به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «آداب معاشرت» به قلم آقایان «سید محمد مقدس نیا» و «محمد مهدی محمدی» به ابعاد مختلف معاشرت در موضوعات گوناگون پرداخته است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.
ارزش و اهمیت کلام
از جـمله نعمتهای پرارج و گرانقدری که آفریدگار جهان به انسان عطا کرده و مایه اصلی آن را بـا سـرشـت بـشـر در آمـیـخـتـه، قـدرت بـیـان اسـت.
نـعـمـت سـخـن گـفـتـن، عـامـل مـهـمـّی در تـکامل انسانهاست. در پرتو این نعمت، علوم نظری و تجارب عملی انسانها به یـکدیگر منتقل می شود.
خدای حکیم، بعد از مسأله آفرینش انسان از نعمت بیان سخن گفته و می فرماید:
(اَلرَّحْمنَُ عَلَّمَ الْقُرْآنََ خَلَقَ الاِْنْسانََ عَلَّمَهُ الْبَیانَ) (۸۸)
خداوند رحمان، قرآن را تعلیم داد، انسان را آفرید، و به او (بیان) آموخت.
انـسـان بـا قـدرت بیان و به وسیله کلام، معلوماتی را که در باطن اندوخته، ظاهر می سازد و نـهـفـتـه هـای درونـی خـود را آشـکـار مـی کـنـد و آنـچـه را کـه خـود ادراک کـرده، بـه دیـگـران مـنـتـقـل مـی سازد.
از این رو، می توان گفت : کلام به منزله پلی است که مغزهای جدا از هم را به یـکدیگر پیوند می زند و کالای ارزشمند علم را از این راه به مغزها می رساند و دیگران را نیز عـالم و آگـاه مـی کـنـد.
از امـام سـجـاد علیه السلام پرسیدند: سخن و سکوت کدامیک بر دیگری برتری دارد؟ حضرت در پاسخ فرمود:
بـرای هـر یـک از ایـن دو آفـتـهـایـی اسـت، ولی اگـر از آفـت مـصـون و سـالم بـاشـنـد، کـلام افضل و برتر است، زیرا خداوند هیچ یک از پیامبرانش را به سکوت مبعوث نکرده است، بلکه آنها مأموریت داشتند با مردم سخن بگویند و با بیان خود آنان را به صلاح و رستگاری دعوت کـنـنـد و نـیـز هیچ کس با سکوت مستحقّ بهشت و لایق ولایت الهی نمی شود و از عذاب دوزخ مصون نـمـی مـانـد، نـیـل بـه رحـمت الهی و نجات از عذاب او در پرتو سخن گفتن است. من هرگز ماه را نظیر آفتاب قرار نمی دهم ...
شما خود فضل سکوت را با کلام توصیف می کنی، در حالی که هرگز فضل کلام را با سکوت نمی توان توصیف کرد. (۸۹)
روشـن اسـت کـه ایـن نـعـمـت ارزشـمـنـد بـه هـمـان مـیـزان کـه در تـرقـّی و کمال آدمی مؤ ثر است، در صورت عدم کنترل نیز، موجب سقوط و تباهی او می شود. از علی علیه السـلام پـرسـیـدنـد، زیباترین مخلوقات خدا کدام است؟ فرمود: (کلام). گفتند: (زشت ترین آنها کدام است؟) باز هم فرمود: (کلام)، سپس فرمود:
(بِالْکَلامِ ابْیَضَّتِ الْوُجُوهُ وَ بِالْکَلامِ اسْوَدَّتِ الْوُجُوهُ) (۹۰) چهره ها با سخن سفید می شوند و با سخن سیاه می گردند.
کـنـایـه از ایـنـکـه عـدّه ای بـه خـاطـر کـلام سـنجیده و وزین خود، روسفید می شوند و عدّه ای به دلیـل بـیـهوده گویی، پرگویی، غیبت، دروغ و ... روسیاه و سرافکنده می گردند.
پس باید تـوجـّه داشـت کـه قـدرت تـکـلّم بـا آنکه از نعمتهای گرانقدر خداوند و از خصایص انسان است و فواید بسیاری در راه تعالی و تکامل آدمی از نظر نشر معارف دینی، گسترش علوم، اندرزهای حـکـیـمـانـه، تذکّرات دوستانه و نیازهای زندگی در بردارد، لیکن می تواند منشأ بسیاری از زیـانـ هـای مـادّی و مـعـنـوی بـاشـد و بـدبـخـتـیـهـای غـیـرقـابـل جـبران به بار آورد.
شخصی از رسـول اکـرم (ص) درخـواست نصیحت کرد. حضرت به او فرمود: (زبانت را حفظ کن.) دوباره عـرض کـرد: (ای رسـول خـدا بـه من توصیه ای بفرما) باز هم فرمود: (زبانت را حفظ کن.) بار سوّم درخواست خود را تکرار کرد. آن حضرت بدو فرمود:
(وَیْحَکْ! وَ هَلْ یُکِبُّ النّاسَ عَلی مَناخِرِهِمْ فِی النّارِ اِلاّ حَصائِدُ اَلْسِنَتِهِمْ) (۹۱)
وای بر تو! آیا در قیامت مردم را چیزی جز محصول زبانشان به رو در آتش می افکند؟
جایگاه کلام زیبا در منابع اسلامی
زیـبـایـی در هـمـه ابـعاد خود از دیدگاه اسلام محبوب و مطلوب است. هم ذات اقدس الهی به این صـفـت تـوصـیـف گـشـتـه (۹۲) و هـم جـهـان هـسـتـی کـه جـلوه ای از صـفـات الهـی است، جـمـیـل قـلمـداد شـده اسـت. (۹۳) زیـبـایـی هـای جـهـان آفـریـنـش، چـه از قبیل زیبایی آسمان با ستارگانش، زیبایی ترکیب انسان و چهره اش، زیبایی سایر جانداران، زیـبـایـی مـنـظـره هـای طـبـیـعـی و ... و چـه زیـبـایـیـهـایـی کـه مـحـصـول فـکـر و ذوق بـشـری اسـت، همگی مورد ستایش واقع شده و مستند به اراده و مشیّت خدا هستند.
در مـیـان هـمـه ایـن زیـبـایـی ها، کلام زیبا از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ شاید یک علّتش این بـاشـد کـه هـم خـود مـی تـواند به لحاظ خصوصیّات لفظی و ادبی و ترکیب کلمات و جایگاه مناسب در جمله، زیبا باشد و هم سایر زیباییهای عالم به وسیله کلام بیان می شود. پس سخنی کـه مـی خـواهد بیان کننده زیبایی ها باشد اگر خودش نیز زیبا ادا شود، اهمیّت و ارزش بیشتری مـی یـابـد.
قـرآن کـریـم بـرای کـلام زیـبـا و سـخـن نـیـکـو ارزش زیـادی قـائل شـده و بـا بـیـانی سرشار از عطوفت و صمیمیّت از بندگان خدا خواسته است، تا سخن خود را به بهترین صورت بر زبان آورند.
(قُلْ لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی هِیَ اَحْسَنُ) (۹۴)
به بندگانم بگو بهترین سخن را بگویند.
یـعنی سخن خوش و پسندیده ای که موجب خشنودی شنونده گردد، آن گونه که انسان دوست دارد دیگران با او سخن بگویند.
بـدیـهـی اسـت کـه قـرآن خـود نـیز در این جهت، گوی سبقت را از همگان ربوده و دانشمندان سخن شـنـاس را در شـرق و غرب عالَم به تحسین و اعجاب واداشته است.
از گذشته های دور، نمونه هـایـی از سـخـن زیـبـا و کلام شیوا در میان بشر وجود داشته و با گذشت زمان بر کمّ و کیف آنها افزوده شده است، امّا هیچ یک را یارای عرض اندام در برابر قرآن نبوده و نیست.
از قـرآن که بگذریم، سخنان پیشوایان معصوم علیهم السلام نیز ویژگیهای بالا را در افقی مـحدودتر داراست، یعنی هم خود آن بزرگواران بگونه ای زیبا سخن گفته اند و هم دیگران را به زیباگویی فراخوانده اند.
نـهـج البـلاغـه عـلی عـلیـه السـلام مـصـداق بـارز و نمونه روشنی از کلام زیباست.
او که در عـالیـتـریـن مـرتـبـه سخن قرار دارد، مراتب سلطه و حاکمیّت خود را بر کلام در قالب عبارتی کوتاه و تشبیهی جالب بیان کرده است :
(وَ اِنّا لاَُمَراءُ الْکَلامِ وَ فینا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَیْنا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ) (۹۵)
ما (اهل بیت رسول خدا(ص) فرمانروایان سخن هستیم، درخت سخن در وجود ما ریشه دوانده و شاخ و برگش بر ما آویخته است.
سلیمان بن مهران می گوید: روزی حضرت صادق علیه السلام به تعدادی از پیروان خود که نزد ایشان حاضر بودند، چنین فرمود:
(مَعاشِرَ الشّیعَةِ، کُونُوا لَنا زَیْناً وَ لا تَکُونُوا عَلَیْنا شَیْناً، قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، وَاحْفَظُوا اَلْسِنَتَکُمْ عَنِ الْفُضُولِ وَ قَبیحِ الْقَوْلِ) (۹۶)
ای گروه شیعه! (بکوشید تا) زینت ما باشید، و (مایه) عیب و عار ما نباشید، با مردم نیکو سخن بگویید، زبانهایتان را نگه دارید و آن را از پرگویی و سخن زشت باز دارید.
پی نوشت ها:
۸۸- الرّحمن (۵۵)، آیات ۱ ـ ۴ .
۸۹- بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۲۷۴، اسلامیّه.
۹۰- همان، ج ۷۸، ص ۵۵ .
۹۱- همان، ج ۷۱، ص ۳۰۳.
۹۲- (اَللّهـُمَ اِنـّی اَسـْئَلُکَ مـِنْ جـَمـالِکَ بـِاَجـْمـَلِهِ وَ کـُلُّ جـَمـالِکَ جـَمـیلٌ) خدایا از زیباترین زیباییهایت مسألت دارم و همه زیباییهای تو زیباست. (مفاتیح الجنان، دعای سحرهای ماه مبارک رمضان)
۹۳- ر. ک : صـافـّات (۳۷)، آیـه ۶ ـ تـیـن (۹۵)، آیـه ۴ ـ نحل (۱۶)، آیه ۶ ـ حجّ (۲۲)، آیه ۵ .
۹۴- اسراء (۱۷)، آیه ۵۳ .
۹۵- نهج البلاغه، خطبه ۲۲۴.
۹۶- بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۱۰ .