یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۳
حلقه مفقوده فرهنگ کشور

حوزه/ نگاهی کوتاه به نقشه فرهنگی کشور، وجود سازمان‌ها، نهادها و مراکز متعدد خرد و کلانی را نشان می‌دهد که آمار آن‌ها به صدها مجموعه اصلی، پیوسته و وابسته می‌رسد.

با تحلیل کارکردهای متنوع و فراگیر این مراکز، شما خود را در مقابل آماری نجومی از خدمات رنگارنگ فرهنگی این نهادها می‌بینید که هریک در حوزه مأموریت سازمانی تعریف شده ارائه داده‌اند.

اگر بخواهیم تصویری صحیح از عملکرد دستگاه‌های فرهنگی را ترسیم کنیم، باید ابتدا به دامنه اقدامات پرگستره ملی و فراملی برخی از آن‌ها نگرشی داشته باشیم تا تصوری نسبی از خدمات نظام جامع فرهنگی کشور به دست آوریم؛ اما واقعیت آن است که بزرگی ساختار، کثرت سازوکار و نیز گستره دامنه کارکردی این مراکز آن‌قدر وسیع است که به‌آسانی امکان ارزیابی این امر نیست، بر این اساس برای آن‌که بهتر به این فراخی و فراوانی باور پیدا کنیم باید ابتدا عناوین برخی از این دستگاه‌های فرهنگی را هم‌چون شورای انقلاب فرهنگی، سازمان صداوسیما، وزارت ارشاد، سازمان اوقاف، سازمان تبلیغات، مساجد کشور و ... جهت یادداشت ذهنی مرور نمائیم.

بی‌تردید با باز نگاه اطلاعات پرگستره‌ای که از توانمندی‌های این مجموعه‌ها داریم، می‌یابیم که ما دارای قدرت بسیار بزرگی در عرصه فرهنگ هستیم؛ اما با همه این داشته‌های عظیم، شاخص‌های این حوزه نه آن‌که رضایت‌بخش نیست، بلکه وضعیت نامناسبی را با توجه به اهداف انقلاب به ما نشان می‌دهد، به‌گونه‌ای که رشد منفی شاخص برخی از ناهنجاری‌های فرهنگی را نمی‌توان انکار کرد.

آنچه می‌تواند این معما را حل نماید آن است که ما علی‌رغم برخورداری از توانمندی‌های سترگ تئوریک از سویی و داشتن امکانات و سازوکار فرهنگی از دیگرسو، از نبود یک حلقه ارتباطی مدیریتی مقتدر و فراگیر که بتواند با هدف‌گذاری صحیح و بهره از همه داشته‌ها نرم‌افزاری و سخت‌افزاری، کلیه دستگاه‌ها را به‌صورت هم‌افزا و هم‌پوشان درحرکتی هدفمند به سمت ایده‌آل‌های فرهنگی هدایت و تدبیر نماید، رنج می‌بریم.

خلاءهای موجود در جامعه علی‌رغم وجود امکانات، نشان‌گر ندیدن چالش‌ها یا عدم تدبیر کلان فرهنگی اجرائی است؛ اگر ما مؤسسات و مراکز فرهنگی را در منظومه‌ای متناسب با نیازها و توانمندی‌ها تعریف و تدبیر کنیم، دیگر نباید شاهد رشد منفی برخی از شاخص‌ها در اثر توازی، تداخل و تزاحم وسیع سازمانی باشیم.

اگرچه از آغاز انقلاب طرح‌ها و تدابیری برای ایجاد این مدیریت فرادستگاهی در نظر گرفته‌شده و به اجرا درآمده است، اما واقعیت موجود جامعه حاکی از عدم مدیریت بایسته فرهنگی و نبود اشراف و اثرگذاری مدیریت فراسازمانی در عرصه ملی و فراملی است.

اینک که در پایان سال فرهنگ و اقتصاد هستیم، با نگاه به‌روزهای رفته، باید از عدم تحقق شایسته فرمایش مقام معظم رهبری و مراجع عظام در این حوزه تأسف داشت که علی‌رغم ابراز نیازها و ضرورت‌ها و وجود امکانات، آن‌چه باید نشده، البته فرهنگ زمان‌دار نیست و همه سال‌ها را می‌توان سال فرهنگ دانست؛ زیرا ما مسلمانان در همه عمر با فرهنگ و برای آن زندگی می‌کنیم، پس لازم و ضروری است که به‌عنوان یکی از بایدهای امروز و فردا، منظومه مدیریتی دستگاه‌های فرهنگی را ایجاد کنیم تا با پیشگیری از هدررفت توان این سازمان‌ها ، و هم‌پوشانی و هم‌افزایی آن‌ها چشم‌انداز مطلوب فرهنگ کشور را قانون کنیم و تحقق‌ بخشیم.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha