به گزارش خبرگزاری «حوزه» آخرین نمونه این تولیدات فیلم سینمایی «تک تیرانداز آمریکایی» است که در آن به شکل مستقیم مسلمانان مورد هجمه سینمای غرب قرار گرفتهاند. (اسلام ستیزی هالیوود) را بارها رهبر فرزانه انقلاب تذکر دادهاند و به آن اشاره مستقیم داشتهاند که هالیوود چگونه با تولیدات خود پایه و اساس موضوعات دینی را هدف قرار داده است.
آخرین اظهار نظر مقام معظم رهبری مربوط به فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» میشود که به ما نشان میدهد قدرت و تاثیرگذاری سینما تا چه اندازه مهم است و ما از آن غافل هستیم، البته حضرت آقا بارها در خصوص اهمیت و کارکرد سینما در جمعهای مختلف اظهار نظر کردهاند، اما آنگونه که باید این رهنمود از طرف مسئولان سینمایی اجرایی نشده است.
*کودک تروریسم را باید کشت!
با الهام از مقدمه فوق در این یاداشت نگاهی به ساخته جدید «کلیست ایستوود» بازیگر و کارگردان جمهوری خواه سینمای آمریکا خواهیم داشت که یکی از مدعیان اصلی اسکار در سال جدید میلادی است.
در این فیلم سینمایی داستان سربازی با بازی «برندلی کوپر» روایت میشود که بر گرفته از زندگی «کریس کایل» است. این تک تیرانداز در جنگ آمریکا با عراق توانسته به رکورد بیش از 160 هدف گیری صحیح دست پیدا کند. در سکانس ابتدایی این فیلم میبینیم این تک تیرانداز در موقعیتی قرار دارد که میخواهد کودکی را با تیر بزند، اما به شدت از انجام آن پرهیز دارد، چون انتظار دارد آن کودک در آخرین لحظه پشیمان شده و از انجام عملیات تروریستی دست بردارد، اما این اتفاق روی نمیدهد و وی مجبور میشود که آن پسربچه را بکشد.
*تصویر پردازی کودک تروریست!
درباره این سکانس، دو نکته بسیار مهم وجود دارد. اول اینکه در این صحنه به نوعی تصویرسازی میشود که مخاطب تصور کند کودک در حال انجام کار تروریستی است و سرباز مورد نظر سعی دارد جلوی آن را بگیرد، درصورتیکه در عالم واقعیت اینگونه نیست و این سرباز آمریکایی است که به عنوان نیروی اشغالگر، اقدام تروریستی انجام می دهد. در ضمن در این صحنه نشان داده میشود که مادر بچه، وی را تشویق به انجام کار خربکارانه میکند و به نوعی جان فرزندش برایش مهم نیست. این نوعی تصویرسازی غلط از رفتار والدین در یک کشور اسلامی است که فیلم میخواهد نشان دهد و این نکته را بیان میکند که مسلمانان نسبت به جان فرزندانشان بی توجه هستند! این وضعیت در نقطه مقابل خانواده آمریکایی قرار دارد و توجه به فرزند و خانواده را در بالاترین حد ممکن تصویر میکند!
*تلاش برای منزه نشان دادن آمریکائیها !
جدا از دو برداشت فوق که میتوان از صحنه مورد نظر داشت، یک برداشت دیگر هم وجود دارد. آن نیز منزه نشان دادن سربازان آمریکایی در فیلم است. در همان صحنه، وقتی تک تیرانداز در حالت تردید است به وسیله بیسیم، از مافوق خود میپرسد شک دارد کودک میخواهد عمل تروریستی انجام دهد یا خیر؟ برای همین وی برای کسب تکلیف منتظر دستور است. این در حالی است که فرمانده به وی میگوید، تصمیم با خودش است، اما اگر وی در تصمیمش اشتباهی کند، فرماندهان ارتش وی را به خاطر کشتن یک کودک توبیح شدید خواهند کرد. این مسئله به تماشاگر میقبولاند نیروهای آمریکایی برای جان تک تک افراد احترام قائل هستند. اتفاقی که هیچگاه حقیقت ندارد و آمریکائیان با بمباران خود، باعث کشته شدن هزاران کودک و زن در عراق و افغانستان شدهاند.
از این دست برداشتهای منفعت طلبانه در فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» بسیار است، حتی در این فیلم نشان داده میشود چگونه مبارزان عراقی علیه نیروهای اشعالگر میجنگند، جان مردم کشور خودشان برایشان بیاهمیت است، آنگاه آمریکائیان چگونه برای آزادی آنها از جان خود میگذرند. این رفتار را بارها و بارها در فیلم میبینیم و کارگردان همواره سعی دارد در هر برداشت، نگاهی به موضوع داشته باشد، تا تماشاگر متوجه ترفندهای فیلم نشود.
*نگاهی به ساختار و ویژگیهای فنی
جدا از بحث مضمونی باید به بحث ساختار و ویژگیهای فنی این کار هم اشارهای کوتاه داشته باشیم. متاسفانه در سینمای آمریکا وقتی میخواهند فیلمی را با محوریت اسلام ستیزی تولید نمایند سعی میکنند از وجود حرفهایترین عوامل بهره ببرند. در این کار نیز کارگردانی اسکاری چون «کلینت ایستوود» پشت دوربین قرار گرفته تا کار مد نظر را تولید کند و در این مسیر از همه داشتههای فنی خود بهره برده است. برای همین فیلم «تک تیرانداز آمریکایی» را باید یکی از بهترین کارهای «ایستوود» به لحاظ فنی دانست. این ویژگی برای ما بسیار خطرناک است، اما صد افسوس که ما هنوز متوجه چنین خطری نشدهایم و خود را اسیر و محدود کارهایی کردهایم که سعی دارد در پس داستانی اجتماعی، تصویری سیاه از کشورمان به جهانیان نشان دهیم.
*چند نکته فنی
درباره بخش فنی این فیلم به چند نکته به صورت محدود اشاره میکنیم. ابتدا بازی برندلی کوپر در نقش کریس کایل است که یکی از بهترین بازیهای وی است و به احتمال فراوان، اسکار بهترین بازیگر را هم از آن خود خواهد کرد. در بحث فیلمبرداری، جلوههای ویژه و میزانس هم این کار از استانداردهای بالایی بهره برده است، فیلم به لحاظ ساختار از فیلم کاترین بیگلو «مهلکه» که آنهم هم با محوریت جنگ عراق بود بهتر است، اما میتوان در کنار امتیازات فنی به یک نکته منفی هم در بحث فنی فیلم اشاره کرد که مورد اعتراض منتقدان آمریکایی نیز قرار گرفته، آنهم شعارزدگی این کار است که پس از گذشت مدتی از فیلم به شدت مخاطب را زده میکند.
*سینمای ما کجاست!
با توضحیاتی که ارائه شد، باید مقایسه کنیم سینمای ما در کجا قرار گرفته است؟ آیا توانستهایم با توجه به سرمایههایی که در اختیارمان است، مقابل چنین آثاری بایستیم، مسلما جواب منفی است! چون همانگونه که گفته شد این متاسفانه با تولید برخی آثار حتی به نوعی با نگاهی اسلام ستیزانه هالیوود همراهی میکنیم، چون چهره فاخر از سرزمین اسلامی خود به جهانیان معرفی نمیکنیم.
البته در این میان فیلمی نظیر «مزار شریف» هم تولید میشود که سعی دارند در راه اعتلاء و عظمت کشور قدم بردارد و چهر رحمانی و زیبای اسلام و ایران انقلابی را به جهانیان معرفی کند، اما آیا می توان با این قبیل تک آثارها به سینمای کشورمان امیدوار بود؟!