به گزارش خبرگزاری «حوزه»، بنا بر برآوردهای صورت گرفته تنها در سال میلادی 2017 ، چرخش مالي صنعت سينما و تلويزيون در دنیا رقمی بالغ بر 100 ميليارد دلار بوده و در این بین کشورهای مختلف سعی می کنند که با اتخاذ سیاست ها و برنامه های خاص فرهنگی و رسانه ای خود، سال به سال سهمشان را از این تجارت پرسود افزایش دهند؛ تجارتی که علاوه بر بُعد اقتصادی برای کشورها و دولت ها در زمینه فرهنگی نیز به یک ابزار دیپلماسی جذاب و موثر نیز تبدیل شده است.
در همین سال میلادی که پشت سر گذاشتیم، میزان فروش سریال های ترکیه ای در دنیا به عدد قابل توجه 350 میلیون دلار رسید و این در حالی است که متاسفانه ما در این زمینه با وجود غنای عظیم فرهنگی و توان بالقوه فیلمسازان و سریال سازان نتوانسته ایم چندان حرفی برای گفتن داشته باشیم.
ماجرا در خصوص همسایه ترک ما وقتی جالب تر می شود که بدانیم حجم صادرات سريالهاي ساخته شده در این کشور در سال 2008 میلادی کمتر از 10 ميليون دلار بوده و این كشور كه از منابع نفت و گاز تقريباً بيبهره است، در حال برنامهريزي براي رسيدن به افق صادراتي 2 ميليارد دلار سريال در سال 2035 میلادی است.
سردمداران و سیاست گذاران ترکیه علاوه بر سود سرشار اقتصادی از این طریق همچنین به دنبال غلبه قدرت فرهنگی خود بر همسایگان و کشورهای منطقه نیز هستند به طوری که ورای شبکه های متعدد ماهواره ای، حتی برخی از سریال های ترکی از صدا و سیمای خودمان نیز به روی آنتن می رود و این در حالی است که در مقابل ما از حیث سریال سازی و فروش آن ها به دیگر کشورها و به خصوص ترکیه در وضعیت تقریباً صفر قرار داریم و تنها هر از گاهی با ساخت سریال هایی چون "یوسف پیامبر" و یا " مختارنامه" می توانیم در این عرصه خودی نشان دهیم که این روند نیز با عدم حمایت لازم در شرایط فعلی عملاً قطع شده است.
برای این که ما بتوانیم از این وضعیت خارج شده و تحرکی در صنعت فیلم و سریال سازی منطقه و نه حتی دنیا داشته باشیم توجه به دو نکته کلیدی ضروری است؛
1-بی شک قبل از هر چیز نیاز به فراهم سازی بسترهای فنی تولید فیلم و سریال در کشور احساس می شود، چه آن که بدون تحقق این امر حتی با وجود بهترین نویسندگان و فیلمسازان نیز عملاً نمی توانیم خروجی مناسب را در این باره داشته باشیم؛ از این حیث بی گمان ارایه تسهیلات لازم به سریال سازان و فیلمسازان متعهد و کاربلد سینما و تلویزیون کشور امری ضروری است که البته باید نظارت مناسبی نیز بر محصول نهایی آن ها به عنوان صادرات فرهنگی ایران اسلامی نیز وجود داشته باشد.
2-مساله مهم دیگر ناظر به لزوم پویایی مضاعف تلویزیون ماست؛ متاسفانه در شرایط کنونی به ندرت سریال جذاب، پرمحتوا و در عین حال پرمخاطبی به روی آنتن رسانه ملی می رود و طبیعی است که در چنین وضعی نمی توان انتظار داشت که محصولات ما بتواند برای مخاطب آن سوی مرزها و دست کم مسلمانان منطقه جذاب باشد.
در چنین وضعی بهره گیری از توانمندی های حرفه ای نویسندگان ، فیلمسازان و سریال سازان و دیگر عوامل متعهد و متخصص در عین حمایت مستمر و هوشمندانه، یک ضرورت بدیهی به شمار می رود تا در نهایت بتوان ضمن کسب رونق اقتصادی در این بخش، اهداف و منویات خاص فرهنگی خودمان را نیز به دیگر کشورها و جوامع صادر کرده و به این وسیله پیام انقلاب اسلامی را نیز به صورت ضمنی منتقل کنیم و یا این که حداقل در مسیر ترویج سبک زندگی اسلامی ایفای نقشی مهم داشته باشیم.
سید محمد مهدی موسوی