به گزارش خبرگزاری حوزه، روش تبلیغ سالها در میان جریانهای دینی و اجتماعی مختلف دستمایه تنوعهای رفتاری و عملکردی در ابلاغ و ترویج پیامهای دینی و غیردینی بوده است. در این میان جریانهای مسیحی صرفنظر از محتوای انحرافیافته تبشیر و تبلیغ ایشان، بیش از پنج قرن متمادی است که خستگیناپذیر و مجدانه، طلایهدار تبلیغ دین خود در سرتاسر جهان هستند.
کتاب «در همسایگی تبلیغ» نگارش و تحقیق حسین شیخیان، تأملی است در فرم و شیوه ارائه محتوا و سازماندهی و نحوه اداره سازمانهای تبلیغی دو فرقهی شاهدان یهوه و مورمونها با تمرکز بر شیوه تبلیغی «خانه به خانه».
در این پژوهش از دو فرقه مهم شاهدان یهوه و مورمونها، به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع موجود به زبان انگلیسی، تلاش شده، شیوهها، آرمانها، دقتها و ظرافتهای تبلیغی، بهعلاوه نحوه سازماندهی و ساماندهی مبلغین توسط سازمانهای تبلیغات این دو فرقه استخراج شده و در اختیار علاقهمندان حوزه تبلیغ دین در ایران اسلامی قرار داده شود.
این تحقیق بر دو کلیدواژه اصلی «روش» و «تبلیغ» استوار است. منظور از مفهوم اعتبار شده «روش» و مشتقات آن، فرم کلی فعالیتهای تبلیغی در ادیان مختلف است که از دوران انبیا تا کنون تقریباً صورت کلی یکسانی داشته است؛ «ابلاغ» «لسانی» و «عملی» پیام الهی با انسانها. بدیهی است که نمیتوان در لایه کلی، خلاقیت و تنوعهای رفتاری و عملکردی فراوانی انتظار داشت؛ اما میتوان لایهبندیهای دیگری را ذیل این «صورت کلی» در نظر گرفت.
لایه بعد از روش را «راهبرد» مینامیم. در این لایه، بررسی راهبردهای مختلف منظور است که زیرمجموعه روش لسانی و عملی قرار میگیرد. هرچند این حوزه نیز تنوع زیادی ندارد و در آنها ابتکار عمل و اختلاف زیادی با آنچه در میان جوامع تبلیغی جهان تشیع رخ میدهد، دیده نمیشود.
آنچه در این نوشتار، محور و نخ تسبیح پرداختن به سه فعالیت تبلیغیِ شاخص قرار گرفته، «راهبرد تبلیغی خانه به خانه» است که در دهههای گذشته، گروههای مختلفی در مسیحیت و همچنین گروه تبلیغی «جماعت تبلیغ» در اسلام، از آن به عنوان یک راهبرد تبلیغی کاربردی سود بردهاند.
لایه سوم «تکنیکها» یا جزئیات روشی است که تفاوتها و تنوعهای بیشتری را در بردارد. بررسی الگوهای تبلیغی در ادیان و فِرق مختلف هنگامی ارزشمند و راهبردی خواهد بود که به سراغ «جزئیات» رفتار تبلیغی آنها برویم. درواقع «کیفیت» در انجام هر امری در همین الیه جزئیات محقق میشود و به سبب همین جزئیات، میان روشهای تبلیغی ادیان و فِرق تفاوت ایجاد میشود و برای جامعه تبلیغی ما نظریههایی قابل استفاده پدید میآید.
در این اثر برای تبیین کلیدواژه دوم یعنی «تبلیغ» چند پرسش اساسی مطرح شده است. «تبلیغی برای چه؟ تبلیغ تا کجا؟ یا به عبارتی، امتداد و انتهای تبلیغ کدام منزل است؟» هر پرسشگر علاقهمند به این حوزه را به فکر وامیدارد آنچنانکه در ساختار تبلیغی گروههای حاضر در این کتاب نیز نشان داده خواهد شد که تبلیغ کامل تنها به ابلاغ پیام منتهی و محدود نمیشود و چهبسا امتداد و انتهای آنکه در یک کلام «آرمان شهرسازی» است، در این گروهها اصالت بیشتری داشته باشد.
بررسی روشهای تبلیغ گروههای تبلیغی در این کتاب، تنها درباره دعوت میدانی ایشان نیست و جزئیات ساختاری و چگونگی ساماندهی و سازماندهی و رفتارهای سازمانی ایشان و همچنین آرمانهای اجتماعی این گروهها نیز بهمثابه امتداد خط تبلیغ و دعوت و تبشیر، در آن مهم دانسته و بررسی شده است.
نویسنده در کتاب خود سعی کرده است در مقدمهای کوتاه وجوه فرهنگی و زمینههای شکلگیری این روحیه را هم زمان با زمینههای شکلگیری فرقههای نوظهور پروتستان، که موضوع این نوشتار نیز میباشد، همراه با اهم بررسی کند. علت بررسی این دو مؤلفه، از بُعد فرهنگی، اولویت و اهمیت آن است. هرچند مؤلفههای دیگر ایمانی و معنوی و همچنین فضاهای بسته فرقهای و نظام تنبیه و پاداش سختگیرانه و شستشوهای مغزی پیروان این فرقهها نیز میتوانند مؤلفههای اثرگذار دیگر باشند.
در این نوشتار با بیان نمونههایی از تبلیغ، با تمرکز بر راهبرد «خانه به خانه»، در میان مهمترین گروههای مسیحی که از این راهبرد استفاده کرده یا میکنند، نگارنده تلاش میکند افزونبر معرفی راهبرد مذکور و تکنیکهای جزئی موجود در دل آن، به چگونگی سازماندهی اجتماعی و ایدههای اتوپیایی موجود در برخی فرق مسیحی نیز بپردازد.
باطلبودن فِرق موردنظر در این نوشتار بر نویسنده و خوانندگان واضح است و صرفاً روششناسی و بررسی دقتهای تبلیغی و سازمانی ایشان و روایت آنها برای مخاطب دغدغهمند در عرصه تبلیغ، مدنظر است.
در فصل نخست کتاب به زمینههای فرقهگرایی در آیین مسیحیت و ظهور فرقهای با نام «مورمونها» در ایالت متحده آمریکا پرداخته شده است و شیوههای سازماندهی و ساماندهی تبلیغ ایشان مورد بررسی قرار میگیرد.
فصل دوم به بررسی فرقه مسیحی «شاهدان یهوه» اختصاص دارد.
چهار دهه پس از ظهور مورمونها و باتوجه به شرایط دینی حاکم بر آمریکا و با محقق نشدن پیشبینیهای آخرالزمانی مدعیان گوناگون، انشقاقهای جدیدی در ظهورگرایان هزارهگرا پدید آمد. بهدنبال این انشقاق در دهه ۱۸۷۰ میلادی، چارلز تاز راسل خود را به عنوان یک ظهورگرای مستقل و جنجالی، تثبیت و فرقه جدیدی را با عنوان «شاهدان یهوه» ایجاد و سازمان برج دیدهبان را تأسیس کرد که در فصل دوم به رویکردهای تبلیغی و برنامهها و شگردهای دقیق ایشان در تبلیغ و سازمان تبلیغ و مبلغان این فرقه پرداخته شده است.
در پایان کتاب اشارهای کوتاه به تجربهای شگرف در تبلیغ خانهبهخانه، توسط سازمانی با عنوان انجمن تبشیر مسیحی و تلاشهای جهادگونه یک مبلغ مسیحی در ژاپن سده نوزدهم پرداخته میشود که حاوی نکات و عبرتهایی در حوزه تبلیغ است.
کتاب «در همسایگی تبلیغ؛ تأملی در استراتژی جذب جریانها و سازمانهای تبلیغ فرق مسیحیت» به قلم حسین شیخیان در قطع رقعی، ۳۲۴ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه به تازگی توسط انتشارات پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام منتشر شده است.
علاقهمندان برای تهیه کتاب به پایگاه اینترنتی فروش محصولات پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام به نشانی زیر مراجعه کنند: