پرداختن به پایهها و پیامدهای ایجاد این نزاعهای فرامرزی فرصتی فراخ میخواهد، اما آنچه در همه آنها به وضوح دیده میشود اهداف فرهنگی عاملان اصلی این نبردهاست. بهعنوان نمونه اگر انقلاب مقدس اسلامی ما در تضاد با فرهنگ غرب نبود، غربیها انگیزهای برای تحریک صدام جهت جنگ علیه ایران نداشتند، همچنین برای حوادثی که کشورهای اسلامی در سالیان اخیر شاهد آن بودند و هستند، غیر از تقابل فرهنگی چه توجیه دیگری میتوان داشت؟ واقعیت آن است که در پس همه نبردهای غرب با ما، جنگ فرهنگی نهفته است و اینگونه است که دیپلماتهای غربی حتی در مذاکرات هستهای، بر هستهای نبودن اختلافات بلکه تقابل فرهنگی ـ سیاسی بودن آن اذعان داشتهاند.
اینک در سیوششمین فجر انقلاب اسلامی پساز پشت سر گذاشتن هزاران بحران ملی، منطقهای و بینالمللی، در فضایی آکنده از عطر شکوفههای توفیقات نظام در عرصههای گوناگون و صدور و پذیرش پیام امام قدسسره توسط ملل مسلمان و اثرگذاری در ساحات سیاسی، فرهنگی و...... بینالملل و رویش و رشد نهالهای فکری آن مصلح معاصر در گوشه گوشه گیتی، با نگاه نافذ به چرایی و چگونگی انقلاب و همه فرآیند پر فراز و فرود آن، فرهنگ محوری را از آغاز تا انجامش مشاهده میکنیم و نمیتوان غیر از این، تصوری نسبت به نهضت بزرگی که روحانیت رهبری آنرا به عهده داشته، داشت.
حال که هدفگذاری اصلی در انقلاب، آموزههای فرهنگی بوده و همه دشمنیهای دشمنان نیز به تقابل فرهنگی بازمیگردد، بایسته است تا صحابه حل و عقد انقلاب با تورّق و تأمل در نوع تعامل ما با فرهنگ اسلامی در طول بیش از 3 دهه گذشته و ارزیابیِ شدهها و ناشدهها و شایدها و نشایدهای آن، آسیبها را بازیابی و بازبینی کنند و آنگاه همه ما در دادگاه فرهنگ انقلاب پاسخ دهیم که چرا چارهای برای چالشهای فرهنگی، آنچنانکه باید نکردهایم؟
چرا برخی از ما فرهنگ را نیز جناحی کردیم؟ مگر مبدأ و معاد سیاست فرهنگ نیست، پس چگونه میتوان سیاسی کاری را در فرهنگ پذیرفت؟ چگونه نوع تعامل ما با شاخصهای روشن فرهنگی همچون ازدواج، حجاب، اعتیاد، طلاق و... از آغاز پیروزی تاکنون حسب شرایط ملی و بینالمللی متفاوت بوده و قانونی با سازوکار الزامآور که همه مجریان ملزم به اجرای آن باشند و امکان تخطی از آن نداشته باشند، نداریم؟
رویکرد مجریان، قانونگذاران و اهل محاکم را در سالهای پس از پیروزی مرور کنیم و میزان صعود و نزول شاخصها را در شرایط متفاوت سیاسی نظام بررسی نماییم، آنگاه با نگاه به گرانی جایگاه فرهنگ از سویی و نگرانیهای فرهنگی از دیگر سو، سیئات و صوابهای کارکردهای خود را بهخوبی فهم خواهیم کرد و خواهیم دانست که به این علت محدثه انقلاب که شرط بقای آن نیز هست، چهقدر نگاه داشتهایم و برای آنچه میزان هزینه سیاسی، اقتصادی و... کردهایم.
یکی از آموزههای آسمانی ما، شکر نعمت است و نعمتی بزرگتر از این رویداد فرهنگی، در عصر جاهلیت مدرن فرهنگی جهان، دیده نمیشود، پس باید کلام امیرمؤمنان علی علیهالسلام را از سویدای جان شنید که فرمودند: الشکر علی النعمة جزاء لما ضیها و اجتلاب لآتیها (غررالحکم/ح2044) و با سپاس و پاسداشت این انقلاب فرهنگی، عنایت الهی را برای دوام آن نیز جلب کرد.
این روزها؛ در حال خوانش سرخط اخبار خوش فجر انقلاب، خبر وجود 6000 شهید گمنام در خاک عراق نیز به چشم میآید که خواب هزاران خانواده منتظر را سالهاست آشفته ساخته و چه بسیار مادران و پدرانی که چشم به در ماندند و مردند؛ اینک ماییم و خیل شهیدان گلگون کفن و این فرهنگ فاخر و سرخ شیعه.
خدایا؛ ما را شرمنده شهیدانمان مفرما
حسن مولایی