به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «آداب معاشرت» به قلم آقایان «سید محمد مقدس نیا» و «محمد مهدی محمدی» به ابعاد مختلف معاشرت در موضوعات گوناگون پرداخته است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.
پاکیزگی و آراستگی ظاهر
انـسـان بـه اقـتـضـای فـطـرت، جـویـای پـاکـیـزگـی، زیبایی، تمیزی و آراستگی است و از ژولیدگی، پلیدی، پلشتی و پریشانی نفرت دارد.
از آنجا که دین مقدّس اسلام منطبق بر این فطرت الهی است، به پیروانش دستور می دهد تا همواره مظاهر زشتی و پلیدی و بوهای بد و نـفـرت انـگـیز را از خود و محیط زندگی خویش دور سازند و خود را بویژه هنگام برخورد با دیگران زینت کنند و با ظاهری آراسته و زیبا در معرض دید همنوعان خود ظاهر شوند.
از نـظر قرآن کریم، استعداد درک زیبایی از جمله مواهب فطری خداوند در روح آدمی است و وجود مـوجـودات زیـبا در جهان، پاسخی به این خواسته فطری بوده و نعمتی از نعمتهای گرانبهای آفریدگار حکیم است. (۱۳۱)
قرآن کریم در آیه ای (۱۳۲) انسانها را به آراستگی و برگرفتن زینتهای خود، هنگام رفتن به مساجد دعوت می کند (که البته این توصیه منحصر به آرایش ظاهری نبوده و زینتهای معنوی مانند طهارت و تقوا را نیز شامل می شود.) سپس در آیه بعد، حکم کلّی تری را بیان کرده و نظر کسانی را که به غلط آراستگی و زینت را، با دین و تعالیم آسمانی مغایر می پندارند، مردود می شمارد:
(قـُلْ مـَنْ حـَرَّمَ زیـنـَةَ اللّهِ الَّتـی اَخـْرَجَ لِعـِبـادِهِ وَ الطَّیِّبـاتِ مـِنَ الرِّزْقِ قـُلْ هـِیَ لِلَّذیـنـَ امَنُوا...) (۱۳۳)
(ای رسـول!) بـگـو چـه کـسـی زیـنـت خـدا را کـه بـرای بـنـدگان خود بیرون آورده و نیز روزیهای پاکیزه را حرام کرده است؟ بگو: این برای کسانی است که ایمان آورده اند.
پـیـشـوایـان عظیم الشأن اسلام نیز در این جهت توصیه های ارزشمندی به پیروان خود دارند.
امام علی علیه السلام فرمود:
(لِیـَتـَزَیَّنَ اَحـَدُکـُمْ لاَِخـیهِ الْمُسْلِمِ اِذا اَتاهُ کَما یَتَزَیَّنُ لِلْغَریبِ الَّذی یُحِبُّ اَنْ یَراهُ فی اَحْسَنِ الْهَیْئَةِ) (۱۳۴)
آن گـونـه کـه هـر یـک از شـمـا خـود را بـرای بـیـگـانـه ای می آراید که دوست می دارد او را در برترین شکل ببیند، باید برای برادر مسلمانش نیز خود را همان گونه بیاراید.
در سـیـره پـیـامـبـر اکـرم صـلی اللّه عـلیـه وآله نـیـز آمـده است که هرگاه ایشان قصد خروج از مـنـزل یا پذیرفتن کسی را داشت، موی سر خود را شانه می زد، سر و وضع خود را مرتّب می کـرد، خـویـش را مـی آراست و برای آنکه تصویر خود را ببیند در ظرف آبی می نگریست وقتی علّت این امور را پرسیدند، فرمود:
(اِنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ اِذا خَرَجَ اِلی اِخْوانِهِ اَنْ یَتَهَیَّاءَ لَهُمْ وَ یَتَجَمَّلَ) (۱۳۵)
خـداونـد مـتـعـال دوست دارد، هنگامی که بنده اش به سوی برادرانش می رود، خود را برای دیدار آنان آماده کند و بیاراید.
هزینه ای که آن حضرت برای تهیّه عطر و بوی خوش مصرف می کرد، از هزینه خوراکش بیشتر بـود و در شـب تـاریـک قـبـل از آنـکه با چشم دیده شود، از بوی خوشی که از پیکر مطهرش در فـضـا پـراکـنـده بـود، شـنـاخـتـه مـی شـد. (۱۳۶)
از امـام بـاقـر عـلیـه السـلام نـقـل شـده کـه رسـول خـدا (ص) از هـر کـوی و برزنی که عبور می کرد، تا مدّتها بوی خوشی فـضـای آنـجـا را مـعـطـر مـی سـاخـت بـگـونـه ای کـه مـردم مـی فـهـمـیـدنـد کـه رسول خدا(ص) از آن مکان گذشته است. (۱۳۷)
در تعالیم پیشوایان اسلام، در خصوص آراستگی ظاهر، توصیه های فراوانی مطرح شده که ایـن مختصر را گنجایش همه آنها نیست. از آن جمله است، توصیه به پوشیدن لباس پاکیزه و آراسـتـه، شانه زدن و مراقبت از موی سر و محاسن، پرهیز از ژولیدگی آنها، تمیز نگهداشتن بدن و زدودن موهای زاید آن، کوتاه کردن ناخن و موی شارب و درون بینی و پرهیز از آنچه که مـوجـب نـفـرت و کـراهـت دیـگـران مـی شـود، از قـبـیـل بـوی بـد دهـان که ناشی از مسواک نزدن و خلال نکردن دندانهاست. (۱۳۸)
از آنـچـه گـفـتـه شـد، نـتـیـجـه مـی گـیـریـم کـه اسـلام، روی اصل آراستگی ظاهر (همچون آراستگی باطن) تاکید کرده است.
بنابراین باید توجّه داشت که اگر مسلمانی با وضع آشفته و ظاهری زشت و پریشان در جامعه ظاهر شود، بخصوص اگر از نـظـر شـغـلی، وابـسـتـگـی بـه حـکـومـت اسـلامـی داشـتـه بـاشـد، وجـود او یـکـی از وسـایـل تـبـلیـغ عـلیـه اسـلام خـواهد بود.
وارستگی از قید ظواهر، هرگز به این معنا نیست که شـخـص خـود را از هرگونه آرایش ظاهری محروم کند و بدین وسیله در نظر دیگران خوار و بی مقدار جلوه نماید.
راه رفتن با آرامش و وقار
دیـن مـقـدس اسـلام بـرای جـزئی تـرین زوایای زندگی انسان برنامه تکاملی دارد. از جمله این بـرنامه ها، دستوراتی است که در مورد کیفیّت راه رفتن به پیروان خود می دهد.
قرآن کریم در مورد نشانه های بندگان خدا می فرماید:
(وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَی الاَْرْضِ هَوْناً...)(۱۳۹)
و بندگان خدای رحمان کسانی هستند که در روی زمین با فروتنی راه می روند.
و نیز راه رفتن با غرور و خودپسندی را نهی کرده و می فرماید:
(وَ لا تَمْشِ فِی الاَْرْضِ مَرَحاً) (۱۴۰) با خودپسندی بر زمین راه مرو.
در جای دیگر اعتدال و میانه روی هنگام راه رفتن را توصیه کرده است :
(وَاقْصُدْ فی مَشْیِکَ) (۱۴۱)
در راه رفتن خود میانه رو باش.
یعنی نه چنان بی حال و کسِل راه برو که تو را خوار و ناتوان بپندارند و نه چنان با شتاب حرکت کن که وقار و شخصیّتت مخدوش گردد.
امام علی علیه السلام فرمود:
(سُرْعَةُ الْمَشْیِ یَذْهَبُ بِبَهاءِ الْمُؤ مِنِ) (۱۴۲) به تندی راه رفتن ارزش مؤمن را از بین می برد.
امـام صـادق عـلیـه السـلام نـیـز در بـیـانـی جـامـع و شـیـوا، تـصـمـیـم صـحـیح و نیّت درست را قبل از گام نهادن در هر راهی، نشانه خردمندی دانسته، می فرماید: نفس خود را از گام برداشتن بـه سـوی آنـچـه نـبـایـد بـه بـسـویـش بـروی، بـاز دار و در حال راه رفتن پیوسته در اندیشه و تفکّر باش و هرگاه به شگفتیهای آفرینش الهی برخوردی، از آنـهـا پـندگیر.
در رفتن به هر سویی بی باک مباش و ناز و تکبّر راه مرو و چشمانت را از نـگریستن به سوی آنچه شایسته دینت نیست، باز دار (چشم چرانی مکن) و بسیار خدا را یاد کن کـه در خـبـر آمده است : مکان هایی که تو در آن به یاد خدا بوده ای، روز واپسین به نفع تو در نزد خدا گواهی می دهند و برایت از او طلب بخشش خواهند کرد، تا تو را وارد بهشت گردانند.
و نـیـز با دیگران در راه بسیار سخن مگوی که نشانه بی ادبی است. بدان که بسیاری از راهها کمین گاه ها و تجارتخانه های شیطان است، پس از شرّش ایمن مباش و رفتن و بازگشتن خود را در اطاعت خدایت بگذران، زیرا تمام حرکاتت در نامه عملت نوشته خواهد شد. (۱۴۳)
پی نوشت ها:
۱۳۱- ر. ک : نـحـل (۱۶)، آیـات ۶ ـ ۵؛ حـج (۲۲)، آیـه ۵؛ کـهف (۱۸)، آیه ۷؛ صافّات (۳۷)؛ آیـه ۶؛ فـصـّلت (۴۱)، آیه ۱۲؛ ملک (۶۷)، آیه ۵؛ حجر (۱۵)، آیه ۱۶؛ ق (۵۰)، آیه ۶ .
۱۳۲- (یـا بَنی ادَمَ خُذُوا زی نَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّمَسْجِدٍ...) ای فرزندان آدم زینت و آرایش خود را در هر مسجدی برگیرید. (اعراف، آیه ۳۱.)
۱۳۳- اعراف (۷)، آیه ۳۲ .
۱۳۴- بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۹۸ .
۱۳۵- همان، ج ۱۶، ص ۲۹۴ .
۱۳۶- بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۴۸ .
۱۳۷- همان، ص ۲۴۹ .
۱۳۸- ر. ک : حلیة المتقین، علامه مجلسی (ره) بابهای پنجم، ششم، هفتم؛ سراج الشیعه، مامقانی، اسلامیّه.
۱۳۹- فرقان (۲۵)، آیه ۶۳ .
۱۴۰- اسراء (۱۷)، آیه ۳۷ .
۱۴۱- لقمان (۳۱)، آیه ۱۹ .
۱۴۲- بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۳۰۲ .
۱۴۳- بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۳۰۱ .