ناباورانه سرخط اهم اخبار چند سال اخیر عربستان را می بینم و خودپرسی می کنم!
آیا می توان پذیرفت که خادمان حرمین شریفین به نیابت از آمریکا و اسرائیل نائره جنگی همه جانبه را علیه سوریه به راه اندازند و کشوری که در خط مقدم مبارزه با غاصبان قدس است را این چنین تخریب و تضعیف نمایند؟
چگونه می توان باور داشت که انفجارهای سنگین و غیرانسانی عراق و حملات وحشیانه داعش در این سال ها، که خون کودکان شیرخوار، زنان و سالخوردگان در آنها با هم آمیخته شده و آشوبی گسترده در همه این کشور اسلامی ایجاد کرده، مورد حمایت و پشتیبانی حاکمان ام القری اسلام باشد؟
با چه تحلیلی بپذیریم کشور ثروتمندی مانند عربستان که باید ستون خیمه صلح جهان اسلام باشد، زیرساخت های حداقلی کشور کم بهره یمن را تخریب می کند و این مردم مظلوم که در شرایط نامناسب اقتصادی اما با فرهنگ غنی و اصیل زندگی می کنند را به خاک و خون می کشد؟
اینها فقط چند نمونه از رخدادهای تلخی است که جهان شاهد ارتباط عربستان با آنها بوده، اما اگر نگاهی به بحرین، نیجریه، افغانستان، مصر، پاکستان، لیبی و... نیز داشته باشید، ردپای این حکومت که باید لنگر ثبات منطقه و جهان اسلام باشد را در ناآرامی های آنها می بینیم.
آنچه پس از مطالعه رویکردهای اخیر سران وهابیت به نظر می آید، شگفتی از عملکرد معکوس و متضاد آنان با مصالح مسلمان و جهان اسلام است که دقیقاً جهت آن، خلاف منافع مسلمین و در راستای اهداف دشمنان امت اسلامی می باشد به گونه ای که گاه آن قدر شفاف و روشن است که حتی پوشش واژه نیابت نیز بر آنها صادق نیست و به عنوان عامل مستقیم آنان دیده می شوند.
گرچه سوابق نامناسب سیاسی و فکری حاکمان این کشور از گذشته نیز وجود داشته، اما اتفاقات اخیر که نوعی وارونگی اساسی در عرصه سیاست منطقه ای و بین المللی است، نشان از دگرگونی اعتقادی حتی پس روی نسبت به باورداشت های ناصواب سابق دارد.
همه مذاهب اسلامی به صورت اجماعی به اصولی پایبند هستند که از آن جمله، حرمت جان، مال و ناموس مسلمانان و عدم همراهی با دشمنان علیه امت اسلامی و حرام بودن کمک به آنها بر ضد مسلمان ها است و عبور از این خطوط قرمز و شکستن این حدود الهی و اصرار بر آنها، گویای چالش های فکری و عقیدتی عمیق می باشد و این گونه است که قرآن کریم، کسانی را که دست دوستی با دشمنان دهند را از آنان می داند.(مائده/51)
با تأمل بر حوادث ممالک اسلامی و عملکرد تعجب آور عربستان که از سویی خدمات باورنکردنی و بدون هزینه برای آمریکا و اسرائیل می نماید و از سوی دیگر سمت گیری همه شاخص های سیاسی اش برخلاف مصالح اسلامی است، باید به این نظر و نگاه رسید که منشأ مشکلات فکری و اعتقادی آنان فراتر از انحرافات گذشته است و این تغییر رویکردها نشانگر تحولات نامیمون فکری بیش از پیش در بین میراث داران حکومت سعودی است.
تعمّد یا تقصیر و قصور در حادثه منا که سبب کشته شدن هزاران حج گزار گردید، صد عن سبیل الله که گناه بزرگ منصوص قرآن می باشد، ایجاد رابطه علنی با اسرائیل به عنوان دشمن مسلمانان و مشروعیت بخشیدن به آن، تبادل اطلاعات با اسرائیل علیه مسلمانان، قرار داد صدمیلیارد دلاری خرید سلاح از آمریکا، پشتیبانی از جنایات در بحرین علیه مردم بی دفاع و ده ها مسئله دیگر که این دولت وهابی برای مسلمانان ایجاد کرده، سبب شده تا کریمه، استاد مشهور سنی مذهب الازهر بگوید که آنان پیرو محمدبن عبدالوهاب هستند نه محمدبن عبدالله صلی الله علیه وآله وسلم و نیز شیخ الازهر احمد الطیب نیز آنان را از اهل سنت خارج دانسته و رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام و سخنرانی عجیب ایام حج امسال، آنان را شجره خبیثه ملعونه و حاکمان بی دین خطاب نمایند و این امر ریشه در آسیب های شخصیتی حاکمان و تلاش های ده ها ساله سرویس های امنیتی اطلاعاتی دشمنان دارد که پس از ایجاد وادادگی اعتقادی، آنان را به عملکرد وارونه سیاسی، آن هم با تغییر 180 درجه ای علیه مصالح مسلمانان سوق داده اند.
حسن مولایی
نظر شما