به گزارش خبرگزاری حوزه کتاب «آداب معاشرت» به قلم آقایان «سید محمد مقدس نیا» و «محمد مهدی محمدی» به ابعاد مختلف معاشرت در موضوعات گوناگون پرداخته است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهد شد.
- عدالت در برخوردهای اجتماعی
بـخـشـی از عـدالت، در زمینه آفرینش جهان و رابطه خداوند با موجودات عالم ـ بویژه انسان ـ تـجـلّی مـی کـنـد و می توان از آن به (عدل الهی) یاد کرد و منظور از آن، ایمان آوردن انسان است به آنچه که حق شمرده می شود. بخش دیگری از آن نیز مربوط به بشر است که آن به دو صورت، عدالت فردی و اجتماعی بروز می کند.
(عدالت فردی) شامل رابطه انسان با خداوند می شود و به این معناست که انسان کاری را که مـایـه سـعـادت اوست، انجام دهد و از کاری که مایه شقاوت و بدبختی اوست، بپرهیزد و در این زمینه، مغلوبِ هوای نفس خود نگردد.
(عدالت اجتماعی) نیز رابطه مردم با یکدیگر را در بر می گیرد و به این معناست که انسان هـر کـس را در جـایی که از نظر عقل، شرع، یا عرف مستحق است قرار دهد؛ نیکوکار را به خاطر احـسـانـش نیکی کند و بدکار را به دلیل بدی اش عقاب نماید، حق مظلوم را از ظالم بستاند و در اجرای قانون، تبعیض و استثنا قائل نشود. (۱۵۳)
خـداونـد مـتـعال عدالت اجتماعی را به عنوان یک اصل ضروری و خدشه ناپذیر مطرح کرده، می فرماید:
(اِنَّ اللّهَ یَأمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاِْحْسانِ) (۱۵۴) همانا خداوند به عدل و احسان فرمان می دهد.
ظـاهر سیاق آیه نشان می دهد که منظور از عدالت، عدالت اجتماعی است؛ به این معنی که با هر یـک از افـراد اجـتـمـاع بـگـونـه ای رفـتـار شود که مستحق آن است و در جایی قرار داده شود که سـزاوار آن اسـت.
ایـن یـک ویـژگـی اجـتـمـاعـی اسـت کـه شامل تمام مکلّفین می شود و خدای سبحان همه افراد جامعه را به برپایی عدالت فرمان می دهد و لازمـه چـنـیـن امری آن است که امر، به تمام افراد تعلق گرفته باشد. بنابراین، هم جامعه مأمور به اجرای این حکم است و هم حکومت که عهده دار اداره آن است. (۱۵۵)
امیرمؤمنان صلوات الله علیه در توضیح چنین عدالتی می فرماید:
(جـَعـَلَ اللّهُ سـُبـْحـانـَهُ الْعـَدْلَ قـَوامـاً لِلاَْنـامِ وَ تـَنـْزیـهـاً مـِنَ الْمـَظـالِمِ وَالاْ ثـامِ وَ تـَسـْنـِیـَةً لِلاِْسْلامِ) (۱۵۶)
خـداونـد سـبـحـان، عـدالت را موجب استواری مردم، پاکی از ستمها و گناهان و مایه سرافرازی اسلام قرار داد.
عـدالت اجـتـمـاعـی دامـنـه گسترده ای دارد و عدالت در برخوردهای اجتماعی که به آداب معاشرت اجـتـمـاعـی انـسـانـهـا بـرمـی گـردد، بـخـشـی از آن اسـت.
عـدالت در بـرخـوردهـای اجـتـمـاعـی شـامـل رفـتـار مـنـصفانه و عادلانه انسان نسبت به اهل خانه، برادران دینی، همسایگان، ارباب رجـوع و ...مـی شـود؛ بـه این معنا که انسان در این گونه برخوردها به حق خود راضی باشد. بـه هـیـچ کـس سـتـم نـورزد و حـقـوق خانواده، همسایگان و برادران دینی را بقدر توان، محترم شمرده، ادا نماید.
فطرت عدالتخواه
انـسـان بـطـور طـبـیعی و فطری و براساس عقل و اندیشه، خواهان عدالت است؛ زیرا بخوبی درک مـی کند که گرفتن حق خویش، ادای حق دیگران و برخورد عادلانه در تمامی کارهای فردی و اجـتـمـاعـی، امـری پـسـنـدیـده و در مـقـابـل، سـتـم بـه دیـگـران، پایمال کردن حقوق ضعیفان و تبعیض در قانون، زشت و نکوهیده است.
عـلی عـلیـه السـلام کـه خـود، شـهـیـد راه عـدالت اسـت، رفـتـار عـدالت آمـیـز را از نـشـانـه های عقل دانسته، می فرماید:
(مِنْ عَلاماتِ الْعَقْلِ، اَلْعَمَلُ بِسُنَّةِ الْعَدْلِ) (۱۵۷) از نشانه های عقل، رفتار به روش عادلانه است.
عـلامـه طـبـاطـبایی (قدس سره) فطری بودن عدالتخواهی در انسان را مورد تأیید قرار داده، دلیل آن را چنین بیان می کند:
(عـدالت، مـسـاوی بـا حـُسـن و لازمـه آن اسـت؛ زیـرا حـُسـن، چـیـزی جـز آنـچـه کـه نفس به آن مـیل می کند و به سویش جذب می شود، نمی باشد و قرار دادن هرچیز در جایی که سزاوار است قـرار داده شـود از جـمـله امـوری اسـت کـه انـسـان بـه آن تـمـایـل داشـتـه و بـه خـوبی اش اعتراف دارد و در صورتی که به عدالت رفتار نکند ـ اگر کـسی او را در این مورد سرزنش کند ـ پوزش می طلبد و در این مسأله دو نفر هم اختلاف ندارند. اگـر چـه مـردم بـه دلیـل تـفـاوت روشـشـان در زنـدگـی، اخـتـلاف زیـادی در مـصـادیـق آن دارند.) (۱۵۸)
بـنـابـرایـن، عـدالتـخـواهـی، یـک امـر فـطـری بـوده، عـقـل نـیـز آن را گـواهـی و تـأیـیـد مـی کـنـد و بـه هـمـیـن دلیـل اسـت کـه در طـول تـاریـخ هـر از چـنـد گـاهـی، سیل انسانها در پی منادیان واقعی عدالت به حرکت و خروش در می آیند و انقلاب و دگرگونی اسـاسـی در ارکان جامعه، قوانین و روابط حاکم بر آن و راه و روش زندگی اجتماعی به وجود می آورند.
نشانه های عدالت
جـامـعـه انـسـانـی از افـراد مختلف با ویژگیهای اخلاقی و روحی خاص و نیازهای گوناگونی تـشـکـیـل شده و روشن است که در زندگی اجتماعی، برخورد افکار، منافع و... پیش می آید.
در ایـن بـرخـوردهـاسـت کـه بـایـد عـدالت بـه مـفـهـوم اجـتـمـاعـی و اخـلاقـی آن بـه نـیـکـوتـریـن شـکـل رعـایـت شـود، تـا افـراد جـامـعـه با آرامش، اعتماد و علاقه مندی به یکدیگر، مسیر رشد و تعالی را طی کنند.
بـر ایـن اساس، انسان عادل کسی است که در برخوردهای اجتماعی و در رفتار با دیگران، به عـدالت پـایـبـنـد بـاشـد، وظـیـفـه خـود را نـسبت به دیگران به خوبی انجام دهد، با هر فردی رفـتـاری در خـور شـأن او داشـتـه، حـق دیـگـران را ادا کـنـد و از کـوچـکـتـریـن تـوهـیـن، دل آزاری و سـتم، دوری جوید. آراسته شدن افراد جامعه به این ویژگیهای برجسته که حاکی از عـدالت آنـان اسـت، مـوجب می شود که فعالیت های اجتماعی با همکاری و همدلی بیشتری انجام پذیرد.
عـلی عـلیـه السـلام در ضمن نامه ای به یکی از والیان خود با تأکید بر عدالت در برخورد با دیگران به نشانه های آن اشاره کرده، می فرماید:
(وَاخـْفـِضْ لِلرَّعـِیَّةِ جـَنـاحَکَ وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ اءَلِنْ لَهُمْ جانِبَکَ وَ اسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّخْطَةِ وَالنَّظـْرَةِ وَالاِْشـارَةِ والتَّحـِیَّةِ حـَتـّی لایـَطـْمـَعَ الْعُظَم اءُ فی حَیْفِکَ وَ لا یَیْاءَسَ الضُّعَفاءُ مِنْ عَدْلِکَ...)(۱۵۹)
در بـرابـر مردم، فروتن و با آنان گشاده رو و ملایم باش؛ مساوات را حتی در گردش چشم و نـگـاه و اشـاره و سـلام نـیز رعایت کن، تا بزرگان و صاحب نفوذان برای تجاوز بر تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالتت نومید نشوند.
امام صادق علیه السلام، عادلترین مردم و نشانه عدالت آنها را چنین معرفی می کند:
(أعـْدَلُ النـّاسِ مـَنْ رَضـِیَ لِلنـّاسِ مـا یـَرْضـی لِنـَفـْسـِهِ وَ کـَرِهَ لَهـُمْ مـا یـَکـْرَهـُ لِنَفْسِهِ) (۱۶۰)
عـادلتـریـن مـردم کسی است که آنچه را برای خود می پسندد، برای مردم نیز بپسندد و آنچه را بر خود روا نمی دارد، بر مردم نیز روا ندارد.
امام رضا علیه السلام از پدرانش به نقل از رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرماید:
(مـَنْ عـامـَلَ النـّاسَ فَلَمْ یَظْلِمْهُمْ وَ حَدَّثَهُمْ فَلَمْ یَکْذِبْهُمْ وَ وَعَدَهُمْ فَلَمْ یَخْلِفْهُمْ فَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَتْ مُرُوَّتُهُ وَ ظَهَرَتْ عِدالَتُهُ وَ وَجَبَتْ أخُوَّتُهُ وَ حَرُمَتْ غیبَتُهُ) (۱۶۱)
کسی که در رفتار با مردم به آنان ستم روا ندارد، در گفتارش به آنان دروغ نگوید، در وعده ای کـه به آنها می دهد، خلاف نکند، چنین کسی جوانمردی اش تمام، عدالتش آشکار، برادری با او واجب و غیبت کردنش حرام است.
بـا تـوجـه به سخنان گهربار پیشوایان بزرگ اسلام در می یابیم که زمانی جامعه اسلامی روی سعادت و آرامش را خواهد دید که تمامی افراد آن به صفت عدالت، آراسته شده و در گفتار و رفتارشان به آن پایبند باشند.
در چنین جامعه ای صفا، صمیمیت و اعتماد در بین افراد موج می زنـد و هـمـگـی در مـسـیـر رشـد و کـمـال و در جـهـت تـقـرّب بـه خـدای عادل به پیش می روند.
پی نوشت ها:
۱۵۳- ر. ک؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۳۱، بیروت.
۱۵۴- نحل (۱۶)، آیه ۹۰ .
۱۵۵- المیزان، ج ۱۲، ص ۳۳۱ ـ ۳۳۲ .
۱۵۶- شرح غررالحکم، ج ۳، ص ۳۷۴ .
۱۵۷- شرح غررالحکم، ج ۶، ص ۴۴ .
۱۵۸- المیزان، ج ۱۲، ص ۳۳۱ .
۱۵۹- نهج البلاغه، نامه ۴۶، ص ۹۷۶ .
۱۶۰- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۵ .
۱۶۱- بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱ .