شنبه ۲ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
شهریار و خواب آیت‌الله مرعشی؛ رؤیایی از حضور در محضر امیرالمؤمنین (ع)

حوزه/ شهریار، شاعر بزرگ ایرانی، با شعر «علی ای همای رحمت» عشق خود به امام علی (ع) را به زیباترین شکل بیان کرد. اما داستان این شعر به همینجا ختم نمی‌شود؛ رؤیای آیت‌الله مرعشی نجفی از حضور شهریار در محضر امیرالمؤمنین (ع) و شعر خواندن او، این اثر را به یکی از مشهورترین اشعار مذهبی ایران تبدیل کرده است.

به گزارش خبرگزاری حوزه، شاید مشهورترین شعری که برای امیرالمومنین علی (ع) سروده‌شده و احتمالا همه ایرانی‌ها آن را شنیده و بسیاری آن را حفظ باشند، غزل (علی ای همای رحمت) از استاد شهریار باشد.

شهریار در این غزل معروف خود، به استقبال شعری از «مفتون همدانی» رفته‌ است.

برخی اصطلاحات و عبارات موجود در سروده مفتون همدانی از باب استقبال ادبی، در شعر مرحوم استاد شهریار نیز تکرار شده است. برای مثال ابیات زیر را ببینید:

مفتون: علی ای همای وحدت تو چه مظهری خدا را / که خدا نمود زینت به تو تخت انّما را

شهریار: علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

مفتون: علی ای که داد احمد به کفت لوای حمدش /که علم کند یدالله به دو عالم آن لوا را

شهریار: به‌جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب / که علم کند به عالم شهدای کربلا را

مورخان، مفتون همدانی را انسانی آزاده، عرفان مشرب و پاکدل معرفی کرده‌اند. عشق به ساحت امام علی(ع) از اشعار او متجلی است؛ ولی مطالعه آثارش نشان می‌دهد که سروده‌های او دارای ضعف تألیف بسیار است؛ چنان‌چه مرحوم ابراهیم صفایی، از مورخان ادبی و نزدیکان مفتون، سروده‌های او را «دارای اصطلاحات بسیار نامأنوس» معرفی کرده است.

غزل کامل استاد شهریار

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را


چه زنم چو نای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد و آشنا را»

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا

شهریار و خواب آیت‌الله مرعشی؛ رؤیایی از حضور در محضر امیرالمؤمنین (ع)

غزل استاد شهریار و خواب آیت الله مرعشی نجفی

آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب دیدم که در زاویه مسجد کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند .حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه محتشم و چند تن از شاعران فارسی زبان آمدند .فرمودند: شهریار کجاست؟ شهریار آمد .حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان!

کتاب «شهریار و انقلاب ملت» در ۸۰۰ صفحه به چاپ رسیده و علاوه بر اشعار، دربردارنده دستخط‌های شاعر و همچنین تصویری از شهریار در لباس روحانی است. از دیگر ویژگی‌های این اثر، نقل رؤیای معروف آیت‌الله مرعشی نجفی طی نامه ممهور به سجع و مُهر آن مرجع فقید است. رویایی که به گفته اصغر فردی، از شاگردان شهریار در سی سال گذشته به صورت ناقص و همراه با ایراداتی نقل شده است و برای نخستین بار در این کتاب رویای اصلی بدون هیچ گونه اضافات و کاستی بیان شده است. همچنین متن نامه مهر شده به آیت‌الله مرعشی نجفی نیز آورد شده است.

فردی درباره رؤیای مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی و شعر خواندن شهریار در محضر حضرت امیر(ع) می‌گوید: اصل این رویا صحیح است،‌ اما صورت دیگری غیر از آنچه نقل شده دارد. برای نمونه اینکه می‌گویند حضرت امیر(ع) فرموده‌اند که شهریار ما را بیاورید و... صحیح نیست؛ به همین دلیل ما برای نخستین‌بار نامه آیت‌الله مرعشی نجفی را که مزین به به سجع و مُهر این مرجع فقید است، منتشر کرده‌ایم. در این نامه گفته شده که اصل رؤیا چگونه بوده است.

شهریار و خواب آیت‌الله مرعشی؛ رؤیایی از حضور در محضر امیرالمؤمنین (ع)


آیت‌الله مرعشی نجفی خواب می‌بینند که حضرت امیر(ع) به شعرای شیعه در مسجد کوفه بار می‌دهند، از این میان نام چند شاعر خاطرشان مانده است، از جمله میرزا کاظم ازری، محتشم کاشانی و... که نشسته‌اند و حضرت می‌فرمایند: کجاست شاعر ما؟ شهریار را می‌آورند،‌ جار می‌زنند،‌ شهریار تبریزی و واردش می‌کنند ـ البته شهریار شهره به تبریزی نبود ـ شهریار می‌نشیند و حضرت امیر(ع) می‌فرمایند که شعرت را بخوان. استاد نیز شعر می‌خواند اما نه شعر «علی ای همای رحمت» را، بلکه شعر «علی آن شیر خدا شاه عرب،‌ الفتی داشته با این دل شب...» را می‌خواند. طبقه گفته آیت‌الله مرعشی؛ این خواب همان شبی رخ داد که شهریار این شعر را در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان سروده بود. حضرت به شهریار برات می‌دهند و شهریار را مرخص می‌کنند... .

شاگرد شهریار تصریح می‌کند:‌ شهریار در توضیح این خواب به من گفت من همان شبی که این شعر را سرودم،‌ خودم نیز این خواب را دیده‌ام، عین همان رؤیا را. علاوه بر آیت الله نجفی، دو سه نفر از علمای دیگر هم این خواب را دیده‌ بودند. این مرجع فقید نقل می‌کند که وقتی برای نماز صبح از منزل بیرون می‌آید، در همسایگی خود آیت‌الله قاضی را می‌بیند و می‌پرسد تو شهریار را می‌شناسی؟ آیت‌الله قاضی می‌پرسد تو هم دیده‌ای؟... .

فردی ادامه می‌دهد:‌ ما ۳۰ سال است که صبر کرده‌ایم. در این ۳۰ سال بارها این رؤیا به شکل‌های دیگری نقل شده است،‌ اما ما در کتاب «شهریار و انقلاب ملت» برای نخستین‌بار این نامه ممهور به مهر آیت‌الله مرعشی نجفی را منتشر کردیم تا اصل رؤیا بر همگان روشن شود. من این نامه را در اوراق استاد دیده بودم اما استاد اجازه خواندن به من نمی‌داد. یکبار دیدند که من از اینکه اجازه نمی‌دهند ناراحت شده‌ام،‌ گفت بیا این نامه را داشته باش، اما بعد از مرگ من مجاز به خواندن هستی...

منابع:

بنیاد استاد شهریار

خبرگزاری تسنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha