یکشنبه ۴ آذر ۱۴۰۳ |۲۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 24, 2024
مدیریت

حوزه/نشست علمی با موضوع «رهبری اصیل سازمانی و اخلاق با محوریت نظریه خود تعیین گری» با حضور اسانید حوزه و دانشگاه در قم برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام حسن بوسلیکی در ابتدای نشست علمی «رهبری اصیل سازمانی و اخلاق» که در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم و با حضور کارشناسان فلسفه اخلاق حوزه برگزار شد گفت: اگر بخواهیم مباحث اخلاق مدیریت را به شکل خلاصه جمع بندی کنیم، می توان آن را ایجاد تعادل بین مسئولیت های اجتماعی و ماموریت های اقتصادی سازمان بدانیم.

وی افزود: مباحث نظریه دهنده این بحث در  نظریه خود تعیین گری است که امیدواریم این بحث گامی به سوی نظریه پردازی در عرصه مدیریت اسلامی باشد.

در ادامه دکتر سید بابک علوی به عنوان نظریه پرداز این نظریه گفت: انگیزه ها باید در درون یک مدیر انسجام کافی داشته باشد؛ فقدان انسجام باعث می شود که افراد رفتارهای متفاوتی در شرایط مختلف داشته باشد و گاه نمی تواند به وعده های خود عمل کند.

وی افزود: مبحث رهبری اصیل در این حیطه شکل می گیرد؛ درون این بحث یک ریشه روانشناختی به نام اصالت وجود دارد که تاریخچه طولانی دارد؛ در متون رهبری سازمانی و مدیریت، ریشه های روانشناختی بحث نشده است، ولی با بررسی ادبیات اصالت این بحث، به کرات به چشم می خورد.

محقق علوم دینی بیان کرد: در یک سال و نیم اخیر با نظریه ای به نام خود تعیین گری این بحث را مورد مطالعه قرار دادم؛ در سه سال اخیر این حوزه از حیث فلسفی مطالعه شد.

نظریه پرداز و نویسنده اخلاق مدیریت گفت: این بحث بیشتر در فضای معرفتی از علوم تجربی بیان شده است، یعنی از این حیث دارای محدودیت است؛ می توان بخشی از نقدها را به جنبه معرفتی این بحث و حتی نظریات روانشاختی رایج مطرح کرد.

علوی عنوان کرد: در اینجا می خواهیم بدانیم که چه مکانیزمی ممکن است در فرد روی دهد که بتوان مباحث و زاویه اخلاقی به آن داشت.

استادیار دانشگاه شریف بیان کرد: در ادبیات غرب بحث خودشیفتگی و اصالت رهبری اصیل در عرصه مدیریت بیان شده است؛ فرض روانشناسان آن است که خودشیفتگی حاصل خروج فرد از حالت اصیل خود است.

نظریه پرداز و نویسنده اخلاق مدیریت گفت: تضعیف خودآگاهی و افت انگیزه های واقعی درونی، فقدان یکپارچگی کافی در افکار، گفتار و رفتار، افت شدید در شفافیت لازم در تعاملات و در نتیجه تشدید بدگمانی و بی اعتمادی در داخل سازمان و... از جمله مسایلی است که رهبری اصیل سازمان را توجیه می کند.

علوی عنوان کرد: کسانی که در غرب به مفهوم اصالت می پردازند بیشتر از دریچه نگاه سقراط به بحث نگاه می کنند؛ نگاه سقراط به انسان شناسی و اگزیستانسیالیزم و اصالت فردی و نگاه پدیدار شناسی و نقش تجارب زندگی و نگاهی هستی شناختی به مفهوم وجودی یکپارچه در جهان و معنای اصلات وجودی انسان در ارتباط با این وجوه یکپارچه چهار ویژگی مبانی فلسفه کرنیس از نظریه پردازن غربی این حوزه است.

وی  بیان کرد: رهبر انصیل دارای شناخت از خود و رفتارهای مبتنی بر این شناخت است؛ رهبری اصیل یک سبک نیست؛ رهبری اصیل اشاره به یک فرایندی دارد که در آن رهبر بر پیروان به گونه ای اثر می گذارد که پیروان ضمن تاثیر پذیری از آن رهبر در راستای چشم انداز و ارزش های کاری خود را در مسیر تقویت اصالت او قرار می دهند.

نظریه پرداز و نویسنده اخلاق مدیریت گفت: خودآگاهی، اخلاق مداری، شفافیت رابطه ای و پردازش متوازن از جمله ابعاد رهبری اصیل است؛ در بحث اخلاق مداری در مدیریت بیان می شود که شخص مدیر دارای ارزش های پایه ای است.

علوی عنوان کرد: برخی مثال ها از موقعیت های مهم در کاربرد رهبری اصیل در هنگام مشارکت خواستن از دیگران، تغییرات و تحولات سازمانی، کوچک سازی سازمان، راه اندازی کارو کسب و فرایندهای لازم رهبری رخ نمایی می کند.

وی بیان کرد: این دسته از محققان این عرصه بیان می کنند که برخی پیامدهای رهبری اصیل شامل افزایش و تقویت سطح اعتماد با نزدیکان، کاهش استرس، افزایش انگیزه های درونی و تقویت اشتیاق برای بروز رفتارهای واقعی، افزایش سطح سرمایه های روانشناختی  لازم در خود و نزدیکان برای استمرار کار و... است.

نظریه پرداز و نویسنده اخلاق مدیریت گفت: اگر بخواهیم این بحث را از دریچه اخلاق بررسی کنیم باید گفت که عده ای بیان می کنند که اصالت می تواند خودآگاهی در بروز یک فعل را به رسمیت بشناسیم؛ تاکید بر ارزش های درونی در فعل اخلاقی، تاکید بر بروز سازگار رفتار در طی زمان و تقویت فضای اعتماد از دیگر مباحثی است که از دریچه اخلاقی به این بحث بیان می شود.

علوی عنوان کرد: برخی نقدها در نظریه اصالت شامل نگاه عمل گرایانه در مقابل توجه به ارزش هایی اساسی، نگاهی ایستا در مقابل نگاهی به پویا به مفهوم اصالت، عدم وجود هماهنگی در مفهوم سازی در قبال تعامل و تاثیرپذیری مفید از محیط و ابهام در تعریف مرز افراد نزدیک در بروز شفافیت است.

استاد دانشگاه بیان کرد: اهداف پایه ای نظریه و خرده نظریه های درونی آن نیز شامل تبیین مکانیزم های شکل گیری انگیزه های انسان، تاکید بر تمایز انگیزه های درونی و ذاتی و بیرونی و ارایه توضیحاتی درباره تاثیر آنها بر روی یکدیگر، شکل گیری شخصیت انسان بر اثر مداومت در استفاده از انگیزه های بیرونی و.... است.

نظریه پرداز و نویسنده اخلاق مدیریت گفت: این نظریه پردازان عشق و علاقه و لذت یادگیری و را انگیزه درونی و اهدای پول وافتخار و... را انگیزه بیرونی می نامند.

علوی عنوان کرد: چند یافته کلیدی بحث ویژگی انگیزاننده های بیرونی و درونی شامل تاثیر بیشتر انگیزه های بیرونی در مقایسه با درونی در فعالیت های روتین در کوتاه مدت، کاهش تدریجی انگیزه های درونی، زمانی که انگیزه های بیرونی اضافه می شود و شکل گیری احترام به خود پایدار در زمان تکیه بر انگیزه های درونی و شکننده بودن احترام به خود در زمان تکیه بر انگیزه های بیرونی است.

وی بیان کرد: یکی از بحث های نظریه خودتعیین گری آن است که بیان می کنند که انگیزه دارای کیفیت است؛ یعنی انسان ها یا فقدان انگیزه دارند یا انگیزه های بیرونی به آنها اثر می کند و یا انگیزه های درون فکنی دارد.

نظریه پرداز و نویسنده اخلاق مدیریت گفت: نظریه خود تعیین گری و رفتار اخلاقی بیان می کند که تاکید زیاد بر انگیزاننده های بیرونی عاملی مهم در خاموش شدن انگیزه های درونی هستند؛ این نظریه بیان می کند  زمانی که به انگیزه های بیرونی بهای زیادی دهیم افراد به سراغ درونی سازی نمی روند و بیشتر به یک عنصر بیرونی توجه می کنند و فرد لذت و ارزشمندی خود را کاهش می دهد.

در ادامه این مراسم، دکتر ابوالفضل گایینی ناقد این نظریه گفت: غربی ها در عرصه مدیریت پس از نگاه صرف به جنبه مادی انسان، به جنبه روحی و احساسی توجه کرد؛ امروز هم همین دغدغه در بحث های معنویت در سازمان مطرح است.

وی افزود: تئوری پردازان مدیریت بیان می کنند که باید روی مسایل انگیزشی کارمندان کار کنیم که کارمندان 8 ساعت کار را سپری کنند ولی عده ای از افراد در سازمان مشاهده شدند که بدون اینکه انگیزانده شوند بیش از 8 ساعت کار می کنند؛ حال به بحث انگیزه درونی پرداختند.

این محقق دینی بیان کرد: امروزه به نظر می رسد که بین اصالت و مدیریت تناقض ایجاد شده است؛ در گذشته و پیش از جهان مدرن مفاهیم اخلاقی در خردو ماورالطبیعه بود ولی امروز مرجعیت مفاهیم اخلاقی در بحث اصالت به درون انسان ها ریخته شده است.

گایینی اظهارکرد: کسی که فردگرا است با انتخاب خود ارزشمند می شود و به همین دلیل یک نوع نسبی گری در فرد گرایی وجود دارد درحالی که این نسبی گرایی در اخلاق اصیل وجود ندارد زیرا فردگرایی به دنبال تحمیل نیازهایی است که به شکل محاسبه گرایانه به آن رسیده است.

پژوهشگر علوم دینی بیان کرد: نسبی گرایی در اخلاق فردگرایی یک منولوگ است ولی در اخلاق گرایی اصیل این نسبی گرایی معنی ندارد؛ اخلاص اصیل دیالگوی بین فرد و جامعه است؛ یعنی بحث اخلاق اصیل کار یک هنرمند است که تابع هویت جمعی است به همین دلیل زبان یک خاص پیدا می کند.

وی گفت: مدیریت محکوم به دو مقوله فردگرایی و عقلانیت ابزاری است؛ یعنی مدیر دیگران را می خواهد و خواست دیگران نیز حساب گرایانه و ابزارمدرانه است.

در ادامه حجت الاسلام محمد تقی اسلامی به عنوان ناقد این بحث گفت: اگر بخواهیم این بحث را به شکل کاربردی منحرف کنیم باید به بحث های چالشی بپردازیم.

وی افزود: اگر بخواهیم این بحث را با ماهیت اخلاق کاربردی شروع کنیم، باید مثال های ملموس بیان کنیم؛ مثال های این نظریه نیازمند مثال است؛ مثلا اینکه چه سازمان هایی در دنیا با چه چالش هایی مواجه بودند و بحث اصالت، مشکلات آنها را حل کرده است.

کارشناس علوم دینی  بیان کرد: اگر بخواهیم زاویه اخلاقی به این بحث بدهیم باید نسبت آن را به نظریات فلسفه اخلاقی روشن شود و البته این بحث کارکردهای خود را دارد؛ فلسفه اخلاق از نگاه ما یک حوزه کارکردی و کاربردی است.

حجت الاسلام اسلامی اظهارکرد: امروزه نسبیت گرایی در زمینه فلسفه اخلاق کاربردی زیادی ندارد؛ جزیی نگران نیز بیان می کنند که در بحث های فیصله ناپذیر باید کار را به افراد واگذار کنیم؛ نسبیت گرایی باب مفاهمه را می بندد و به همین دلیل باید به سمت مطلق گرایی برویم. 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha