به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام و المسلمین مولانا سید انتظار حسین نقوی فرزند افتخار حسین در سال ١٣٤٤هـ. ق در منطقه «عثمانپور» از توابع «امروهه» به دنیا آمد.
جد اعلای او «سید چاند بن نور» میباشد که با دوازه واسطه به امام علی نقی (علیه السلام) میرسد و وی نیز با بیست و شش واسطه به آن امام میرسد.
مولانا تحصیلات ابتدایی را در وطن خود آموخت و سپس به مدرسه باب العلم «نوگانوان» عازم شد و در آنجا پیش اساتید بزرگی همچون آیت الله سید آقا حیدر زیدی، آیت الله سید محمد تقوی باستوی و مولانا جواد اصغر ناطق کسب فیض نمود. (برای تفصیل بیشتر به انوار فلک، ج۱، ص۳۰ مراجعه شود.)
بعد از فراغت تحصیلی به منظور تبلیغ به مناطق متعددی سفر نمود؛ به عنوان مثال در سال ١٩٥٤ میلادی به تانزانیا، در سال ۱۹۵۸ میلادی به تانگا (تانزانیا)، در سال ١٩٦١ میلادی به تابورا (تانزانیا) و ماداگاسکار مسافرت کرد.
او در زمان خود از مبلغان، مؤلفان، مترجمان، متکلمان و عالمان خوب شناخته میشد. وقتی از آفریقا به هند برگشت، در سال ۱۹۸۶ میلادی به عنوان امام جمعه در «امامیه هال» (دهلی) برگزیده شد و سپس منصب امامت جمعه در «بریلی» را به عهده گرفت.
او در مناطق بنگال و گجرات به تبلیغ دین اسلام مشغول بود؛ از جمله میتوان به شهرهای مرشدآباد (بنگال) و کانودر (گجرات) اشاره نمود.
حجت الاسلام و المسلمین مولانا انتظار حسین، چهارده سال، یک تنه دهه محرم را در منطقه «میمن» از توابع «بجنور» به موعظه پرداخت.
او مناظرات متعددی انجام داد؛ از جمله، مناظره با مولانا غلام رسول فاروقی (امام جمعه منگوپوره) و دکتر حافظ رئیس احمد (بیهار) را میتوان نام برد.
با زحمات فراوان وی در منطقه پورینه (بیهار) تعداد زیادی مذهب برحق تشیع را قبول کردند. نامههای متعددی از طرف مردم به دست مولانا میرسید. بعضی برای آزمایش علمی وی و برخی برای پیشرفت علمی خودشان و تعداد زیادی برای کسب هدایت نامه مینوشتند. او برای همه آنها همراه با ادله و براهین پاسخهایی مینوشت و در نتیجه تعداد زیادی مذهب تشیع را قبول کردند.
این عالم هندی به پاسخ دادن اهتمام میورزید و در انجام آن دقت کافی داشت ؛ در سال ۱۹۸۵ میلادی برای تبلیغ به منطقه سیدواره پورینه (بیهار) رفته بود و بیست روز در آنجا ماند؛ وقتی بعد از اتمام برنامه به وطن خود برگشت نوار صوتی به او داده شد که متعلق به سؤالات مذهبی بود. اولین کاری که انجام داد همین بود که نوار را گوش داد و شروع به پاسخ دادن کرد، تعداد سؤالات این قدر زیاد بود که پرسشها و پاسخها به صورت کتابچهای مشتمل بر بیست و یک صفحه درآمد.
مولانا آثار علمی زیادی برای مردم نگاشت؛ از جمله میتوان به «ستون صداقت» (۳جلد)، «تلاش حق»، «دو طرف آینه»، «اظهار حقیقت»، «نگاهی به عزاداری سیدالشهدا (ع)»، «دل دردناک چیز دیگری است، راز دل چیز دیگری است» اشاره کرد.
خداوند سه فرزند پسر به نامهای سید محمد، سید محمد اصغر و سید بضاعت علی و یک فرزند دختر به وی عطا کرد؛ یکی از نوههای وی به نام مولانا «سید منظور علی» معروف به «محسن نقوی» در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل میباشد.
مولانا انتظار در انتهای انکسار و خودشکنی بود و عزم و اراده وی به صلابت کوه بود، خودنمائی را اصلا نمیپسندید، روحانیت و معنویت وی این قدر زیاد بود که هیچ لهو و لعبی، او را به خود جلب نمیکرد.
سرانجام این آفتاب علم و عمل در تاریخ ٢٤ ذیقعده سال ١٤١٨ هـ.ق در سرزمین دهلی غروب کرد و همراه با آه و ناله دوستان و خویشاوندان در امروهه به خاک سپرده شد. (برای تفصیل بیشتر به نجوم الهدایه، ج ۳، ص ٤٩ مراجعه شود.)
منبع: نجوم الهدایه، تحقیق و تألیف مولانا سید غافر رضوی فلک چهولسی و مولانا سید رضی زیدی پهندیروی، ج ۳، ص۴۹ - دانشنامه اسلام مرکز بین المللی میکروفیلم نور دهلی