به گزارش خبرگزاری حوزه، «آئین کشورداری از دیدگاه امام علی (علیه السلام)» کتابی است به قلم مرحوم آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره) که حوزه نیوز در شماره های مختلف، مباحث خواندنی این کتاب را تقدیم نگاه شما علاقمندان خواهد کرد.
- اهمیت کشاورزی و مفهوم اصطلاحی خراج
در صدر اسلام، صنعت به خاطر ضعف و محدودیتش و تجارت به واسطه نابسامانی بازرگانی جهانی و ضعف ارتباطات و نبودن راه های تجاری کافی و امنیت لازم، تأمین کننده بنای اقتصادی جامعه نبوده و اقتصاد جامعه بستگی به زمین های کشاورزی و محصولات حاصله داشت و از این رو، مالیات تنها از زمین و محصولات کشاورزی گرفته می شد. این گونه مالیات را خراج می نامیدند.
اهمیت کشاورزی از آنجا ظاهر می شود که بدانیم اکثر کسانی که در شهر زندگی می کنند و ناگزیر از قبول شیوه و الگوی زندگی شهرنشینی هستند، مصرف کننده اند (و هر چه مرفه تر، پرمصرف تر) و زندگی شان از طریق تولید روستاییان و کشاورزان [که بر روی زمین و منابع طبیعی کار و تلاش می کنند] تأمین می شود و از خود تولیدی ندارند.
اگر کشاورزان همّت کنند و با کار و تلاش، محصولات کشاورزی را رونق بیشتری دهند، احتیاجات شهرنشینان تأمین شده است، وگرنه هیچ شهرنشینی قادر به تهیه مایحتاج اولیه خود نیز نخواهد بود. در این صورت در هیچ مقطعی از زمان، کشاورزی اهمیت و ارزش خود را از دست نخواهد داد و همیشه به عنوان تأمین کننده مایحتاج اولیه انسان ها باقی خواهد ماند.
از سوی دیگر، شهرنشینان به طور مستقیم و بدون واسطه، مایحتاجشان را تأمین نمی کنند، بلکه آن را از طریق بازرگانان، واسطه ها و سایر عوامل دست اندرکار که ایشان هم به نوبه خود، خریدار مازاد فرآورده های حیوانی و نباتی کشاورزان هستند، به دست می آورند. البته کشاورزان نیز طبیعتاً لوازم زندگی نظیر پوشاک، ابزار کار و سایر مایحتاج خود را با پولی که از طریق فروش مازاد بر مصرف محصولاتشان به دست می آورند، تهیه می کنند.
این داد و ستدها به طور طبیعی باعث شکوفایی و پیشرفت اقتصادی جامعه خواهد شد و همه اینها به کار کشاورزان بستگی دارد. از این رو نابسامانی کار کشاورزان، هرگز در محدوده زندگی خود آنان باقی نمی ماند؛ بلکه آثار خود را به همه جا گسترش داده و فعالیّت ها را فلج می سازد و جامعه را به فاجعه اقتصادی و سرانجام به از هم پاشیدگی و نابودی می کشاند.
وَ تَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَرَاجِ بِمَا یُصْلِحُ أَهْلَهُ فَإِنَّ فِی صَلاحِهِ وَ صَلاحِهِمْ صَلاحاً لِمَنْ سِوَاهُمْ وَ لا صَلاحَ لِمَنْ سِوَاهُمْ اِلاّ بِهِمْ لاَِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ عِیَالٌ عَلَی الْخَرَاجِ وَ أَهْلِهِ.
جریان خراج را به گونه ای رسیدگی کن که وضع خراج دهندگان سامان یابد؛ زیرا اگر امر خراج و خراج گزار سامان داشته باشد، دیگر اصناف جامعه در آسایش و راحتی زندگی می کنند. طبقات دیگر جامعه جز با تکیه بر اینان آسایش و راحتی ندارند؛ زیرا مردم همگی جیره خوار مالیات و مالیات دهندگان اند.
ضرورت تلاش دولت در جهت تقویت کشاورزی
اگر قرار است دولت بر مالیات و خراج تکیه داشته باشد، می بایست زمینه آن را نیز فراهم کند. دولت باید در نگهداری زمین، تأمین آب، تنظیم شبکه های آبیاری، ایجاد نهرها، پل ها، سدها، حفر چاه های عمیق و احداث راه های مختلف ارتباطی مابین مناطق کشاورزی، دهقانان زحمت کش را یاری و مساعدت نماید و با این تلاش، کشاورزی را رونق بیشتری بخشد.
تنها در این صورت است که حکومت می تواند از مردم، انتظار پرداخت مالیات داشته باشد، وگرنه در کشوری که کشاورزی رونق ندارد و دهقانان به وسیله کشت تأمین معاش نمی کنند و درآمد کافی ندارند، وضع هرگونه مالیاتی بر ملت، تحمیل طاقت فرسایی است که مردم را به سوی نارضایی و کشور را به سوی ناامنی و ویرانی و حکومت را به سراشیب سقوط می کشاند؛ از همین رو است که علی (علیه السلام) پرداخت مالیات را فرعی بر درآمدهای مردم دانسته و فرموده است: زمامدار پیش از آن که به فکر مالیات باشد، می بایست به عمران و آبادی کشور فکر کند.
وَ لْیَکُنْ نَظَرُکَ فِی عِمَارَةِ الاَْرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِی اسْتِجْلابِ الْخَرَاجِ لاَِنَّ ذَلِکَ لا یُدْرَکُ اِلاّ بِالْعِمَارَةِ وَ مَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَیْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلادَ وَ أَهْلَکَ الْعِبَادَ وَ لَمْ یَسْتَقِمْ أَمْرُهُ اِلاّ قَلِیلاً.
باید توجه تو در آبادانی زمین از دقتی که در گرفتن مالیات به عمل می آوری، بیشتر باشد که دریافت خراج جز به آبادانی زمین ممکن نمی شود. کسی که بدون کوشش در آبادانی زمین از مردم خراج بخواهد، شهرها را ویران کرده و بندگان خدا را به هلاکت رسانده است. چنین حکومتی جز اندک زمانی باقی نخواهد ماند.
تخفیف در مالیات
از همه طبقات، زحمتکش تر و پرتلاش تر دهقانان هستند. زندگی شان اسیر عوامل طبیعی و پدیده های جهان طبیعت است. کوچکترین اهمال و بی توجهی نسبت به رخدادهای جهان طبیعت و ناهمگونی با مساعدت های آن برای او، زیان سنگینی را به بار خواهد آورد. به همین دلیل کشاورز، مجبور است همه روزه و در طول سال و در همه حالات، افکار و اوقات خود را متوجه مزرعه و کشتزار خود نموده و لحظه ای غفلت ننماید؛ برخلاف دیگر طبقات که هر آن، می توانند در کارشان به طور دلخواه رفتار کنند و زندگی شان را آن چنان که می خواهند تنظیم نمایند.
وقتی کار چنین طاقت فرسا و جانکاه است، بایستی سطح زندگی و مقدار درآمد نیز با آن متناسب گردد تا کشاورز احساس کند که کارش به نفع اوست و ثمره زحماتش به جیب دیگران نمی رود؛ هیچ گاه احساس ستم و استثمار شدن نکند؛ زمین را از آن خود بداند و مطمئن باشد که هیچ کس نمی تواند روزی اش را از او بگیرد.
در کنار همه این مسائل، باید نظرها و پیشنهادات کشاورز درباره زمین و قدرت بهره دهی آن نیز مورد توجه قرار بگیرد.
اگر مقدار مالیات را با درآمد خود متناسب نمی داند و یا از آفات نباتی و اثرات حاصله می نالد و در نتیجه خود را از پرداخت مالیات مقرر ناتوان می بیند، مسئولان حکومتی بایستی مشکلاتش را درک کنند و برای اصلاح کارش از مالیات بکاهند یا مطلقاً از آن صرف نظر نمایند؛ زیرا کاستن مالیات ها [در هنگام نیاز کشاورزان] کاری است که منافع آن به خود دولت باز می گردد، و کشاورز با دستی بازتر و چهره ای شاداب تر در آبادانی و اصلاح زمین و رفع نیازمندی های ضروری می کوشد و باعث عمران مناطق کشاورزی و در نهایت جامعه می گردد.
نتیجه دیگر کار، احساس اطمینان و رضایتی است که کشاورزان را وادار می کند که حکومت موجود را از دل و جان دوست بدارند و در هنگام ناتوانی و گرفتاری یاری اش نمایند و در وقت شکست و بحران، به حمایت و پشتیبانی اش برخیزند. این است که علی (علیه السلام) می فرماید:
فَإِنْ شَکَوْا ثِقَلاً أَوْ عِلَّةً أَوِ انْقِطَاعَ شِرْب أَوْ بَالَّة أَوْ إِحَالَةَ أَرْض اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ یَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ.
وَ لا یَثْقُلَنَّ عَلَیْکَ شَیْءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَئُونَةَ عَنْهُمْ فَإِنَّهُ ذُخْرٌ یَعُودُونَ بِهِ عَلَیْکَ فِی عِمَارَةِ بِلادِکَ وَ تَزْیِینِ وِلایَتِکَ مَعَ اسْتِجْلابِکَ حُسْنَ ثَنَائِهِمْ وَ تَبَجُّحِکَ بِاسْتِفَاضَةِ الْعَدْلِ فِیهِمْ مُعْتَمِداً فَضْلَ قُوَّتِهِمْ بِمَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِکَ لَهُمْ وَ الثِّقَةَ مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِکَ عَلَیْهِمْ وَ رِفْقِکَ بِهِمْ.
فَرُبَّمَا حَدَثَ مِنَ الاُْمُورِ مَا إِذَا عَوَّلْتَ فِیهِ عَلَیْهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَیِّبَةً أَنْفُسُهُمْ بِهِ فَإِنَّ الْعُمْرَانَ مُحْتَمِلٌ مَا حَمَّلْتَهُ.
اگر مردم از سنگینی خراج، یا از آفت کشت، یا از قطع آب، یا از نیامدن باران و شبنم، یا از فاسد شدن دانه در اثر طغیان سیل و خشکسالی شکایت کنند، تو در گرفتن مالیات از آنان به قدری تخفیف ده که بتوانند کارشان را سامان دهند.
نباید این تخفیف برایت گران آید؛ زیرا این تخفیف، اندوخته ای است که به دنبال آبادی شهرها و آرایش قلمرو تو، بعدها به تو باز می گردد؛ به علاوه، ستایش آنان را نیز نسبت به خویش بر می انگیزی و خود نیز ای این که عدالت را درباره آنها به کار بسته ای، خوشحال خواهی شد. [همه اینها موجب می شود که] تو اعتماد خواهی کرد که در صورت نیرومندی به تو کمک خواهند کرد؛ چون تو باعث رفاه آنان گردیدی و آنها را به عدالت خویش عادت دادی و با آنان با نرمی رفتار کردی.
چه بسا حوادثی ضمن جریانات گوناگون رخ دهد که اگر حل آنها را به عهده آنان واگذاری، با طیب خاطر می پذیرند؛ زیرا عمران کشور، به هر اندازه بخواهی قابل توسعه است.
نتایج بی توجهی به کشاورزان
از بیان گذشته علی (علیه السلام) می فهمیم که وقتی به کشاورزان، مالیات سنگین تحمیل شود و از طرفی در آبادانی و حفظ زمین و در جهت پیشبرد زراعت از جانب دولت اقدامی صورت نگیرد، آنها احساس خواهند کرد که برای خودشان کار نمی کنند و در مقابل زحمات طاقت فرسا و جانکاه، به درآمد مطلوبی نمی رسند و حاصل کارشان نصیب دیگران است.
حاصل این احساس ها الزاماً دهقانان را به دروغ، فریب کاری، قاچاق فروشی، دزدی و سایر انحرافات وادار خواهد ساخت. به جای آن که با کار کردن بر روی زمین خوشان زندگی شان را تأمین کنند، روزگارشان را با جرم و جنایت خواهند گذراند و یا در لباس قطّاع الطّریق، در کمین هستیِ انسان ها خواهد نشست.
ره آورد دیگر چنین وضعی این است که نیروهای جوان و فعّال روستاها برای دستیابی به زندگی مطلوب، راهیِ شهرها خواهند شد و در آن جا سر از دست فروشی [و اقدام به مشاغل کاذب که امروزه در شهرها مرسوم و رایج است] در خواهند آورد و نتیجه طبیعی این وضع بیکاری جوانان پاک روستایی و آلوده شدن آنان به گناه و فساد و در نتیجه، ذلّت دولت و حکومت خواهد شد.