به گزارش خبرگزاری «حوزه»، تبیین الگوی اصلی زندگی یک زن مسلمان و تولید دانش از وظایف مرکز مطالعات زن و خانواده است.
در راستای دستیابی به این هدف مرکز تحقیقات زن و خانواده در اسفند95 درهمایشی با موضوع: همایش ملی «جنسیت و خانواده در نگاه علامه طباطبایی(ره)» جایگاه و شخصیت علامه طباطبایی(ره) در حوزه اندیشه اسلامی و توجه ایشان به مباحث زنان به عنوان اولین متفکر شیعی مورد بررسی قرار گرفت تا از آن به عنوان دانش اسلامی مطالعات زنان موردبهره برداری قرار بگیرد.
دکتر علی آقا پیروز دبیر حلقه تخصصی مطالعات زن وخانواده در مقاله ای به بررسی وتبیین قوامیت مردان از نگاه علامه طباطبایی پرداخت که در ادامه چکیده از آن منتشر می شود.
بسیاری از مفسران از جمله مرحوم علامه طباطبایی دایره قواّمیت را به تمام امور اجتماعی تعمیم می دهند. از این دیدگاه زنان نمی توانند متصدی ریاست های عامه شوند؛ حتی به فرض پذیرش اینکه آیه یادشده ناظر بر خانواده است و نه اجتماع، بازهم زنان به دلیل اولویت در مدیریت های اجتماعی ناتوان خواهند بود. از نگاه علامه به دلیل عمومیت دلیل یادشده در آیه ، سلطه مردان ، عام و مطلق است. وی در تفسیر «بما فضل الله» عقل و توانایی بدنی را فضل خدا برای مردان می شمارد. در اینکه آیا دو دلیل بیان شده برای قواّمیت«بما فضل الله»،«بما انفقوا» علت هستند یا حکمت، اختلاف است و اگر علت باشند، آیا هر دو با هم علت تامه هستند یا هر یک عامل مستقلی اند؟ از «بعضهم علی بعض» استفاده می شود که هر دو صنف مرد و زن دارای فضل هستند و فضل مختص مردان نیست. دو معنا برای قوامیت مطرح شده است، 1. سلطه و ولایت 2. مراقبت و مسئولیت. عده ای تصریح کرده اند قواّمون به معنای دوم است؛ یعنی قیام به امور خانواده و پیگیری در برآوردن نیازهای آن. هیچ یک از فقیهان ، قوامون را به معنای ولایت مطلق نگرفته اند؛ اگر ولایت هم باشد، نسبی و در محدوده خانواده است، قوام بودن به معنای ولایت با لزوم اطاعت زنان تناسب داردفَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتِي تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ)؛ اما در همان محدوده خانواده(زناشویی) و در اموری که منافی استمتاع نیست وجوبی ندارد. ضمن آنکه اعطای مسئولیت حفظ و مراقبت به مرد نیز مستلزم اطاعت همسر از شوهر خود در امور زناشویی است. این ملازمه در مدیریت های اجتماعی نیز برقرار است. به هر روی قوامون محتمل در این دو معناست و قابلیت استدالال برای ثبوت ولایت را ندارد و به فرض تعین در معنای ولایت، قیاس خانواده با اجتماع و تسری حکم قوامیت به اجتماع، بی دلیل است؛ زیرا ملاک قوامیت مردان در خانواده مشخص نیست تا با همان ملاک، حکم قوامیت به اجتماع تسری یابد؛ بنابراین آیه شریفه قابلیت استدلال برای عدم جواز مدیریت بانوان را ندارد.