به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام محسن داودآبادی فرهانی در رابطه با مشکل محوری طرح خود ابراز داشت:
حوزه علمیه به عنوان یکی از نهادهای دخیل در فرآیند شکلگیری تمدن اسلامی با مسائل راهبردی متنوعی مواجه است. یکی از این مسائل که در سالهای اخیر مورد هجمه رسانهای جدی نیز قرار گرفته است نظام مطلوب تأمین مالی آن است. در این رابطه دو موضعگیری وجود دارد. موضعگیری اول از لزوم تأمین بخشی از منابع حوزه به بودجۀ دولتی سخن میگوید و موضع دوم حوزۀ مطلوب را کاملاً از بودجۀ حکومت مستقل میپندارد. (البته موضع سوم یا همان رویکرد بینا بینی نیز در اینجا وجود دارد) این مواضع در کنار محدودیتهای حوزههای علمیه در تأمین مالی مخارج مدارس علمیه، مشکلاتی در تصمیمسازی دربارۀ نحوۀ تأمین مالی حوزه را ایجاد کرده است. از جمله علل چنین ابهاماتی، مشابهتسازی نادرست میان کارکرد حوزه و کارکرد نهادهایی است که صرفاً کارکرد علمی و آموزشی و یا پژوهشی دارند. این در حالی است که حوزۀ علمیه از یک سو نهادی علمی (آموزشی و پژوهشی) و از سوی دیگر نهادی فرهنگی و تربیتی است؛ به عبارت دیگر، سازمان حوزه و نهاد روحانیت از یک سو با نهادهای متولی تولید علم و علم آموزی قابل قیاس است و از سوی دیگر، با نهادهایی که نقش هدایتگری مردم در فرهنگهای دینی را بر عهده دارند.
وی افزود: در چنین شرایطی و به منظور تنظیم و سامانبخشی به مسائل اقتصادی حوزۀ علمیه به عنوان یک نهاد دانشی و همچنین مکانیسم تعاملات درونی و بیرونی میان حوزویان و دیگر بخشهای جامعه و بهویژه حکومت و صاحبان تأمین مالی، لازم است با مرور منابع دین و با بررسی دقیق الگوهای تأمین مالی علم و تأمین مالی فرهنگ در تمدن اسلامی، اقتصاد علم و اقتصاد فرهنگ متناسب با حوزه علمیه را طراحی و اجرا کرد.
حجتالاسلام داودآبادی فرهانی پیرامون تاریخ مشکل طرح خود بیان داشت: تامین مالی حوزههای علمیه در دورهها و عصرهای مختلف تاریخی و به فراخور شرایط و مقتضیات زمان و... از راههای متعددی انجام شده است. بهعنوان نمونه در دوره حضور معصومین (ع) تأمین مالی مبلغان و فعالان دینی از طریق فعالیتهای اقتصادی و درآمدهای شخصی ایشان، بیتالمال، خمس و کمکهای مردمی تأمین میشده است. همچنین در دوره غیبت نیز به فراخور شرایط مختلفی که حوزههای علمیه و روحانیت با آن روبهرو بودهاند، منابع متعددی مانند خمس، زکات، وقف، بیتالمال، هدایای مردم به مشاهد مشرفه، حمایت حکومتها، کمکهای مردمی و... در تامین مالی نهاد روحانیت مورد استفاده قرار گرفتهاند.
نکته مهم در این زمینه این است که هرچند همه این عوامل بهصورت مستمر در طول سالهای گذشته مورد استفاده قرار گرفتهاند، اما میزان بهرهمندی از آنها به فراخور شرایط سیاسی، اقتصادی و ... متفاوت بوده است. مثلاً در دوران صفویه، حاکمان صفوی حمایت بسیاری از حوزههای علمیه مینمودند و نیز موقوفات بسیاری به حوزههای علمیه اختصاص یافته است. اما همین روند در دوران پهلوی بالعکس میشود و نه تنها موقوفات جدیدی به حوزههای علمیه اختصاص نمییابد، بلکه بسیاری از آنها توسط رژیم مصادره میشود.
وی در ادامه گفت: با وجود محدودیتها گاه و بیگاه از جانب برخی از افراد و جریانها اطلاعات نادرستی در زمینه بودجه مراکز حوزوی مخابره میشود و در تخصیص سهم حوزه از بودجه عمومی کشور اختلالات جدی ایجاد میکند. در چنین شرایطی باید بتوان وضعیت فعلی تامین مالی حوزه را به خوبی روشن کرد تا زمینه اولا برای سیاست گذاری صحیح و ثانیا واقعی سازی تصور افکار عمومی نسبت به اقتصاد حوزه فراهم کرد. در این جهت میتوان مسائلی چون موارد زیر را بررسی کرد.
الف) اجزاء منابع مالی حوزه و سهم هر کدام از آنها
ب) جایگاه دولت در تأمین مالی اقتصادی در شرایط فعلی
ج) بررسی وضعیت موقوفات حوزه
د) توزیع منابع مالی حوزه میان بخشهای بروکراتیک (ستاد) و صف
ه) مقایسه تطبیقی وضعیت تامین مالی سازمان روحانیت با نهاد دین در سایر ادیان و مذاهب
و) بررسی وضعیت کمکهای مردمی به حوزه
بررسی موارد فوق میتواند زمینه را برای طراحی یا اکتشاف نظام صحیح تأمین مالی و اقتصادی برای حوزه علمیه فراهم کند.
نظر شما