شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ |۲۹ ربیع‌الثانی ۱۴۴۶ | Nov 2, 2024
حرف و سخن

حوزه/ ملاک زیبایی کلام، تنها زیبایی لفظ و ظاهر نیست، بلکه لازم اسـت عـمـل انـسـان نـیز گفته اش را تصدیق کند و این زمانی است که گوینده به وسیله کلام، ادّعـایـی را مـطـرح کـنـد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «آداب معاشرت» به قلم آقایان «سید محمد مقدس نیا» و «محمد مهدی محمدی» به ابعاد مختلف معاشرت در موضوعات گوناگون پرداخته است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.

- ویژگی های کلام زیبا

اکـنـون بـه بـیـان پـاره ای از ویـژگـی هـای کـلام زیـبـا مـی پـردازیـم. بـاشـد کـه آنها را در مـعـاشـرتـهـای اجـتماعی، مورد توجه قرار دهیم، تا از آثار و برکات آن در زندگی بهره مند گردیم. کلام زیبا، سخنی است با خصوصیات زیر:

الف ـ بـرخـاسـتـه از فـکـر و انـدیـشـه بـاشـد. قـدرت تفکّر و اندیشه یکی از گرانبهاترین نـعـمـت هـای الهـی بـوده و شـایـسته است که انسان قبل از هر کاری درباره پیامدهای آن بخوبی بـیـنـدیـشد و جوانب نیک و بد آن را ارزیابی کند و چنانچه انجام آن را مصلحت دید، اقدام نماید و گرنه از انجام آن چشم بپوشد. روشن است که سخن گفتن نیز از این قاعده مستثنا نیست.

نـسـنـجـیـده سخن گفتن، علاوه بر زشتی ظاهری چه بسا موجب بی آبرویی و رسوایی گوینده شـده، نـشانه حماقت و نادانی او به حساب آید و خطراتی را برایش به بار آورد، یا ضرری را متوجّه او سازد. از این رو علی علیه السّلام فرمود:

(فَکِّرْثُمَّ تَکَلَّمْ تَسْلَمْ مِنَ الزَّلَلِ) (۹۷)  بیندیش، سپس سخن بگو تا از لغزشها در امان باشی.

در سخنی دیگر اندیشه پیش از سخن را نشانه خردمندی و ناپخته سخن گفتن را علامت بی خردی دانسته، می فرماید:

(لِسانُ الْعاقِلِ وَراءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الاَْحْمَقِ وَراءَ لِسانِهِ) (۹۸) زبان خردمند در آن سوی قلب اوست، ولی قلب ابله در آن سوی زبان او.

آورده انـد که مردی پارچه ای زربفت و گرانبها بافته بود. با خود اندیشید که بهتر است این طاقه زربفت را به سلطان هدیه کنم و جایزه ای بگیرم. از این رو، به دربار سلطان شتافت و اجـازه ورود خـواسـت و طـاقـه زربـفـت را ارائه داد. سـلطـان کـه از آن اثـر هـنـری خـوشـحـال و شـگـفـت زده شـده بود، از اطرافیان خود برای چگونگی استفاده از آن نظر خواست. یـکی از آنان گفت : (این پارچه برای انداختن روی مرکب شما مناسب است.) دیگری آن را برای پـوشش تخت سلطنت مناسبتر دانست. سومی گفت : (برای پرده درب کاخ سلطنتی بهتر است.) سـلطـان گـفـت : (بـهتر است نظر بافنده هنرمند را نیز جویا شویم، شاید نظر بهتری داشته باشد.) آن گاه رو به مرد پارچه باف کرد و پرسید: (این پارچه زربفت برای چه مصرفی مـنـاسـبـتـر اسـت؟) مـرد بیچاره! بدون آنکه عاقبت کار خویش و موقعیّت مجلس را بسنجد، گفت : (قـربـان! بـه نـظـر حـقـیـر، ایـن پـارچـه فـقـط بـرای انـداخـتن روی جنازه پادشاه مناسب است!)(۹۹)

بـدیـن تـرتیب نه تنها خود را از گرفتن جایزه سلطان بی بهره ساخت که خطری بزرگ نیز برای جان خود آفرید.

به پای شمع شنیدم ز قیچی پولاد  //  زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد

ب ـ هـمـراه بـا ادب اسـلامـی بـاشـد. ادب یـعـنـی انـجـام عمل مشروع اختیاری توأم با ظرافت و زیبایی. (۱۰۰)

شایسته است که انسان در هنگام سخن گفتن، ادب اسلامی را رعایت کند، یعنی طوری حرف بزند که در سخن او نه تنها به شخصیّت دیگران اهانتی شود، بلکه مقصود خود را در نهایت احترام و فـروتـنـی ابـراز کند.

از عباس ‍ عموی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلّم پرسیدند: شما بـزرگـتـریـد یا رسول خدا(ص)؟ عبّاس که سنّش از پیامبر(ص) بیشتر بود، در پاسخ گفت : (رسول خدا بزرگتر است، ولی من پیش از ایشان متولّد شده ام). (۱۰۱)

گـاهـی لازم می شود که انسان سخن حقّی را بگوید که ذهن شنونده آمادگی شنیدن آن را ندارد و یا زمینه برداشت منفی در سخن او هست. در این صورت نیز انسان باید کلام را بگونه ای ادا کند و الفـاظ را در قـالبـی بـریـزد کـه مـیـزان بـازتـاب مـنـفـی و تـنـش ایـجـاد شـده بـه حدّاقل برسد.

نـقـل شـده که یکی از خلفای عبّاسی، خواب وحشتناکی دید. معبّری را احضار کرد و خواب خود را برای او بازگفت و درخواست کرد که خوابش را تعبیر کند. معبّر گفت : (تعبیر این خواب آن است کـه قـبـل از فـرا رسیدن زمان مرگ خلیفه، همه خویشاوندانش خواهند مُرد و و مرگ خلیفه بعد از مرگ آنان واقع خواهد شد.) خلیفه از این سخن برآشفت، او را از نزد خود راند و معبّر دیگری را احـضـار کـرد.

مـعـبّر دوم پس از شنیدن جواب خلیفه گفت : (تعبیر خواب شما این است که خداوند به شما عمری طولانی عطا می کند، بطوری که عمر شما از همه خویشاوندانتان طولانی تر می شود.) خلیفه او را مورد نوازش قرار داد و جایزه ای بدو بخشید.

چـنـان کـه مـلاحـظـه کـردید، محتوای سخن هر دو یکی است، لیکن دوّمی چون در گفتار خود ادب را مراعات کرد سخنش مقبول واقع شد.

ج ـ راست و همراه با عمل باشد. ملاک زیبایی کلام، تنها زیبایی لفظ و ظاهر نیست، بلکه لازم اسـت عـمـل انـسـان نـیز گفته اش را تصدیق کند و این زمانی است که گوینده به وسیله کلام، ادّعـایـی را مـطـرح کـنـد.

بـرای مـثـال در قالب زیباترین الفاظ، دم از وفا و محبّت بزند. چنین سخنی را اگر عمل او تصدیق نکند، سخنی از سر نفاق و تزویر خواهد بود و دیگر نمی توان آن را کلام زیبا نامید.

قرآن در این باره می فرماید:

یـا اَیُّهـَا الَّذیـنَ امـَنـُوا لِمَ تـَقـُولُونَ مـا لا تـَعـْمـَلُونََ کـَبـُرَ مـَقـْتـاً عـِنـْدَاللّهِ اَنْ تـَقـُولُوا مـا لا تَفْعَلُونَ (۱۰۲)

ای کـسـانی که ایمان آورده اید، چرا سخنانی می گویید که انجام نمی دهید. این گناه بزرگی است در نزد خدا، که بگویید آنچه را که به جا نمی آورید.

و نـیـز سـخـن باید از روی صدق و راستی بوده و با واقع مطابقت داشته باشد و این در جایی اسـت کـه گـوینده در مقام ارائه خبر باشد. خبر دروغ را هر چند فصیح و زیبا بیان کنند، زشتی آن، زیبایی ظاهری اش را تحت الشعاع قرار خواهد داد.

امام علی علیه السلام فرمود:

(شَرُّ الْقَوْلِ الْکِذْبُ) (۱۰۳)  بدترین سخن دروغ است.

و نـیـز سـخـن بـاید مبتنی بر حق باشد. سخنی که باطلی را ترویج می کند، یا درصدد کتمان حقیقتی است، هراندازه هم زیبا بیان شود، چون دربردارنده پیام پلیدی است، زیبا نخواهد بود.

در ماجرای جنگ صفّین وقتی خوارج گمراه، از غوغای حکمیّت، طرفی نبستند و حَکَم تحمیلی آنان ـ ابـو مـوسـی اشـعـری ـ در مـذاکـره بـا عـمـر و عـاص شـکـسـت خـورد، شـعـار (لا حـُکـْمَ اِلاّ لِلّه) (۱۰۴) را سردادند. وقتی این شعار خوارج به گوش امیرمؤ منان (ع) رسید، فرمود:

(کَلِمَةُ حَقٍّ یُرادُ بِهَا الْباطِلُ) (۱۰۵) سخن حقی است که به وسیله آن، باطل اراده شده است.

پی نوشت ها:

۹۷- شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۵۰۶ .

۹۸- نهج البلاغه، حکمت ۳۹.

۹۹- نـقـش زبـان در سـرنـوشـت انـسـانـهـا، مـهدی فقیه ایمانی، ص ۳۸۴، تلخیص، چاپ اسماعیلیان، قم.

۱۰۰- ترجمه تفسیر المیزان، ج ۶، ص ۳۶۶ .

۱۰۱- عِقدُ الفرید، ابن عبد ربه، ج ۲، ص ۲۶۲، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان.

۱۰۲- صفّ (۶۱)، آیات ۲ ـ ۳ .

۱۰۳- نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص ۱۸۷ .

۱۰۴- حکم و فرمان جز برای خدا نیست.

۱۰۵- نهج البلاغه، خطبه ۴۰، ص ۱۲۱ .

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha