به گزارش خبرگزاری حوزه، حل مسئله و مدیریت بحران در خانواده از جمله موضوعاتی مهمی است که در این مطلب به انتشار گام های کلیدی آن خواهیم پرداخت:
فرایند حل مسأله به دو مرحله عمده تقسیم می شود:
مرحله نخست برخورد است که شامل سه اقدام اساسی میگردد: بررسی موضوع، بیان احساسات مربوط به آن، بررسی راه حلهای گوناگون.
مرحله دوّم اقدام به حل مسأله است که خود نیز شامل چهار گام مهم است: توافق در حل مسأله، کنترل و ارزشیابی حل مسأله، تداوم حل مسأله، و بکارگیری راه حل بعدی.
دو اقدام اولیه در مرحله اول را میتوان به پنج اقدام متوالی تقسیم نمود.
۱ ـ وضعیت خودتان را بیان کنید، ۲ ـ درک خود را از وضعیت فرد دیگر خانواده بگویید، ۳ ـ بپرسید که آیا فرد دیگر با بیان شما از موقعیت او موافق است، ۴ ـ با دقت به پاسخ او گوش فرا دهید، ۵ ـ به توافقی برسید. نکات دیگر میتواند بدین شرح باشد: ۶ ـ تبیین و حمایت از پیشنهاد طرف مقابل (استدلال، نقاط مثبت و نقاط منفی)، ۷ ـ پرسش دربارة پیشنهادهای دیگر، ۸ ـ ادغام و یکیسازی پیشنهادها به گونهای که مورد رضایت هر دو طرف باشد.
* بحران در خانواده و شیوههای مقابله با آن
بحران در خانواده عبارتست از موقعیتی غیر قابل تصور و غیر قابل پیش بینی که در زندگی خانواده اتفاق میافتد. مانند تشخیص یک بیماری لاعلاج برای یکی از اعضای خانواده، تصادف ناگهانی، مرگ و مانند آن. اینگونه موقعیتها را موقعیتهای استرس زا و خانوادههای دچار آن را، خانواده دارای بحران مینامند.
شیوههای مقابله با بحران را در دو مقوله به شرح زیر عنوان مینماید.
الف ـ شیوههای مطلوب مقابله با بحران
ویژگیهای خانوادههایی که در موقعیتهای استرس زا و حالات بحرانی از خود کارکرد مطلوبی نشان میدهند، در مقایسه با خانوادههای دچار بحران ولی با کارکرد نامطلوب دارای یک سری ویژگی خاص هستند. این ویژگیهای مطلوب عبارتند از:
۱. پذیرش صریح عامل استرس زا. خانوادههای کارآمد قادرند تا به سرعت بپذیرند که ناگزیر به مبارزه با یک موقعیت و یا مجموعهای از حوادث استرس زا هستند. آنان ممکن است خود را موقتاً غرق در مجموعهای از این حوادث ناخوشایند بیابند؛ لیکن به سرعت بهبود یافته، شروع به تجدید انرژی و بهره برداری از منابع برای اقدامات عملی میکنند.
۲. خانواده به عنوان کانون مرکزی مشکل. خانوادههای کارآمد به سرعت کانون مشکل و یا استرس را از فرد یا اعضای خانواده دور میکنند و آنرا مشکل کل خانواده میبینند. برای مثال افسردگی مادر مشکل کل خانواده است زیرا نتیجه مجموعهای از عوامل استرس زا است که بر همگی اعضاء خانواده اثر گذارده است. تلاش خانواده باید در جهت زدودن تمام عوامل استرس زا بکار گرفته شود.
۳. حل مسأله با تأکید بر درمان. خانوادههای کارآمد بسیار کوتاه و سریع فردی را که باید در ارتباط با بحران مورد سرزنش قرار گیرد شناسایی میکنند؛ لیکن به سرعت به بهرهگیری از کلیه منابع خانواده در جهت اصلاح موقعیت میپردازند.
۴. شکیبایی زیاد. اعضای خانواده کارآمد در زمان استرس و بحران به مراتب بیش از اوقات نسبتاً آرام و شاد، احساس شکیبایی میکنند. آنان بخوبی میدانند که در سایة شکیبایی و صبر میتوانند بهتر بیندیشند که این هم اندیشی لازمه تعاون و کار گروهی است.
۵. بیان آشکار و صریح تعهد و محبت. خانوادههای کارآمد دارای اعضایی هستند که احساسات خود را نسبت به یکدیگر کاملاً آشکار و صریح ابراز مینمایند. آنان قطع نظر از اینکه موقعیت سهل یا دشوار است تعهدات خود را نسبت به یکدیگر به روشنی بیان میکنند. افزون بر آن خانوادههای کارآمد در ابراز محبت کلامی و غیر کلامی و تمجید و ستایش یکدیگر بسیار سخاوتمند هستند.
۶. استفاده از روابط باز و کارآمد. اعضای خانوادههای کارآمد نه فقط محبت و تعهد خود را نسبت به یکدیگر روشن و واضح بیان میکنند، بلکه کمیت و کیفیت بحثهای آنان با یکدیگر به مراتب مطلوبتر از خانوادههای معمولی است. آنان ضمن حفظ حرمت یکدیگر میدانند چه چیز را در چه زمانی ادا کنند و از صحبت کردن با یکدیگر درباره موضوعهای مختلف لذت میبرند.
۷. پیوند و همبستگی شدید خانوادگی. خانوادههای کارآمد دارای افرادی هستند که از مصاحبت یکدیگر لذت میبرند، از دوری هم رنج میبرند. از اینکه جزئی از خانواده هستند احساس غرور میکنند و درباره یکدیگر با افتخار سخن میگویند. این همبستگی ارزشمند بویژه هنگامی که خانواده با بحرانی مواجه است از اهمیت بیشتر برخوردار است. زیرا آنان در این لحظات بیش از هر زمان دیگر به کمک همة اعضاء خانواده نیازمندند.
۸. نقشهای انعطاف پذیر خانوادگی. هر یک از اعضای خانواده، در درون خانواده نقشهای زیاد و متنوعی را ایفا میکند. مانند کمک در کارهای خانه، کسب درآمد و مصرف آن، ارتباط با فامیل و دوستان و فعالیتهای دیگر به نفع خانواده. در خانوادههای کارآمد این نقشها را اغلب بیش از یک نفر ایفا میکند؛ بخصوص هنگام بحران که گاه فرد یا افرادی از اعضاء خانواده قادر به کارکرد مؤثر نیست.
۹. استفاده از منابع کارآمد. خانوادههای کارآمد قادرند از منابع درون خانوادگی (مانند منابع مادی و ارتباطی) و هم چنین منابع خارجی و از شرایط (تخصصی یا غیرتخصصی) بدون کمترین مشکل و یا دستپاچگی استفاده کنند. در حقیقت آنها قادر هستند که تحت شرایط معینی بر روی منابع خارج از خانه و درون خانه تکیه کنند.
۱۰. نبود خشونت. خانوادههای کارآمد بدون توجه به میزان استرس و بحران سعی میکنند علیه خود یا خانواده اقدام به خشونت نکنند. بدیهی است ابراز هیجانهای شدید مانند فریاد زدن و یا گریه کردن در هنگام مواجهه با بحرانهای شدید، طبیعی و قابل انتظار است.
۱۱. پرهیز از پناه بردن به مواد کمکی مخرب. استفاده از مواد کمکی مخرب مانند مواد مخدر، الکل، سیگار و حتی داروهای آرام بخش، هرگز به عنوان شیوهای در جهت کاهش بحران و استرس توصیه نمیشود. در خانوادههای با کارکرد مطلوب در مورد این مشکلات به محض شناسایی، اقدامات لازم جهت رفع و اصلاح آن صورت میگیرد.
ب ـ شیوههای نامطلوب مقابله با بحران
خانوادههای دارای کارکرد نامطلوب معمولاً در مواجهه با موقعیتهای استرس زا و بحرانی از روشهای نادرستی استفاده میکنند.
فیگلی و مک کوبین[۱]، (۱۹۸۳)، یازده ویژگی خانوادههای غیر کارآمد را (که بطور کلی عکس شیوههایی است که در خانوادههای کارآمد معمول است) بدین شرح عنوان میکنند:
(۱) انکار یا تحریف عامل استرس زا
(۲) فرد به عنوان کانون مرکزی مشکل
(۳) حل مسأله با تأکید بر سرزنش
(۴) شکیبایی کم
(۵) بیان ناآشکار و غیر صریح تعهد و محبت
(۶) استفاده از روابط بسته و غیرکارآمد
(۷) همبستگی ضعیف خانوادگی
(۸) نقشهای خشک و انعطاف ناپذیر خانواده
(۹) استفاده از منابع غیرکارآمد
(۱۰) استفاده از خشونت
(۱۱) استفاده از مواد کمکی مخرب (مواد مخدر) .
پی نوشت:
[۱] mc cubbin
منبع: کتاب مشاوره ازدواج و خانواده درمانی- شکوه توابی نژاد
نظر شما