به گزارش خبرگزاری حوزه «آئین کشورداری از دیدگاه امام علی (علیه السلام) » کتابی است به قلم مرحوم آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره) که حوزه نیوز در شماره های مختلف، مباحث خواندنی این کتاب را تقدیم نگاه شما علاقمندان خواهد کرد.
- مهم ترین خصائل فرماندهان عالی و برگزیده
همان طوری که در میان افراد سپاه، کسانی که دارای ویژگی ها و صفات برجسته تری هستند به فرماندهی انتخاب می شوند، در میان فرماندهان نیز کسانی هستند که از خصائل و امتیازات بسیار برجسته تر و مشخص تری برخوردارند.
این امتیازات مهم و چشمگیر باعث می شود که معدودی از فرماندهان تقرّب خاصّی به والی یا رهبر پیدا کنند و نزدیک ترین افراد نسبت به او گردند و همواره با وی تماس های خصوصی و صمیمیّت و نزدیکی بیشتری داشته باشند.
فرماندهانی که دارای چنین خصائل و امتیازاتی هستند، در واقع برگزیده ترین و عالی ترین فرماندهان سپاه اسلام به شمار می روند.
به عبارت دیگر، اینان کسانی هستند که والی یا رهبر، مهم ترین مشورت های جنگی را با آنها انجام می دهد؛ پنهانی ترین اسرار نظامی را با آنها در میان می گذارد؛ دقیق ترین و سرنوشت سازترین نقشه های جنگی را با حضور و همفکری و همگامی آنها طرح می کند و سرانجام با خیال آسوده و اطمینان خاطر، کلید جنگ و جهاد و اختیار ارتش اسلام را به دست آنها می سپارد.
مهم ترین امتیازات و خصائلی که از دیدگاه علی (علیه السلام) برای این گونه فرماندهان برگزیده و ممتاز مطرح می باشد، عبارت است از:
۱. از نظر شکل و شیوه زندگی و از لحاظ امکانات مادّی و رفاهی و لوازم خانه، با سایر سپاهیان در یک سطح باشد، تا هم ارتشیان پایین تر، او را هم درد خود بدانند و هم فرمانده با هم دلی و هم دردی واقعی، مسائل و مشکلات زندگی آنها را درک و لمس کند.
۲. با دقّت و دلسوزی و طبق برنامه های حساب شده در مورد زندگی و احتیاجات و کمبودهای افراد ارتش مراقبت کامل داشته باشد و در رفع نیازهای آنها بکوشد، به طوری که وقتی سپاهی اسلام به جنگ و جهاد می رود و با دشمن رودررو می گردد، مطمئن باشد که همسر و فرزندانش در رفاه و بی نیازی مادّی و معنوی هستند، و در این صورت است که می تواند بدون هیچ گونه نگرانی فقط و فقط به جنگ با دشمن و هدف الهی که از این جنگ دارد، بیندیشد.
۳. با لشکریان در حدّ مواسات رفتار کند و تا آن جا که می تواند از بودجه ای که در اختیار دارد، بی دریغ به لشکریان اسلام ببخشد و طبیعی است که رزمنده وقتی از جهت تأمین معاش و احتیاجات خود و خانواده اش نگران نباشد، با تمرکز فکر و قوّت قلب قدم به میدان می گذارد و یک دل و یک جهت با دیگران و تنها در اندیشه هدف والای الهی اش به جهاد و پیکار با دشمنان می پردازد.
علی (علیه السلام) مطالب فوق را در جملات ذیل خلاصه کرده است:
وَلْیَکُنْ آثَرُ رُءُوسِ جُنْدِکَ عِنْدَکَ مَنْ وَاسَاهُمْ فِی مَعُونَتِهِ وَ أَفْضَلَ عَلَیْهِمْ مِنْ جِدَتِهِ بِمَا یَسَعُهُمْ وَ یَسَعُ مَنْ وَرَاءَهُمْ مِنْ خُلُوفِ أَهْلِیهِمْ حَتَّی یَکُونَ هَمُّهُمْ هَمّاً وَاحِداً فِی جِهَادِ الْعَدُوِّ فَإِنَّ عَطْفَکَ عَلَیْهِمْ یَعْطِفُ قُلُوبَهُمْ عَلَیْکَ.
باید برگزیده ترین سران سپاهت نزد تو کسی باشد که به لشکریان در حدّ مواسات کمک کند و از امکانات خود بیشتر به آنان احسان نماید به گونه ای که ایشان و خانواده هایشان اداره شوند تا همه آنها تنها هدفشان جنگ با دشمن باشد؛ زیرا محبّت تو نسبت به آنان قلب هایشان را به تو متوجه و مهربان می سازد.
استقرار عدالت، دوستی با مردم
هدف انبیا [بالاخصّ رسالت رسول خد (صلی الله علیه وآله) ] استقرار عدالت و برقرار قسط در جامعه بشری بوده است.
علی (علیه السلام) نیز استمرار دولت و پایداری یک نظام را در اجرای عدالت و استقرار قسط می شناسد؛ و مالک را تشویق می کند ضمن برقراری عدالت با مردم نیز دوستانه عمل نماید و دوستی اش را اظهار نماید.
بنابراین اگر دولت و نظامی، استقرار عدالت و حاکمیت قسط را شعار خود قرار دهد و در پیاده کردنش موفق باشد آن دولت، لایق ماندن و قابل دوام و استمرار است، وگرنه دولتی که هدفش ظلم و مقصدش استثمار و بهره کشی است، دولتی زودگذر و قابل زوال خواهد بود.
طبیعی است مردمی که تحت لوای دولتِ حق زندگی می کنند، همیشه آرزوی بقا و حاکمیّت هر چه بیشتر آن را دارند. برعکس، انسان هایی که در زیر چکمه های دولت ظالم به سر می برند، هر آن، خواستار زوال آن و منتظر برچیده شدن بساط ظلم و ستم هستند:
وَ إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَیْنِ الْوُلاةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِی الْبِلادِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِیَّةِ وإِنَّهُ لاتَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ اِلاّ بِسَلامَةِ صُدُورِهِمْ وَلاتَصِحُّ نَصِیحَتُهُمْ اِلاّ بِحِیطَتِهِمْ عَلَی وُلاةِ الاُْمُورِ وَ قِلَّةِ اسْتِثْقَالِ دُوَلِهِمْ وَ تَرْکِ اسْتِبْطَاءِ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِمْ فَافْسَحْ فِی آمَالِهِمْ.
بالاترین نورچشمیِ حاکمان، برقرار عدالت در همه بلاد و آشکار شدنِ علاقه رعایا نسبت به آنهاست. بی گمان دوستی مردم جز با پاکی دل هایشان نسبت به والیان آشکار نمی گردد و خیرخواهی شان در صورتی صحیح [و مفید] خواهد بود که با میل خودشان گرداگرد زمامداران حلقه بزنند و حکومت آنها برایشان سنگینی نکند و طولانی شدن مدّت زمامداری شان برای رعایا ناگوار نباشد؛ پس به آرمان هایشان میدان بده.
ضرورت تشویق و تأثیر آن در روحیه سپاه
یکی از مهم ترین نیازهای روحی و معنوی رزمندگان نیاز به تشویق و تقدیر از سوی والی و حکمران است زمامداران و مسؤولانی که به این نیاز روحی ظریف، توجّه دارند، با تشویق و تقدیر از رزمندگان از یک سو روحیه سلحشوری آنها را تقویت می کنند و با دلگرمی دادن به آنان، بیش از پیش برای ایثار و فداکاری آماده و مجهّزشان می سازند، و از سوی دیگر، این قبیل تشویق ها باعث می شود که افراد کاهل و کم تلاش و مسامحه کار هم به خود آیند و مانند رزمندگان جانباز، با شور و شوق بیشتری قدم به میدان مبارزه بگذارند و در راه اهداف والای خود ترغیب به فداکاری شوند:
وَ وَاصِلْ فِی حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَیْهِمْ وَ تَعْدِیدِ مَا أَبْلَی ذَوُو الْبَلاءِ مِنْهُمْ فَإِنَّ کَثْرَةَ الذِّکْرِ لِحُسْنِ أَفْعَالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجَاعَ وَ تُحَرِّضُ النَّاکِلَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
همیشه [سپاهیان را] تشویق کن و کارهای مهمی را که انجام داده اند بر شمار! زیرا یادآوری کارهای نیک شجاعان، سپاه را به حرکت بیشتر وادار می کند و آنان که تنبلی می کنند، به کار تشویق می شوند. ان شاء الله.
آفت تبعیض
از دیدگاه علی (علیه السلام) همان طور که تشویق و قدردانی های به موقع، برای تقویت روحیه رزمندگان و استحکام اساس مدیریّت اجتماعی امری لازم و سازنده به شمار می رود، رعایت عدالت اداری در امر تشویق نیز اهمیّتی فراوان و سرنوشت ساز دارد.
یک زمامدار شایسته باید بداند که هیچ آفتی مانند بی عدالتی و تبعیض قائل شدن در میان افراد، به یأس و دلسردی مردم و از هم پاشیدن اساس اجتماع منجر نمی شود.
به عبارت دیگر، در یک جامعه اسلامی هرگز نباید دیده شود عده ای که زحمات فوق العاده می کشند و با ایثار و جانبازی تلاش می کنند، کمتر از استحقاق خود تشویق و قدردانی ببینند، ولی در عوض، کسانی که عمل چشمگیری انجام نداده اند مورد لطف و محبّت زمامدار باشند و بیش از استحقاق و لیاقت خود تشویق شوند. چنین امری علاوه بر آن که یک بی عدالتی آشکار و غیراسلامی است، ضربه مهلکی نیز بر پیکر جامعه وارد می آورد و افراد تلاشگر را دلسرد و منزوی می سازد و آنان را از ادامه شور و حرارت و ایثار و فداکاری باز می دارد.
بنابراین، یک زمامدار لایق، همان گونه که نباید از تشویق افراد شایسته غفلت ورزد، می بایست از تشویق های بیش از حدود و حقوق اشخاص نیز که نشانه تبعیض و عدم رعایت عدالت است، خودداری نماید.
بر این اساس، حاکم موظّف است که تشویق و قدردانی از افراد را (بالأخص در نیروهای مسلّح) با محاسبه ای دقیق و بر اساس کار و تلاش و لیاقت اشخاص به عمل آورد و از دخالت دادن مقام و موقعیت، بزرگی وکوچکی، شهرت و گمنامی، ثروت و فقر و... خودداری نماید. با این دید، علی (علیه السلام) نیز می فرماید:
ثُمَّ اعْرِفْ لِکُلِّ امْرِئ مِنْهُمْ مَا أَبْلَی وَ لا تَضُمَّنَّ بَلاءَ امْرِئ إِلَی غَیْرِهِ وَ لا تُقَصِّرَنَّ بِهِ دُونَ غَایَةِ بَلائِهِ وَ لا یَدْعُوَنَّکَ شَرَفُ امْرِئ إِلَی أَنْ تُعْظِمَ مِنْ بَلائِهِ مَا کَانَ صَغِیراً وَ لا ضَعَةُ امْرِئ إِلَی أَنْ تَسْتَصْغِرَ مِنْ بَلائِهِ مَا کَانَ عَظِیماً.
هر کس که در هر کاری آزموده شده است، آن را به حساب خودش بگذار؛ و زحمت و تلاش کسی را به دیگری نسبت مده و ارزش خدمت او را کمتر از آنچه هست به حساب نیاور؛ و بزرگی شخص موجب نشود که کار کوچکش را بزرگ بشماری، و نیز پستی کسی باعث نگردد که خدمت پرارجش را کوچک به حساب آوری.