اقتصاد، ادبیات، تاریخ، جامعه شناسی، روان شناسی، حقوق، هنر و چندین دانش دیگر، علوم انسانی را شکل می دهند؛ مجموعه مفاهیم و گزاره هایی که بستر و سیر حرکت جامعه را تعیین می نماید و نقشه راه را برای هدایت جامعه در حوزه های گوناگون ترسیم و ریل گذاری می کند. رسیدن به اهداف انقلاب بدون دگرگون سازی داده های دانش غرب به ما، امکان پذیر نیست؛ شاید بشود شعر و شعار تحول اجتماعی را آسان سرود، اما نگاه تأمل انگیز به عرصه اقتصاد، فرهنگ، امور اجتماعی و...، مبانی مخدوش علمی پنهان را پیدا می کند و ریشه های مشکلات میدانی جامعه را به ما نشان می دهد.
اعتقاد عمیق به تمدن اسلامی، باورداشت برنامه دین برای اجتماع، هدف گذاری انقلاب برای تحقق آن در کشور و صدور به دیگر ممالک جهان، تحمّل وضعیت موجود اجتماعی را سخت می نماید و هزینه های سنگین پیروزی انقلاب، همچون شهدای گرانقدر، جانبازان معزز، اسارت ها، زندان ها و... باید برآیندی هم وزن خود را داشته باشد.
این که در عصر فعلی شاهد توفیقات بزرگی برای نظام اسلامی هستیم مورد تردید نیست، اما فاصله غیرقابل انکار اقتصاد ما با اقتصاد اسلامی را نمی توان ندید؛ چالش های اجتماعی که گویای عدم تلاش بایسته و تحقق نیافتن تربیت والای اسلامی می باشد، آسیبی دیگر است که بخشی از ناشده های این حوزه را به ما گوشزد می کند. در یکایک عرصه های کارکردی اجتماع که می نگریم، علی رغم موفقیت ها، آسیب ها، آفت ها و چالش هایی نیز به چشم می آید که با چشم انداز زیبای اسلامی متفاوت و متغایر است.
آن چنان که مقام معظم رهبری مؤکداً اشاره داشته اند، رفع و دفع مشکلات اجتماعی در حوزه های گوناگون به تحول بنیادین در باورهای دانش ما باز می گردد، اگر باور داشته باشیم که یافته های علمی مغرب زمین که به عنوان سوغات از آن جا با زرق و برق به دانشگاه ها و مراکز آموزشی عالی ما آمده و فضای محافل علمی کشورمان را فرا گرفته، توان و توفیق اداره صحیح جوامع خودشان را ندارد و دلیل آن نیز وضعیت نابسامان خودشان است، پس باید به خویش بازگشت و با بهره از آموزه های آسمانی اسلام که سعادت دنیوی و اخروی را توأمان تأمین می کند، تحولی مبنایی و بنایی در بنیاد علوم انسانی ایجاد نمود.
اندیشمندان و صاحب نظران بر ایده پیشآمد رهبری معظم تأکید می ورزند که ارتباط میدان عمل در اقتصاد، فرهنگ، تاریخ، و... با مبانی ما در علوم انسانی بسیار نزدیک و تنگاتنگ است و انتظار انقلاب در یکی بدون تحول در دیگری خیال واهی است.
حوزه علمیه به عنوان خاستگاه تاریخی راهبری علوم انسانی، شایسته است با تأمل در آسیب های اسفبار در عرصه های فراخ اجتماعی مرتبط با علوم انسانی و تأکیدات تحول خواه بزرگان در این حوزه، وظیفه سرنوشت ساز دینی و انقلابی خود را انجام دهند تا با ارائه اصول دانش بنیان اسلام، انقلابی بزرگ را در حوزه اندیشه و عمل شاهد باشیم و مردم با رفع چالش های پیش رو، تحقق آرزوهای خویش را در صحنه اجرایی کشور ببینند و نظام با تقدیم سندی علمی و عملی به جهان، ملل دنیا را به مشاهده چشم انداز مدینه فاضله انقلاب اسلامی فراخوان نماید.
ان شاءالله
حسن مولایی