به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام والمسلمین جعفری در جلسه نخست هفته فقهی سیاست خارجی به شرح معنای واژگان کلیدی پرداخت و گفت: کلمات عبارت «اصول سیاست خارجی» معنای واضحی دارد سیاست به معنای تدبیر امور است و مراد از خارج، ورای مرزهای رسمی جغرافیایی است. اما منظور از اصل، قاعده، پایه و اساس است و وقتی گفته میشود اصول سیاست خارجی، قواعد و پایههایی که تدبیر امور مربوط به خارج از مرزهای جغرافیایی اعم از روابط با سازمانها و کشورها بر روی آن شکل گرفته، مورد نظر است.
وی ادامه داد: چرایی اینکه مبانی فقهی سیاست خارجی باید براساس منظومه فکری امامین انقلاب بررسی شود، این است تنها کسی که میتواند این مبانی را تشریح کنند، ولی فقیه حاکم است که خود مبدع این نظریات و مبانی است و ایشان هستند که میتوانند به بهترین نحو بگویند منظورشان از این قواعد چیست و بر اساس چه مبنای فقهی ارائه شدهاند. از سوی دیگر اگر تفاسیر مختلفی از سوی افراد متعدد دیگر از قانون اساسی ارائه شود، همین تعدد تفسیر موجب نقض غرض خواهد بود.
وی افزود: اصول هشتگانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی که عبارتند از صدور انقلاب، نفی سلطهپذیری، دفاع از مستضعفین و مبارزه با استکبار، احترام متقابل و عدم دخالت در امور سایر دولتها، عزت، تقیه، حکمت و مصلحت، باید بهصورت جداگانه تعریف شده، سپس رابطهی هر یک از آنها با دیگر اصول مورد بررسی قرار بگیرد، زیرا برخی از این اصول ممکن است تحت شرایطی با یکدیگر دچار تزاحم شوند که در این صورت اصولی که اولویت دارند بر دیگری مقدم خواهند بود.
حجت الاسلام والمسلمین جعفری در ادامه این جلسه به تعریف اصل اول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخت و گفت: اصل اول یعنی اصل صدور انقلاب ابتدا در کلام حضرت امام خمینی مورد تأکید قرار گرفته است. ایشان در تشریح این اصل می گویند: «با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی صلی الله علیه و آله است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم.»(۱) با این کلام باید گفت که ما همواره در حال صدور انقلاب بودهایم و خواهیم بود.
وی افزود: بر اساس این معنا، تلاش برای بیداری ملتها و دولتها بهگونهای که خودشان از گرفتاریهای تحت سلطه و استعمار و غارت منابع و فقر خارج شوند، معنای اصلی صدور انقلاب است. بنابراین برای این اصل دو رکن میتوان در نظر گرفت؛ یکی آگاهی مستضعفین و دیگری خاتمه بر سیطره جهانخواران. البته باید گفت اجرای این اصل نفع مادی نیز به همراه دارد، زیرا موجب رفع محدودیت ارتباط با ملتهای جهان است و با استقلال ملتها، ارتباط آزادانه و بدون ترس آنها با جمهوری اسلامی و همکاری و مشارکت دولتهای مستقل با یکدیگر در امور مشترک است.
حجت الاسلام والمسلمین جعفری گفت: در واقع صدور انقلاب به معنای بیدار کردن ملتها و آگاه کردن آنها نسبت به ظلم و ستمی است که به آنان روا شده است. با این تعریف شاید این اصل در ظاهر صرفاً برای جمهوری اسلامی ایران هزینه داشته باشد و هیچ سودی نداشته باشد، اما در واقع اولاً این اصل برآمده از مبانی اسلامی و بلکه غایت اهداف اسلام است که به دنبال هدایت همه افراد بشر است و ثانیاً در دل این اصل تلاش برای استقلال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ملتهای تحت ستم دیده میشود که تلاش در این راستا قطعاً در کنار منافع معنوی برای ملتها، منافع مادی نیز بههمراه دارد. چراکه ولو ملتهای ستم دیده، با صدور انقلاب مسلمان نشوند اما گرایش به حق و عدالت در ایشان زنده شده و همین برای شروع هدایت آنها کافی است.
وی افزود: اینگونه هم میتوان گفت که در واقع معنای دیگر این اصل مبارزهی نرم با استکبار و طاغوت است که این تعبیر هم بر مبنای اصول قرآنی است، لذا به عنوان دلایل اهمیت و لزوم وجود این اصل می توان دلایل مختلفی را برشمرد. از جمله: ۱- جهانی بودن دین اسلام که منظور از آن فراگیر بودن اسلام و مجرای رحمت بودن رسول الله برای همهی جهان، تفکر جهانی و نگاه جهانی به هدایت انسانها است و ارسال نامههای دعوت به اسلام خطاب به حکومتهای بزرگ در صدر اسلام توسط رسول الله بر همین اساس بوده است. همانگونه که لیبرالیسم خود را جهانی میبیند و برهمین اساس به خود اجازه میدهند در همه جا اصول خود را ترویج دهند. ۲- آیه تمکن که میفرماید:«الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ»(۲)
۱- صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۳۴۵
۲- سوره حج، آیه ۴۱
نظر شما