نوع نگاه ما به مسایل اجتماعی، شیوه تعامل ما را با آنها رقم میزند، اگر آنها را بزرگ یا کوچک، نزدیک یا دور، ضروری یا عادی و خطرناک یا بیخطر ببینیم، شکل برخوردمان با آنها متفاوت میگردد. خانه، محله، شهر، استان و کشور، مسئلههای خرد و کلانی در آفاق اجتماعی خود دارند و هر یک از این جوامع آنگاه میتوانند توفیق و شکوفایی ایدهال را شاهد باشند که خوبها را خوب ببینند و بدها را بد و خاکستریها را نیز به رنگ خود، اما اگر ما پیشدادههای ذهنی خود را در تحلیل دیدهها دخالت دهیم و نگذاریم گزارههایی را که چشم از واقعیتهای خارجی به مغز منتقل میکند، تجزیه و تحلیلی بیپیرایه نماید، نتیجه آن میشود که؛ تعامل ما با رخدادهای پیرامونی، منطبق با واقعیت خارجی نخواهد بود بلکه با دستوری که پیش از این به مغز دادهایم انطباق خواهد داشت و اتفاق بایسته در برخورد با مسایل جامعه، روی نخواهد داد.
اگر بخواهیم صریحتر سخن بگوییم باید به مصادیق معروفها و منکرهای جامعه اشارهای داشته باشیم که متأسفانه تعامل افراد با آنها در شرایط مختلف، تغییر مینماید، اگر معروفی در زمان مسئولیت یا سازمان و دستگاهی که مربوط به جناح آن فرد ترک شود یا منکری انجام گردد، گاه شاید با سکوت یا تذکری آرام از کنار آن گذر مینماید، اما اگر همین اتفاق در عرصه سیاسی، مسئولیتی و اجرایی طرف مقابل بیافتد، شدت خاصی پیدا مینماید و از همه گزینهها برای برخورد با او استفاده مینماید.
هیچ یک از جناحین مطرح در کشور بهصورت خاص مخاطب این نوشته نیستند، بلکه روی سخن با همه افراد حقیقی و حقوقی است که اندک دلسوزی نسبت به دین و ارزشهای اسلامی دارند و باید به معروفها و منکرهای دین از منظر دین توجه نمایند و با نگاه دینی آنها را ببینند و بر اساس شاخصهای آن، رویکرد خود را تنظیم و مدیریت نمایند، نه تمایلات جناحی، حزبی و... .
این سالها، ماهها و روزها، مسایلی چون حجاب، تورم، رکود اقتصادی، اختلاسها، برجام و... در پیشخوان رسانههای مختلف با رنگهای متفاوت خودنمایی مینماید، حتی گاه افرادی در زمانی نسبت به مسئلهای موضع خاص داشتهاند و امروز نظر دیگری را بیان مینمایند، به راستی این تفاوتها و تغییرها در شرایط گوناگون چگونه توجیه میشود، آیا معروفها و منکرات دینی در موقعیتها متفاوت، تعریف خود را از دست میدهند و تبدّل ماهیت مییابند.
بررسی چالشهای جامعه به ما میگوید؛ یکی از عوامل اصلی کاستیهای موجود، عدم ثبات نوع نگاه و بالتبع تعامل ماست. باید پذیرفت که اگر همه دلسوزان نظام مقدس اسلامی آنگاه که به خطوط قرمز معروف و منکر دینی میرسند، عینک عاریتی جناح خود را بردارند و با دید دینی مسایل را ببینند و با انگیزه الهی با آن برخورد نمایند، بسیاری از نبایدهای امروز، از جامعه رخت میبندد و بدینسان عطر آموزههای اسلامی توأم با توفیق، همافزایی و شکوفایی در حوزههای فرهنگ، اقتصاد، سیاست و... فضای جامعه را فرا خواهد گرفت، پس چنین باشیم.
حسن مولایی