دوشنبه ۱ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۵
نیم نگاهی به امنیت سیاسی از منظر فقه شیعه

حوزه/ تمام تلاش یک نظام سیاسی مذهبی یا غیرمذهبی این است که امنیت تأمین بشود و حیات نظام به امنیت وابسته است. بسیاری از دولت ‌ها روی مسئله امنیت در ابعاد سخت‌ افزاری و نرم‌ افزاری سرمایه ‌گذاری می ‌کنند.

انحطاط های امنیتی دوره معاصر که جای جای جهان به ویژه سرزمنین های اسلامی را درنوردیده، برنگرانی های فزاینده امروز بشر افزوده و پایه های اقتصادی، سیاسی،فرهنگی، اجتماعی و حتی جغرافیای جوامع انسانی را تهدید کرده است هرچند چالش های امنیتی، بشر را در طول حیاتش همراهی کرده، اما در دوره حاضر شدت و شکل بیشتری به خود گرفته ،  بنابراین ضرورت دارد صاحبان اندیشه و اربابان نظر با استفاده از امکانات، فرصت ها، ظرفیت ها و منابع معرفتی موجود راهکارهای برون رفت از انحطاطات امنیتی امروزه را پیش رو بنهند. در این میان نقش عالمان و فقیهان مسلمان در حل این مسئله پررنگ تر از دیگران خواهد بود، زیرا آنان دانشی به نام فقه را در دست دارند که در میان علوم اسلامی دانشی راهبردی است و به تنظیم و اداره حیات و روابط انسان در ابعاد مختلف با هدف نیل به قرب الهی می پردازد.

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، در گفتگو با محمد اسماعیل نباتیان، به بررسی این موضوع و رساله علمی ایشان در موضوع امنیت سیاسی از منظر فقه شیعه پرداخته، لازم به ذکر است این رساله در شانزدهمین همایش کتاب سال حوزه نیز به عنوان اثر شایسته تقدیر معرفی گردید.

* در ابتدا معرفی اجمالی از آثار و زندگی علمی خود ارائه دهید.

بنده محمد اسماعیل نباتیان در یکی  روستاهای شهرستان فاروج در خراسان شمالی به دنیا آمدم. بعد از اخذ مدرک دیپلم تجربی در شهر مشهد در سال ۱۳۷۰ وارد حوزه علمیه شدم و در مدرسه علمیه معصومیه تا پایه ششم دروس حوزوی را گذراندم و درس خارج را در مدرسه آیت ‌الله ‌العظمی خویی و به موازات علوم حوزوی تحصیلات دانشگاهی را نیز در رشته علوم سیاسی و مدرسی انقلاب اسلامی ادامه داد و در سال 1392 با دفاع از پایان ‌نامه ‌ای تحت عنوان «فقه و امنیت و بررسی مبانی فقهی در نظام اسلامی» دفاع کرد.

* چرا موضوع پایان ‌نامه خود را موضوع «فقه و امنیت» انتخاب کرده و پرداختن به آن چه ضرورتی داشت؟

یک دلیل علاقه‌ مندی استاد راهنما و از سوی دیگر موضوع امنیت به‌ عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر و از طرف دیگر ناامنی ناشی از تروریسم تکفیری در جهان اسلام؛ در سایه این کار و تتبعی که از منابع داشتم متاسفانه در ایران بسیار کم می توان کارهایی را که ریشه در مبانی خودمان باشد را ببینیم چون عمدتا ترجمه یا کپی برداری مباحث غربی است، البته به تدریج ‌تدریج گرایش به این سمت ایجاد شده که در حوزه ‌های عمدتاً حدیثی و قرآنی وارد شده ‌اند، ولی در بین علوم اسلامی به‌ طور مستقل کتابی راجع فقه و امنیت نداریم.

به عبارت دیگر ظهور انقلاب اسلامی و تأسیس یک نظام سیاسی مبتنی بر ولایت ‌فقیه که یک مدل بومی و برگرفته از اندیشه شیعی است، به همراه خود مسائل گسترده‌ ای را آورد که قبلاً برای حوزه و طلاب مسئله نبوده و به خصوص در بحث ‌های سیاسی غلیظ ‌تر است.

فقه در گذشته گرایش فقه خصوصی داشت، در بحث نماز و روزه و حج گرایش ‌های فردی مطرح بود، ولی بعد از انقلاب اسلامی مباحثی در جامعه طرح شد که به طبع و اجبار فضای اجتماعی و سیاسی جامعه به حوزه‌ ها تحمیل شد.

 

بسیاری از فضلا و طلاب و علما وارد حوزه‌ های سیاسی و اجتماعی فقه هم شدند که جدای از ولایت ‌فقیه تا موضوعات کوچک ‌تر را شامل می ‌شود. ولی یکی از موضوعاتی که بعد از انقلاب مطرح شد، موضوع امنیت بود. درگذشته نظام اسلامی با رویکردی که داریم تأسیس نشده بود و اگر مباحث مربوط بوده، برای حوزه ها چندان مطرح نبوده و یا ذیل بحث ‌ها مطرح می ‌شده و هیچگاه به شکل مستقیم وارد امنیت نمی ‌شدند بنابراین در آثار و متون فقهی به ‌طور مستقیم به موضوع امنیت پرداخته نشده است. ولی اگر ما به موضوع امنیت دقت کنیم، می ‌بینیم در بسیاری از آثار و قواعد فقهی بحث امنیتی وجود دارد، اما رویکرد امنیتی مطرح نبوده،. فرض کنید مسئله حرمت کتب ضلال؛ ما یک بحث امنیت فرهنگی یا به ‌طور اقل امنیت اعتقادات به معنای دفع تهدید داریم. اعتقادات مردم در اسلام بااهمیت است. در نیم ‌قرن اخیر، به ‌طور گسترده در بحث امنیت کارشده، قبلاً مفهوم بسیار کوچکی از امنیت مطرح بود و عمدتاً در امنیت نظامی خلاصه می ‌شده، اما از دهه هفتاد شمسی، بحث ‌ها گسترده ‌تر شد و مفهوم وسیع ‌تری از امنیت مورد توجه قرارگرفت و در کنار امنیت نظامی، امنیت سیاسی، فرهنگی و ملی  نیز مطرح شد و مملکتی امنیت پایدار خواهد داشت که در همه جوانب امنیت بحث کند. لذا وقتی وارد بحث امنیت فرهنگی می ‌شویم می ‌بینیم در فقه ظرفیت فوق ‌العاده ‌ای وجود دارد؛ یا در حوزه امنیت سیاسی بحث "بغی" یا "محاربه" وجود دارد و این‌ ها مسائلی است که تهدیدکننده امنیت سیاسی است. یا در خصوص مسایل مربوط به امنیت اجتماعی، از حرمت زنا و لواط بگیریم تا بحث ‌های مربوط به قتل با وجه سلبی یا ایجابی، در فقه این ظرفیت ‌ها وجود دارد و ما می توانیم از این مباحث با هدف تأمین و تحلیل امنیت در سطوح مختلف استفاده کنیم.

لذا با توجه به توضیحات بالا به ‌طور مستقل وارد مسئله امنیت نشدم، بلکه در مسائل خمسه که حفظ نفس، حفظ عقل، حفظ نسب، حفظ مال است، مسئله حفظ و بقا را به معنای امنیت می ‌بینیم. وقتی در فقه بحث حفظ مال مطرح می ‌شود، ناظر بر امنیت اقتصادی است یا بحث حفظ عقل یا حفظ دین که در امنیت فرهنگی مطرح بوده و در مرجع امنیت، می ‌توانیم بگوییم خود دین اسلام به ‌عنوان مرجع امنیت تلقی می ‌شود. این موضوعات و مسائلی که در جامعه مطرح می ‌شود، به برکت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است که این گونه مسائل از حوزه ‌ها مطالبه شده و بحث امنیت گسترده ‌تر از قبل شده است. درعین ‌حال با همه گستردگی این بحث و با همه نیازی که نظام به امنیت دارد و نهادهای مختلف نظامی، امنیتی و اطلاعاتی، این بحث را مطالبه می‌ کنند. به ‌طوری‌که برخی از اساتید برجسته حوزه در این مقطع برای برخی نهادها در بحث فقه و امنیت یا فقه اطلاعات تدریس داشته ‌اند.

* در تنظیم رساله خود در موضوع فقه و امنیت با چه مشکلاتی روبرو بودید؟

در ابتدای کار هر چه تلاش کردیم بین پدیده امنیت با موضوعات فقهی ارتباط برقرار کنیم، موفق نمی ‌شدیم و به ‌غیر از چند مقاله که استاد راهنمای بنده داشتند، متن قابل ‌توجهی که در این حوزه کارشده باشد و از آن به ‌عنوان زمینه ‌ساز بحث نگاه کنیم، نداشتیم و ایجاد ارتباط بین این مسائل بسیار دشوار بود. درباره عنوان هم بنای بنده بر این بود که چون امنیت پدیده است و مانند سایر پدیده ‌های جامعه، فقه، احکام این پدیده را تشریع می‌ کند یا اینکه از منابع دینی حکم را استنباط می‌ کنیم، اما برخی اوقات فقه با مسایل خارجی روابط متقابل و تأثیر و تأثر دارد. در یک مقطع معامله خون حرمت داشته چراکه خون مالیت نداشته ، اما بعدها در جامعه خون مالیت پیدا می ‌کند و حرمت بیع و شراء آن برداشته می‌ شود و امروزه می ‌توان آن را به ‌عنوان یک مال خرید و فروش کرد. فقه می ‌تواند احکام مسائلی که در جامعه اتفاق می ‌افتد را استنباط کند و یکی از این پدیده ‌ها مسئله امنیت است.

با توجه به گستردگی بحث ما، فقط تأثیر فقه بر امنیت را بررسی کردیم و رویکرد ما یک رویکرد فقهی شد و بنابراین متون فقهی را براساس موضوعات و مسائل امنیتی و اینکه کدام متون فقهی این ظرفیت را دارند تا در حوزه بحث ‌های امنیتی مورد استفاده قرار بگیرند را مطالعه کردم.

* از چه منابع و آثار فقهی بهره بردید؟

در ابتدا بنا شد محور کار ما جواهر الکلام مرحوم شیخ محمدحسن نجفی باشد و برای هر موضوعی به این کتاب مراجعه می ‌کردیم و به اقتضاء موضوعات مختلف منابع را گسترده‌ تر در نظر می‌ گرفتیم مثلاً در «امنیت سیاسی» به نظرات حضرت امام (ره) مراجعه می ‌کردیم. یا در بحث «تشبه به کفار» چون یکی از بحث ‌هایمان این است که سیر تطوری بحث را در نظر می ‌گیریم، به مباحث علامه حلی و مجلسی رجوع می کردم که در دوره مشروطه از چه احکامی استفاده می‌ کرده ‌اند و بعد از انقلاب از چه احکامی و این سیر تطوری بحث در نظر بوده است. پس متن محوری ما «جواهر الکلام» و به اقتضای بحث‌ ها از متون دیگر استفاده شده که در کل ، در حدود چهارصد و پنجاه منبع اعم از مقاله و کتاب دیده ‌شده ‌اند.

* از چه اسلوبی در تنظیم این اثر استفاده کردید؟

با اینکه موضوع جدیدی بود اما از چارچوب های نظری غربی استفاده نکردم یعنی الگو و چارچوب بحث به طور کامل از علوم اسلامی اتخاذ شده و بحث علل اربعه را از فلسفه اسلامی گرفته و علت مادی، صوری، فاعلی و غایی، حتی فصل ‌بندی ‌ها و سامان‌ دهی بحث بر همین مبنا شکل‌گرفته است. بحث دیگر، مقاصد خمسه که همان حفظ عقل، دین ، نسب و حفظ مال در فقه شیعه و اهل سنت مطرح است، استفاده کردم. در زمینه دلالت ‌های اصول فقه نیز چون فقهای ما مستقیماً وارد بحث امنیت نشده ‌اند بخش عمده بحث را به ‌صورت التزامی از متون استنباط کرده ‌ایم. بنابراین در این رساله هیچ اشاره ‌ای به نظریات غربی نشده، سعی شده چارچوب کار یعنی قالب و متون از متون اسلامی استخراج شود.

* در این اثر انواع امنیت بر چه اساسی تقسیم ‌بندی می ‌شود؟

انواع امنیت بر اساس موضوع امنیت تقسیم می ‌شود و در این تقسیم ‌بندی حصر عقلی وجود ندارد، ولی امنیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و  فرهنگی و محیط زیست را مطرح و مورد بحث قرار داده و از علت صوری به آنها نگاه کردیم.

یکی از مهم ‌ترین موضوعات که مرجع ماست، غایت امنیت هست که امروزه دولت می باشد. در امنیت اجتماعی، گروه های اجتماعی است، یعنی تلاش ما تامین امنیت در امنیت ملی، تمام تلاش تامین امنیت دولت اسلامی است در حالی که در فقه مرجع امنیت حفظ دین بر مقاصد دیگر اولویت دارد حتی امام حسین (ع) برای حفظ دین قربانی شدند، بنابراین مرجعیت حفظ امنیت دین، مقصد اصلی است.

* ثمرات این بحث چه بوده و در تعریف امنیت از نگاه فقهی و غربی چه تفاوتی وجود دارد؟

برای هر نظام سیاسی، امنیت از مقولات مهم بوده و تمام تلاش یک نظام سیاسی - مذهبی یا سکولار این است که امنیت تأمین شود؛ لذا بسیاری از دولت ‌ها در زمینه امنیت در ابعاد سخت‌ افزاری و نرم‌ افزاری، سرمایه ‌گذاری می ‌کنند. در کشورهای غربی در بحث نرم ‌افزاری امنیت سرمایه ‌گذاری بیشتری صورت گرفته و مکاتب امنیتی مختلفی نیز شکل‌ گرفته. امنیت اصلی همان امنیت ملی بوده و سایر مباحث امنیتی زیر سایه امنیت ملی قرار می ‌گیرد و هدف امنیت ملی تأمین امنیت نظام سیاسی است. با عمیق ‌تر شدن و گسترده ‌تر شدن مباحث امنیتی، سعی کرده ‌اند اهداف امنیتی دولت ‌هایشان را تأمین نمایند؛ نظام اسلامی ایران هم به امنیت به ‌عنوان یکی از مسائل اصلی نگاه می ‌کند. با عنایت به این موضوع و عنایت به محوریت ولایت ‌فقیه و نهادها و چارچوب ‌هایی که به نحوی برگرفته از معارف اسلامی هستند، امنیت هم به ‌عنوان مسئله ای اصلی برای ما مطرح بوده و اگر بتوان با استفاده از ظرفیت ‌های علوم اسلامی اعم از آیات و روایات و متون فقهی، مسئله امنیت را استخراج کرد، راهگشاتر خواهد بود؛ خصوصا علم فقه که در بین معارف اسلامی، علمی است که هدف از آن ساختن دنیای یک مسلمان می باشد و در علوم دیگر مانند کلام یا تفسیر این نگاه به ‌صورت مستقیم دیده نمی ‌شود، اینجاست که بحث امنیت هم در فقه بررسی‌ شده . در این زمینه می توان گفت: نگاهی که در فقه وجود دارد، دوگانه است ، یعنی به دنیا و آخرت همزمان توجه می‌ کند، درحالی ‌که در مطالعات غربی فقط بحث دنیا مطرح بوده و مباحث آن ‌ها با نگاه به آخرت ترسیم نشده است.

* چرا بااینکه بحث امنیت؛ سیاسی است، اما در گروه فقه و اصول مطرح شد؟

بستر بحث ما فقهی است و  در سایه مباحث فقهی بحث امنیت را مطرح کردیم. نگرانی ای که در این مباحث وجود دارد این است که مبادا موضوع جدیدی بر فقه تحمیل شود. با این حال بستر بحث را فقهی در نظر گرفتیم و تاثیر فقه بر امنیت بررسی کرده و ادبیات و چارچوب نظری و مباحث ما تماماً فقهی است، غیر از این در بحث انواع امنیت از مطالعات جدید استفاده کردیم؛ بنابراین در یک نظام سیاسی نهادهای مختلفی به دنبال تأمین امنیت هستند، بنابراین چناچه نیروهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی، یا سایر نهادها بخواهند در جامعه اسلامی و با یک نظام اسلامی، امنیت ایجاد کنند، اگر از ارزش ‌های جامعه استخراج نشود، جوابگو نخواهد بود و در بسیاری از موارد جامعه آن را از خود دور می کند، لذا سعی بر این بود که از دانش فقه استفاده کنیم.

* آیا ایراداتی هم متوجه این طرح و رساله شما هست؟

از نکات جالب این بود که وقتی این بحث را در دانشگاه مطرح کردیم، یکی از ایراداتی که مطرح شد این بود که مگر می ‌شود از فقه رساله نوشت؟ یا داوران ایراد می ‌گرفتند موضوع بسیار گسترده است و در ابتدا فکر می ‌کردند در این خصوص نمی توان رساله ای نوشت و بعد که کار انجام شد می گفتند " امنیت سیاسی از منظر فقه: بررسی می کردید چرا که کار خیلی گسترده است؛ بنابراین چنانچه این بحث ها ریزتر شد و به ‌عنوان بستری برای بحث ‌های جدید مانند امنیت سیاسی و اجتماعی قرار گیرد مفید خواهد بود.

* ظرفیت فقه در بحث امنیت را چگونه یافتید؟

در جوامع مختلف سعی می ‌کنند تا با کمترین هزینه بیشترین امنیت را ایجاد کنند. فقه ظرفیت فوق ‌العاده ‌ای در بحث امنیت دارد که برای خود من هم تعجب ‌آور بود.

* با توجه به بین ‌رشته ‌ای بودن این موضوعات چه کسانی در تنظیم و تألیف از این ‌دست موضوعات موفق ‌تر خواهند بود؟

شنیده‌ ام که دوستان دیگری موضوعات مختلفی را که می ‌تواند در این حوزه تأثیرگذار باشد، کاری کنند. برخی که علوم سیاسی و فقه را در کنار هم می خوانند بهتر می توانند در این موضوعات کار کنند تا کسانی که صرفاً فقه و یا صرفاً علوم سیاسی خوانده ‌اند، من آثار آن‌ ها را دیده ‌ام که مثلاً کسی که صرفاً فقه خوانده از برخی مسائلی که امروزه مطرح است و نمی ‌توان آن ‌ها را نادیده گرفت، غفلت کرده است و کسانی هم که صرفاً علوم سیاسی خوانده ‌اند مباحثی را مطرح کرده ‌اند که به ‌سختی می ‌تواد آن را در مباحث اسلامی مطرح کرد. مثلاً بافت فکری آن ‌ها در حوزه‌ های جدید امنیت شکل ‌گرفته ، این مسئله می ‌تواند در غالب پایان ‌نامه ‌های دکتری یا سطح چهار حوزه انجام پذیرد. حتی می ‌توان موضوعات ریزتر مانند تشبه به کفار را مطرح کرد، مثلاً در زمان علامه حلی زنار بستن که تشبه به سایر ادیان است مطرح بوده، پوشیدن لباس ‌های دینی یا رفتارهایی که فرد مشابه کفار غربی می ‌شد را در ادبیات آن زمان تحریم می‌ کردند، بعد از انقلاب اسلامی در بحث تهاجم فرهنگی بحث تشبه به کفار مطرح می ‌شده است و امروزه منظور ما از کفار، تمدن غربی است. بسیاری از موضوعات ریزتر مانند تروریسم یا براندازی در نظام اسلامی که بحث محاربه را می ‌توانیم ناظر به این بدانیم با نگاه امنیتی  بحث های خوبی صورت گرفته و دقت هم کرده ‌اند، مثلاً حجاب محدودیتی است که برای بانوان تشریع شده تا هم مردان به گناه و معصیت نیفتند و هم حجاب برای تأمین امنیت خانواده در نظر گرفته ‌شده و این ‌یک نگاه امنیتی است، امنیت اجتماعی خانمی که محجبه است بیشتر تأمین می ‌شود تا کسی که حجاب ندارد و در معرض نگاه ‌های آلوده قرار می‌ گیرد و بسیاری از موضوعات فقهی فراتر از بحث‌ های امنیتی است و برخی از قواعد فقهی می ‌تواند در حوزه امنیت قرار گیرند.

* آیا در تألیف این رساله از منابع اهل سنت هم استفاده کردید و یا آن ‌ها در این زمینه ورود داشته ‌اند؟

تا اینجا بحث از فقه شیعه بود و منابع ما نیز از فقه بود. لذا با توجه به حجم رساله اگر به آرای اهل سنت مراجعه می کردیم بحث بسیار گسترده می باشد، با این حال کتابی با نام "ابعاد فقه الامن" مربوط به اهل سنت هست که در پژوهشگاه فرهنگ اسلامی ترجمه شده را نیز در این خصوص دیده ام.

در جمع ‌بندی بحث عرض می ‌کنم یکی از دلایلی که این کتاب مورد توجه اساتید در کتاب سال حوزه قرار گرفت این بود که چارچوب بحث، محتوا و منابعی که استفاده ‌شد و هم نگاه کاملاً فقهی و دینی بود. بسیاری از مواقع ما مبحث جدیدی را بر یک بحث فقهی تحمیل می ‌کنیم. این چارچوب که تلفیقی از سه علم اسلامی: فلسفه، فقه و اصول فقه اسلامی بود و درعین ‌حال پدیده ای مدرن را بررسی کردیم، یعنی امنیت نظامی از گذشته دور مورد بحث بوده، ولی امنیت جدید مانند امنیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گذشته مطرح نبوده، البته فقه به بحث امنیت محیط زیست توجه داشته و در جنگ ها پیامبر اکرم (ص) دستور می ‌داده ‌اند؛ درخت ‌ها را آتش نزنید و آب را آلوده نکنید ؛ که این امر نشان از توجه به امنیت محیط ‌زیست دارد. امیدوارم این کار به‌ عنوان مقدمه و پله اول برای بحث گسترده ‌تر در موضوع بسیار مهم امنیت در جامعه اسلامی مطرح شود تا بتواند به ‌عنوان یک گام اول قرار گرفته و با همت طلاب فرهیخته در حوزه های علمیه گسترش پیدا کند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • نباتیان IR ۰۰:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۵
    با سلام و خسته نباشید. نباتیان هستم. با دیدن متن مصاحبه که قریب دو سال پیش انجام شده بود، شوکه شدم! هم انصاف و هم اخلاق حرفه اقتضا میکرد و هم بنا بر این بود که متن مصاحبه را قبل از انتشار، ملاحظه کنم. متن فوق مملو از عبارتهای بریده بریده است که نه تنها منظور بنده را القا نمی کند بلکه اصلا نقض غرض شده و معنایی دیگر را ارائه می کند و پاسخها را سطحی به تصویر می کشد. بدین وسیله درخواست دارم که یا مطلب را برایم ارسال فرمایید تا در کمتر از یک روز، ویرایش کرده و خدمتتان مجددا ارسال نمایم ویا اینکه بهتر است حذف نمایید. با تشکر و سپاس- نباتیان