به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، رساله حاضر، با استمداد از یک الگوی نظری تلفیقی متشکل از نظریۀ علل اربعه (از فلسفۀ اسلامی) و مصالح خمسه (از فقه) و روش تحقیق استنباطیِ استنادی، به بررسی موضوع امنیت در فقه پرداخته است.
انحطاطهای امنیتی دورۀ معاصر که جایجای جهان به ویژه سرزمینهای اسلامی را در نوردیده، بر نگرانیهای فزایندۀ امروز بشر افزوده و پایههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی جغرافیای جوامع انسانی را تهدید کرده است. هرچند چالشهای امنیتی، بشر را در طول حیاتش همراهی کرده؛ اما در دورۀ حاضر، شدت و شکل بیشتری به خود گرفته است. بنابراین، ضرورت دارد صاحبان اندیشه و اربابان نظر، با استفاده از امکانات، فرصتها، ظرفیتها و منابع معرفتی موجود، راهکارهای برونرفت از انحطاطات امنیتی امروزه را پیش رو بنهند. در این میان، نقش عالمان و فقیهان مسلمان در حل این مسئله پر رنگتر از دیگران خواهد بود؛ زیرا آنان دانشی به نام فقه را در دست دارند که در میان علوم اسلامی، دانشی راهبردی است و به تنظیم و ادارۀ حیات و روابط انسان در ابعاد مختلف با هدف نیل به قرب الهی میپردازد.
رسالۀ حاضر، با استمداد از یک الگوی نظری تلفیقی متشکل از نظریۀ علل اربعه (از فلسفۀ اسلامی) و مصالح خمسه (از فقه) و روش تحقیق استنباطیِ استنادی، به بررسی موضوع امنیت در فقه پرداخته است.
با عنایت به مصالح خمسه و ادلۀ دیگر، غایت فقه، تأمین امنیت انسان در دنیا و آخرت میباشد. این غایت _ به عنوان یک امر حادث _ در گرو تحقق هر چهار علتِ مادی (مواد و منابع امنیت)، صوری (انواع امنیت)، فاعلی (کارگزاران امنیت) و غایی (هدف و مرجع امنیت) است. براین اساس، نگارندۀ این رساله، مبانی فقهی امنیت را در حوزههای مختلف و با عنایت به تقسیمات امنیت در مطالعات جدید امنیت و همچنین گزارههای ناظر بر عوامل تهدید و تولید امنیت، از آثار مختلف فقهی شیعه تتبّع و تفحص کرده و با تمسک به نظريۀ دلالتها (مطابقي، تضمّنی و التزامي) به استخراج و استنباط گزارههای فقهی امنیت از اين متون فقهی پرداخته است.