سه‌شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۱
ظالم با چه کسی طرف حساب است؟

حوزه/ خداوند، از جانب بندگان مظلوم، شخص ظالم را مورد قهر و خشم قرار می دهد و رگبار کیفر و انتقامش را از هر طرف بر سر او فرود می آورد؛ زیرا می دانیم که اگر کسی به فرزند خردسال و ناتوان و بی دفاع شما ظلم کند، با این که به شخص شما ظلم نکرده است، طرف مخاصمه اش شما خواهید بود؛ چون از نظر عقلا، وقتی فرزندی مظلوم واقع شد، پدر لبه تیز آن ظلم را متوجه خود و حیثیت و غیرتش می بیند و در مقام مخاصمه و مقابله با ظالم بر می آید.

به گزارش خبرگزاری حوزه، «آئین کشورداری از دیدگاه امام علی (علیه السلام) » کتابی است به قلم مرحوم آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره) که حوزه نیوز در شماره های مختلف، مباحث خواندنی این کتاب را تقدیم نگاه شما علاقمندان خواهد کرد.

ظلم و نتیجه آن

وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ کَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللَّهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ وَ کَانَ لِلَّهِ حَرْباً حَتَّی یَنْزِعَ أَوْ یَتُوبَ.

هر کس نسبت به بندگان خدا ستم کند، خداوند از طرف بندگانش خصم (دشمن) او می شود و هر که خدا با او مخاصمه کند، خدا منطقش را می کوبد و چنین شخصی همواره در موضع جنگ با خدا خواهد بود تا آن که بمیرد و دستش از ظلم کوتاه شود، یا توبه کند و به فرمان خداوند بازگردد.

ظالم با چه کسی طرف حساب است؟

از این بیان حضرت [که می فرماید: «مَنْ ظَلَمَ عِبادَ الله کانَ الله خَصْمَهُ»] می فهمیم که اگر کسی به بندگان خدا [و مظلومان] ظلم کند، طرف مخاصمه او، خداوند خواهد بود؛ یعنی خداوند، از جانب بندگان مظلوم، شخص ظالم را مورد قهر و خشم قرار می دهد و رگبار کیفر و انتقامش را از هر طرف بر سر او فرود می آورد؛ زیرا می دانیم که اگر کسی به فرزند خردسال و ناتوان و بی دفاع شما ظلم کند، با این که به شخص شما ظلم نکرده است، طرف مخاصمه اش شما خواهید بود؛ چون از نظر عقلا، وقتی فرزندی مظلوم واقع شد، پدر لبه تیز آن ظلم را متوجه خود و حیثیت و غیرتش می بیند و در مقام مخاصمه و مقابله با ظالم بر می آید و در اصل، مقتضای رابطه پدری و فرزندی چنین حکمی را می کند.

مگر نه این است که به تعبیر «اَلْخَلْقُ عِیالُ الله»(۷)، بندگان خدا جزء خانواده خدا محسوب می شوند و همه انسان ها تحت تکفّل و حمایت الهی قرار دارند؟ روشن است که وقتی انسان هایی مورد ستم قرار بگیرند و نتوانند در مقابل ظالم به دفاع و مقابله برخیزند و حقّ خود را بگیرند، خداوند خود با ظالمان و ستمگران مقابله خواهد کرد.

آیا نسبت فرزند به پدر قوی تر است و رشته های مستحکم تری آن دو را به یکدیگر پیوند می دهد، یا نسبت بندگان خدا به خداوند و خالق خود؟

شکست قطعی ظالم

ظالم از آن جا که با خدا طرف است و تنها بر اساس زور و قلدری و با چهره ای دروغین با مردم برخورد می کند، خداوند که بالاترین قدرت هاست «یَدُ اللهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»(۸) با افشای چهره ظالم برای مردم، ثابت می کند که ظلم و ستم ظالم بر اساس قلدری و ستمگری است، نه بر اساس منطق و دلیل عقلایی.

پیداست وقتی که خداوند نقاب از چهره دروغین و حق به جانبِ ظالم برداشت و مردم چهره حقیقی او را که همان ظلم و ستمگری بر اساس هواهای نفسانی است شناختند، با اتکال به خداوند، با ظالم درگیر می شوند و با او به مقابله بر می خیزند و در این درگیری چون خداوند طرف حساب است و دست الهی همراه و همگام مستضعفین می باشد، مردم، پیروز می شوند و ظالم شکست خواهد خورد و مصداق عینی کلام حضرت «أَدْحَضَ حُجَّتَهُ» محقق خواهد شد.

توبه ظالم

اسلام علاوه بر این که روی ظلم و کراهت و نادرستی و محکومیت آن بسیار تکیه می کند و آن را از اعمال زشت و گناهانی می شمارد که خداوند با سرعت و شدت در مقابل مقابله با آن بر می آید، اما باز هم راه را به طور کلی برای ظالم مسدود نمی داند؛ زیرا خداوندِ بخشاینده مهربان که با توبه هر گناه کاری، او را مورد عفو و بخشش قرار می دهد، در این جا نیز پیشگاه کبریایی و مقدّسش آمادگی گذشت و بخشایش را برای توبه کنندگان دارد.

این است که حضرت می فرماید همین شخص ظالم، با این که تجسّم جنگ با خداست و خودش مصداق عینی جنگ است، باز هم راهِ بازگشت برای او به کلی بسته نیست؛ زیرا خدا تا جایی طرف مخاصمه اوست که همچنان به اعمال ظالمانه اش ادامه می دهد و در مسیر توبه و بازگشت قدم نمی گذارد. پس خدا نیز با او مخاصمه می کند «حَتّی یَنْزِعَ وَیَتُوبَ»؛ تا دست از ستمگری بردارد و از ظلم، توبه کند. در این حالت [و در صورتی که صادقانه و از صمیم قلب باشد] خداوند نیز از گناهش می گذرد، توبه و رجوعش را می پذیرد و از مقابله و مخاصمه با او چشم پوشی می کند.

البته توبه هم در هر موردی مراتب و مدارج خاص خودش را دارد که باید کاملاً رعایت شود. اگر کسی حقّ النّاس را پایمال کرده باشد، برای پذیرش توبه اش کافی نیست که تصمیم بگیرد از آن به بعد، حقّ النّاس را پایمال نکند، بلکه باید تمام توان خود را به کار ببرد و تا آن جایی که از عهده اش بر می آید، حقّ النّاس را به صاحبش برگرداند و رضایت عبادالله و عیال الله را که مورد ظلم او واقع شده اند، کسب کند؛ در چنین صورتی، خداوند هم توبه واقعی و توأم با صداقت و صمیمیّت آن شخص را می پذیرد.

تأثیر ناله مظلوم

در بینش اسلامی، برخی از گناهان باعث تبدیل نعمت و عزّت به ذلّت وبدبختی است وبعضی دیگرمسبّب تعجیل عذاب ونزول بلاهای آسمانی.

در دیدگاه علی (علیه السلام) ظلم و ستم به بندگان خدا، نیرومندترین عاملی است که از یک طرف، نعمت الهی را به نقمت، و عزت را به ذلت و تباهی تبدیل می کند، و از سوی دیگر، باعث تعجیل عذاب و نزول بلاهای آسمانی می باشد.

حال ممکن است این عذاب، یا اخروی باشد، یا دنیوی؛ و در همین جهان هستی تحقق پیدا کند؛ و ممکن است ظلم باعث تبدیل چندین نعمت متعدد باشد و ممکن است منجر به متلاشی شدن هستی ظالم گردد و همه اینها از ناله مظلوم سرچشمه می گیرد:

وَ لَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَی إِلَی تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ تَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَة عَلَی ظُلْم فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِینَ وَ هُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَادِ.

هیچ عاملی در دگرگونی نعمت های خدا [و تغییر دادن نعمت به ذلت و نکبت] و در تعجیل و شتاب خدا برای پیاده کردن قهر و خشم و انتقامش، مؤثرتر و وسیع تر از پافشاری و اصرار و مقاومت [ستمگران] بر ستم نیست (یعنی اصرار ستمگران بر ستم کردن نسبت به مردم، سریع تر از هر عامل دیگری باعث می شود که خداوند نعمت هایش را از انسان پس بگیرد و آن را دگرگون کند و خشم و قهر و کید خود را نشان دهد)؛ چنان که خداوند دعاها و خواهش های مظلومان را به خوبی می شنود و خودش همواره در کمین ستم پیشگان است.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۲
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۲
  • حمید DE ۰۲:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۱/۱۸
    هوالعالم در تشریح و تفهیم موضوعاتی مانندعدالت ،ظلم ستیزی،اجرای فرامین الهی و غیره در کشور ما همه بصورتی ناباورانه به شرح ان پرداخته و با مزین کردن ان به کلام خدا و اولیائ الهی تعاریفی مستحکم ارایه میدهند و مانند گردوی پرمغز به کمال اراسته اند اما درکمال تاسف در مقام عمل گویی هم انان با این مطالب صدپشت غریبه اند و این گردو فقط پوست دارد و بس و گردوی بدون مغز هیچ دردی را دوا نمیکند که هیچ چه بسا داخل ان فاسد و متعفن شده و سبب بیماری هم میشود که دقیقا همان چیزی است در تعالیم الهی و اسلامی به منافق تعبییر میشود و حاکمیتی که منافق همچون کرم در بدنه ان رشد میکند باید هرروز منتظر یک فتنه جدید باشد و این کرمها سر درخت را سرگرم حفظ برگها و شاخه هایی که خشکیده که روز بیشتر میشود میکنند و با فتنه و ریا ریشه را مسول ان جلوه میدهند و بعداز مدتی کرمها درخت را از داخل خورده و با این کار کاملا ارتباط ریشه با درخت را قطع و باعث نابودی ان میشوند اگر درخت از تکبر و بالا نشینی دست برداشته و به در ول ریشه گوش میداد میفهمید ریشه بیشتر از همیشه و بدون وقفه وظایفش را انجام داده و عامل نگون بختی کرمها هستند البته با مساعدتی که نتیجه تکبر و بالا نشینی در حاصل شده بود ای کاش قبل از اینکه کار از کار بگذرد این درخت تنومندی که نهال ان با خون پاک شهیدان ابیاری و به ثمر نشسته مانع گسستن پیوندهای عمیق قلبی مردم با ولایت شود
  • US ۱۷:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۲
    خوب داستانی یافتید. پس به ملت ظلم نکنید