به گزارش خبرگزاری«حوزه» آیت الله محسن اراکی در جلسه درس خارج فقه سیاسی خود با موضوع «مشروعیت فرمانروایان الهی در عصر غیبت» به بررسی "یکی از أدله قرآنی ولایت فقیه" پرداخت.
متن کامل جلسه سوم درس این استاد حوزه به شرح ذیل است.
جمع بندی مباحث گذشته
در جلسات قبل به هشت دلیل از دلائل عقلی نصب فقیه عادل برای ولایت و فرمانروائی در عصر غیبت پرداختیم.
از این جلسه أدلّه نقلی نصب ولی فقیه برای عصر غیبت در قرآن کریم و روایات را بررسی خواهیم کرد.این بحث یک سری مقدمات دارد که ابتدا باید بیان شود که در جلسه قبل اجمالا مورد اشاره قرار گرفت که ما در تشریعیات یک نصب عام و یک نصب خاص داریم و نصب حاکم از سوی خداوند متعال به دو شیوه انجام شده است که عبارت است از نصب به نحوه قضیه حقیقیه و نصب خاص ولی و فرمانروا و نصب ولی به صورت قضیه شخصیّه و گفتیم اگر دسترسی به نصب خاص نداشته باشیم باید به سراغ نصب عام برویم، چرا که تا منصوب نصب خاص وجود دارد، باید سراغ او رفت ولی هرجا که دسترسی به مصداق قضیه حقیقیه نداشته باشیم باید خود ما بر اساس قواعد و شرایط حاکم، دنبال مصادیق قضیه حقیقیه برویم.
دو نوع جعل از سوی خداوند متعال وجود داشته است که نصب انبیا و ائمه اطهار علیهم السلام به نحو قضیه شخصیه نصب شدهاند ولی نوع دوم مثل نصبی است که در حدیث «العلماء ورثة الانبیاء» دیده می شود که این جعل عام جعل به عنوان قضیه حقیقیه است.
نیاز تشخیص موضوع در مسأله فقاهت به کار کارشناسی
هر حکم شرعی که به عنوان قضیه شخصیه بار باشد تشخیص موضوع نیز توسط شارع متعال انجام میگیرد ولی هر حکم شرعی که به عنوان «عام» تعلق میگیرد زحمت تشخیص موضوع به عهده مکلفین میباشد.
آنجا که تشخیص موضوع بر عهده مکلف است دو حالت دارد؛
یکی اینکه عرف در تطبیق عنوان بر مصداق دچار اشتباه نمی شود مثل اینکه می گوید «إغسل یدک بالماء» این تطبیق آب بر مصداق آب را خود مکلف می تواند تشیص دهد و تطبیق این عنوان بر مصداق احتیاج به کار کارشناسی ندارد.
دوم اینکه تطبیق عنوان بر مصداق احتیاج به کار کارشناسی دارد مثل عنوان «عالم» و«کفایت بر انجام کار مهم» و«تخصص» و«فقاهت» اینها به این راحتی بر مصادیق تطبیق نمی شوند و تشخیص موضوع آنها بدیهی نیست و احتیاج به کار کارشناسی دارد و تشخیص عنوان بر موضوع در این امور به این آسانی اتفاق نمیافتد.
موضوع «نصب عام فقها برای عصر غیبت» نیز ازهمین قسم است و احتیاج به کار شناسی دارد و باید تطبیق مصداقی آن با متد خاصی بررسی شود.
رجوع به خبرگان درهر علمی برای تشخیص اعلم
در هر جامعه ای، خبرگان معروفی وجود دارند و قدر متیقن هایی وجود دارد از علماء خبره که صدق عرفی خبره بر آنها منطبق است که دارای شرایط ویژه علم برتر را دارند و این در همه علوم هست مهندس شناس بیشتر از مهندس وجود دارد دکتر شناس بیشتر از دکتر است البته این دکتر شناسی گاه خودش محتاج علم طب می باشد و در هرعرفی خبره بودن شرایط خاص به خود را دارد.
در مسائل تئوریک مثل فلسفه نیز خیلی ها هستند که فلسفه خواندهاند ولی فلسفه به آن درجه بالا را دارا نیستند، البته همینها می توانند تشخیص دهند که چه کسی واقعا فیلسوف میباشد و فیلسوف شناس بیشتر از فیلسوف واقعی اعلم و متخصص است؛ چرا که فلسفه در حد عمومی را خیلی ها درس خوانده اند و اینها می توانند صاحب نظران اعلم را در علم فلسفه تشخیص دهند.
بحث ما در این بخش در موضوع «نصب عام فقها برای فرمان روائی» می باشد که به این نتیجه رسیدیم تشخیص مصداقی آن بر عهده متخصصین است.
وجوب رجوع به نظر خبره را هم با سیره عقلاء و سیره متشرّعه و با آیه «فأسئلوا اهل الذکر» و با روایات متعددی می توان اثبات کرد.
بعد از بررسی أدله عقلی، ادله نقلی موضوع نصب عام فقها برای فرمان روائی را بررسی می کنیم، ابتدا به أدلّه قرآنی جعل عام می پردازیم
أدلّه قرآنی؛ آیه اول
«إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ»
ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﺎ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻭ ﻧﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻳﻢ . ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻰ ﻛﻪ [ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻴﺴﻰ ] ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﺩﺍﻭﺭﻯ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻭ[ ﻧﻴﺰ ]ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺍﻟﻬﻰ ﻣﺴﻠﻚ [ ﻭﻛﺎﻣﻠﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ] ﻭ ﻋﺎﻟﻤﺎﻥ ﻳﻬﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺁﻧﻜﻪ ﺣﻔﻆ ﻭ ﺣﺮﺍﺳﺖ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﺮ [ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﻰ ] ﺁﻥ ﮔﻮﺍﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺩﺍﻭﺭﻯ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ . ﭘﺲ [ ﺍﻯ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻳﻬﻮﺩ ! ]ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ ، ﻭ ﺁﻳﺎﺗﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻳﻰ ﺍﻧﺪﻙ ﻣﻔﺮﻭﺷﻴﺪ . ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﺩﺍﻭﺭﻯ ﻧﻜﻨﻨﺪ ، ﻫﻢ ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮﻧﺪ .
(آیه 44، سوره مائده)
توضیح کیفیت دلالت آیه ولایت فقیه
آیه گرچه در مورد تورات و حاکمان به تورات حکم دارد ولی حیثیاتی در آن وجود دارد که منحصر به تورات و عاملان به تورات ندارد.
«يَحْكُمُ بِهَا» عام است و شامل تمام موارد حکم می شود و این فقط در مورد ولایت در قضاء نیست بعلاوه اینکه در آینده بحث خواهیم کرد که ولایت در قضاء مهمترین و کامل ترین قسمت و نوک پیکان ولایت است این ثابت شود؛ دیگر شئون تقنین و إجراء به طریق اولی صادق می شود.
«النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّهِ» سه دسته حاکمیت به تورات دارند؛ یکی نبیّون و یکی ربّانیون که اوصیاء نبیّون هستند ویکی أحبار که عالمان به تورات می باشند.
دلیل ولایت فقها و عالمان مستفاد از آیه 44 مائده
علت اینکه اینها ولایت دارند دو نکته است؛ یکی اینکه اینها حافظ قرآن هستند و باء در« بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّهِ » باء تعلیلی است نه باء تعدیه که بیان این باشد که چه چیزی را حفظ می کنند چرا که قبلا یک باء تعدیه آمده است«يَحْكُمُ بِهَا».و دوم اینکه «وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ» اینها شاهد بر قرآن هستند یعنی عامل به آن هستند.
معنی شهادت عملی فقیه
شهادت در سایر آیات نیز به معنی شهادت عملی آمده است و فقط شهادت قولی نیست و معنی شهادت عملی این است که این شخص در عمل به این معانی قرآنی عمل می کند و البته این معنی را مفصلا توضیح خواهیم داد.
در اینجا می فرماید چون آنها عالم عاملند، باید رهبر باشند و باز بحث خواهیم کرد که هر جا در قرآن بحث رهبری و ولایت مطرح شده است بحث نترسیدن از مردم و ترس از خدا مطرح شده است مثل آیات قضیه غدیر و مثل همین بحث که اینجا مطرح شده است که می فرماید: «فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ» یعنی؛ پس[ ﺍﻯ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻳﻬﻮﺩ ! ]ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ.
خشیت مهم این است که در مقام ولایت سیاسی است چرا که مردم متعرض به این مقام می شوند فلذا برای خیلی ها بیان این مطلب جای ترس دارد.
نظر شما