به گزارش خبرگزاری «حوزه»کارگردان جوان، سخت ترین راه را برای فیلمسازی انتخاب کرده و البته بسیار هم در این راه موفق بوده است ، چه آن که توانسته بر اساس مستندات و تاریخ جنگ ، فیلمی بسازد که از اول تا آخرش حتی یک لحظه مستند نداشته باشد. آیا معنای این تلاش متعهدانه و خلاقانه چیزی جز خلق یک شاهکار است؟!
به گزارش خبرگزاری «حوزه»، وقتی دستپخت محمد حسین مهدویان در "آخرین روزهای زمستان" از رسانه ملی پخش شد و به تبع آن مورد ارزیابی و قضاوت قرار گرفت، همگان به ظهور و در عین حال درخشش استعداد نابی که می توان به حق آن را از رویش های فرهنگی انقلاب در چهارمین دهه عمر خود نامید، بسیار دلگرم و امیدوار شدند و سال گذشته نیز زمانی که فیلم تحسین برانگیز" ایستاده در غبار" بر همان سبک و سیاق و البته با پرداختی سینمایی تر در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، آن گمانه ها به یقینی مبدل شد که بله، استعدادی سر برآورده که در همان جشنواره با فیلم نخستش توانسته در قامت بهترین فیلم جشنواره ، دل از مردم و منتقدان به یکباره برباید و سازنده اش سری در میان سرهای بزرگان سینما درآورد.
"ایستاده در غبار" روایتگر زندگی یکی از سرداران بزرگ دفاع مقدس ما از زمان کودکی تا زمان گم شدن در غبار مبهم سال 61 در لبنان است؛ زمانی که حاج احمد متوسلیان از جبهه جنوب ایران عازم این کشور شد و دیگر بازنگشت و این گونه بود که تا به امروز که 34 سال از واقعه ربودن ایشان می گذرد، از این سردار بزرگ جبهه خمینی کبیر با عنوان " جاویدالاثر" یاد می شود؛ هر چند که این روزها خبرهای امیدوار کننده مبنی بر زنده ماندن ایشان به گوش می رسد و از قول برخی مسئولان، با قوت مضاعفی در رسانه ها پژواک می شود.
در واپسین روزهای سال گذشته که این فیلم ارزشمند در اکرانی ویژه برای حوزویان و خانواده های آنان در سالن همایش بین المللی دفتر تبلیغات اسلامی به نمایش درآمد و نگارنده نیز توفیق تماشای این شاهکار هنری را بر پرده نقره ای یافت ، این باور حاصل شد که قطعاً فیلم در صورت قرار گرفتن در باکس خوب اکران می تواند اذهان عمومی را بیش از پیش متوجه ارزش های نهفته در درون خود سازد.
هر چند که به خاطر برخی حواشی ناخواسته ، این فیلم با چند بار پس و پیش شدن زمان اکران، بالاخره در آغازین روزهای ماه مبارک رمضان به نمایش عمومی درآمده، اما شکی نیست که در حد و اندازه خود و حتی بیشتر از آن در گیشه موفق خواهد بود، هر چند که درباره این گونه آثار نباید صرفاً بر مدار و معیار گیشه و فروش قضاوت کرد.
با این حال، وقتی آثاری این چنین ارزشمند تولید می شوند، طبعاً باید زمینه ای فراهم شود که بخش عظیمی از مردم آن را مشاهده کرده و در بازخورد هنری و رسانه ای مطلوب، تاثیر لازم را از آن اخذ کنند.
این گونه اگر بشود یکی از دغدغه های جدی سکاندار حکیم انقلاب مبنی بر تولید و عرضه مناسب آثار فرهنگی خوب نیز تا حدود زیادی مرتفع می شود .
به هر صورت جای بسی امیدواری است که شاهد تولید و اکران این گونه آثار هستیم و مسروریم از این که تهیه کننده این فیلم سینمایی ، با قطعیت اعلام کرده که در آینده نیز درباره زندگی دیگر شهیدان و قهرمانان دفاع مقدس فیلم خواهد ساخت.
مسلم است که این نوع از فیلمسازی متعهدانه و در عین حال جذاب و باور پذیر برای نسل جوان باید با قدرت ادامه یابد و به روالی فراگیر آن هم با حمایت نهادهای دولتی و حاکمیتی و البته بخش خصوصی دغدغه مند تبدیل شود.
درباره این فیلم نکته های زیادی گفته شده و باز هم گفته خواهد شد اما اجمالاً باید اشاره داشت که هوشمندی خاص کارگردان جوان و خلاق این فیلم در روایت نوآورانه ، صادقانه و مستند گونه زندگی یکی از قهرمانان به نام دفاع مقدس ، بی گمان نقطه عطف این ماجراست.
در این میان به اذعان منتقدان و صاحبان امر، فیلمساز سخت ترین راه را برای فیلمسازی انتخاب کرده و البته بسیار هم در این راه موفق بوده است ؛ به هر حال همین که توانسته بر اساس مستندات و تاریخ جنگ فیلمی بسازد که از اول تا آخرش حتی یک لحظه مستند نداشته باشد،خودش مگر چیزی جز شاهکار است ، به ویژه آن که بدانیم کلیه صحنه های این فیلم بازسازی شده، آن هم با صداهای واقعی شخصیت اول داستان یعنی حاج احمد متوسلیان.
گذشته از نبوغ کارگردان ، نقطه قوت فیلم،بی گمان انتخاب بازیگرانی بسیار مشابه شخصیتهای واقعی است که البته هر کدام در نقش خویش به خوبی درخشیده اند ولو آن که حضوری کوتاه و گذرا در این اثر داشتند، با این همه نقش آفرینی هادی حجازی فر در نقش اصلی از جنس دیگری است.
همچنین نباید از نظر دور داشت که سکانس پایانی فیلم در تعلیقی انتظار گونه حقیقتاً یکی از نقاط قوت فیلم است که در این بخش نیز فیلمساز موفق و سربلند از معرکه ساخت و تولید اثر هنری خویش بیرون آمده که حقیقتاً باید به او و حامیانش در موسسه رسانه ای – هنری اوج تبریک گفت.
سید محمد مهدی موسوی