوی سنگرهای بزرگتر است. روزی همدردی، مناسبتی برای نگارش نامه بود اما امروز همبستگی، دلیل نگارش نامه است. روزی دعوت به اسلام بود اما امروز گفتوگو درباره آیات قرآن است.
وی اضافه کرد: این نامه بسیار بیشتر از آنکه دشمن تصور کند مؤثر واقع شد چرا که خلاء بزرگی را پر کرد. خلائی که جوانان غرب دارند و سردمداران آن، کتمان میکنند. این خلاء، دور شدن از حقایق فطری بشر، همچون آزادی، امنیت، صلح و آرامش برای همه است. این خلاء، گفتوگو درباره همه حقایق بدون دیکتاتوری رسانهای و بدون توجه به خواست و طلب جناحهاست. این خلاء، توجه به خواست جوانان برای همدست نشدن با جنایتکاران است.
نجیب اظهار کرد: جوانان غرب، امروز نمیخواهند تکههایی از پازل سیاستمداران غرب و آدمهای سیستم سلطهگری آنها باشند آنها میخواهند، خود پازل جدیدی بسازند و یک صفحه تاریک از تاریخ را ورق زنند و رهبر معظم انقلاب به آنها جرأت طوفان داد؛ زیرا کلید حرکت دانشگاه کلمبیا یک هفته بعد از عملیات وعده صادق بود (۲۵ فروردین) بود. آنها احساس نزدیکی با جنبش ضداسرائیل در دنیا دارند و وقتی دیدند ایران نه تنها کلامی بلکه به شکل عملی هم حاضر است به شکل جدی با سیستم نسلکش و آپارتاید صهیونیستی مبارزه کند، آنها نیز از این عملیات تأثیر گرفتند.
وی بیان کرد: البته این اولین باری نیست که جوانان آمریکایی نقش مهمی ایفا میکنند. آنها در رابطه با جنگ ویتنام و جنبش ضداپارتاید در آفریقای جنوبی هم واکنشها و اعتراضاتی داشتند و بعدها مشخص شد موضع گیری آنها درست بود.
پژوهشگر حوزوی با بیان اینکه این نامه در ایران نیز اثرگذار است، یادآور شد: متاسفانه هنوز اقشاری هستند که معتقد به کدخدا و کدخدایی آمریکا هستند و این جوشش دانشجویان آمریکایی آنها را متوجه ایستادن در طرف درست تاریخ خواهد کرد. از سوی دیگر، نقش رهبر معظم انقلاب در طراحی تمدن نوین اسلامی بیش از پیش روشن خواهد شد؛ البته جوانان ما دیدند که رهبر معظم انقلاب در محوطه دانشگاههای آمریکا تریبون دارند و شعارهایشان از حنجره دانشجویان معترض در آمریکا شنیده میشود.
انتهای پیام