به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آخرین روز جشنواره فیلم فجر را باید خلوت ترین روز جشنواره نامید که در آن کارهای بسیار متوسطی به نمایش درآمدند. اولین فیلم روز آخر «روباه» نام داشت. محور این فیلم سینمایی به موضوع ترور دانشمندان هسته ای توسط نیروهای اسرائیلی پرداخته بود که توسط نیروهای امنیتی کشورمان نقشه این گروه خنثی میشود. این فیلم سینمایی قرار است کاری باشد که در آن قدرت وزارت اطلاعات به تصویر کشیده شود، اما این خواسته به هیچ وجه محقق نشد، زیرا در کار باور پذیری لازم انجام نشده است.
نکته دیگر اینکه در این فیلم سینمایی شاهد بازی سرد از بازیگران هستیم، تنها باید در این میان بابک حمیدیان را که بازی کوتاهی در این فیلم داشت را فاکتور گرفت. دلیل این ضعف نیز این است که هیچیک از کارکترهای مورد نظر با بازیگران همخوان نیستند. همچنین باید گفت نواقصی دیگر نیز داشت از جمله: فیلمنامهای به شدت سطحی که در آن گرههایی پدید نیامده تا به واسطه آن تماشاگر دستخوش هیجان شود و به نوعی کار را تا به انتها دنبال کند، حتی انتخاب برخی اسم ها از جمله شخصیت منفی فیلم به اندازه ای ناشیانه بود که به هیچ وجه نمیشد آن را باور کرد.
ضعفهای این فیلم سینمایی معدود نیست که بخواهیم درباره آن به طور کامل سخن گویم، اما همین اندازه که این کار را میتوان یکی از آثار ضعیف بهروز افخمی دانست که به نوعی خاطره خوش فیلم «روز شیطان» را در اذهان تماشاگران مخدوش میکند.
فیلم دیگر جشنواره «چاقی» نام داشت. این فیلم از بازی حمید فرخ نژاد و علی مصفا بهره می برد، اما به هیچ وجه این کار به لحاظ ساختار حداقل در حد نام این دو بازیگر نبود، ولی موضوع اصلی ما کیفیت فنی کار نیست، بلکه مضمون این فیلم سینمایی است، چون بار دیگر در این فیلم محور و موضوع خیانت در خانواده است، آیا در سینمای ما دغدغه دیگری وجود ندارد که سینماگران بخواهند به آن بپردازند، آیا تنها معضل جامعه ما خیانت در خانوادهها میباشد؛ وقتی این سوالات مطرح می شود، باید اعتراف کنیم که ادعای سیاه نمایی درخصوص برخی فیلم های سینمایی صدق می کند.
جدا از ضعفی که برای کار برشمردیم، باید گفت فیلم در پایان بندی خود هم بسیار ضعیف عمل کرده، چون روایتی از یک خیانت را مطرح و در انتها بدون پشتوانه، تمام آنها را نادیده گرفته و به نوعی با بازگشت مرد خانواده خواسته پایانی خوش برای فیلم انتخاب کند، درصورتیکه روایت یک اتفاق باید منطق روایی داشته باشد؟ در ضمن نقشی که لادن مستوفی ایفا کرد، به هیچ وجه با جنس بازی وی همخوان نیست، برای همین تماشاگر آن را می پذیرد.
جدا از کارهای ضعیفی که به آن اشاره شد، کار خوبی با نام « ابوزینب» هم در جشنواره فیلم فجر به روایت در آمد. این فیلم به داستان خانوادهای میپردازد که در سالهای اشغال خاک لبنان توسط اسرائیل درگیر اتفاقاتی میشوند. در این فیلم فیلم سینمایی صحنههای زیبا کم نیست. این زیبایی نه تنها در تصویر، بلکه در معنا نیز نمود پیدا می کند.
روایتی که در این فیلم از ددمنشی اسرائیلیان دیده میشود غلو آمیز نیست، درضمن روایتی که از یک خانواده فلسطینی می شود، کاملاً مطابق با واقعیت های امروزی جهان است. برخی از صحنه زد و خوردهای این فیلم، خوب در آمده، در حالی که در سینمای ما، کارهای اکشن معمولا آثار خوبی نیستند. این فیلم بار دیگر پس از «استرداد» نشان داد که این سینما باید بابت حضور یک فیلمساز (غفاری) به خود امیدوار باشد.
در انتهای این یاداشت، باید جشنواره سی و سوم را رویدادی خنثی نامید که بابت آن هیچ تغییری در سینما پیش نخواهد آمد، چون این فیلم هایی که به نمایش در آمد، نه به درد سینما می خورد، نه به درد گیشه، بلکه تنها آثاری هستند که برای وقت گذارانی در ایام دهه فجر به نمایش در می آید.