دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
هوش هیجانی

حوزه/ جوانی نسبت به امام سجاد علیه السلام جسارت کرده و ناسزا می‌گفت و در پیش روی آن حضرت ناشایست‌ترین حرف‌ها را به امام زد. اما امام سجاد لب به سخن باز نکرد و وی را به حال خود گذاشت. پس از آنکه آن مرد رفت؛ امام سجاد به آنها که در حضورش بودند گفت: کلمات آن جوان را شنیدید. دوست دارم همراه من به ملاقاتش برویم و پاسخ مرا ببینید ...

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی در مطلبی با موضوع هوش هیجانی آورده است:

یکی از مهم‌ترین شاخص‌های «هوش هیجانی» بالا این است که به هنگام بحث و گفت‌وگو:

اولاً، کنترل احساسات، عواطف و هیجانات خود را در دست داشته باشیم، و هرگز اجازه ندهیم که طرف مقابل، مدیریت احساسات و عواطف و هیجانات ما را به دست بگیرد؛

و ثانیاً، توانایی مدیریت و کنترل هیجانات طرف مقابل را هم داشته باشیم.

با مراعات این دو قانون حتماً کنترل و مدیریت فضای گفتگو را نیز در دست خواهیم گرفت. و نتیجه مطلوب خود را خواهیم گرفت.

شیخ مفید در ارشاد می‌نویسد:

جوانی نسبت به امام سجاد علیه السلام جسارت کرده و ناسزا می‌گفت و در پیش روی آن حضرت ناشایست‌ترین حرف‌ها را به امام زد. اما امام سجاد لب به سخن باز نکرد و وی را به حال خود گذاشت. پس از آنکه آن مرد رفت؛ امام سجاد به آنها که در حضورش بودند گفت: کلمات آن جوان را شنیدید. دوست دارم همراه من به ملاقاتش برویم و پاسخ مرا ببینید.

آنها که مایل بودند آن جوان بدگو را به سزایش برسانند، همراه امام به راه افتادند. امام نیز در حالی که می‌گفت: «و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین» به راه افتاد. ... آن جوان نیز به محض مشاهده‌ی امام، جای تردید برایش باقی نماند که وی برای تنبیه و جبران دشنام وی به ملاقاتش آمده است.

امام سجاد علیه السلام پیش آن جوان آمد و رو کرد و گفت: اگر نسبت‌هایی که به من دادی در من وجود دارد از درگاه خدا پوزش می‌خواهم و استغفار می‌کنم. اما اگر نسبت‌های تو دروغ بوده باز هم از درگاه خداوند می‌خواهم گناه تو را ببخشد. آن جوان که یک چنین عفو و گذشت و بزرگواری از امام سجاد مشاهده کرد جلو آمد و پیشانی آن حضرت را بوسید و با چشمانی لبریز از اشک گفت: یابن رسول الله! آنچه به تو گفته‌ام صحیح نبوده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha