به گزارش خبرگزاری «حوزه»، عصر دوشنبه هفته جاری، به همت مرکز فرهنگی و هنری دفتر تبلیغات اسلامی ، مراسم اکران و نقد و تحلیل فیلم ویلایی ها با حضور تنی چند از عوامل این فیلم و البته جمع کثیری از طلاب و فضلای حوزه در قم برگزار شد.
اکران ویلایی ها در حقیقت بهانه ای شد تا سطوری بنویسم راجع به این فیلم ارزشمند و تاثیرگذار که البته تعریف آن را از برخی دوستان هنری و رسانه ای شنیده بودم و بی اندازه مشتاق بودم که در فرصتی به تماشای این اثر بنشینم که خوشبختانه محقق شد.
«ویلاییها» به کارگردانی میره قیدی و تهیهکنندگی سعید ملکان فیلمی است که هر چند در جشنواره فیلم فجر سال گذشته چند جایزه را هم از آن خود کرد اما به زعم سازندگانش آن طور که باید و شاید قدر ندید.
داستان فیلم روایتگر زنانی است که همسرانشان که عموماً جزو فرماندهان جنگ هستند، در جبهه های حق علیه باطل حضور دارند و آنان نیز چند کیلومتری عقب تر از خط مقدم در یک شهرک نظامی- مسکونی، چشم انتظار آمدن شوهرانشان هستند و در این گیر و دار، وقایع و حوادث مختلفی را هر یک به شخصه تجربه می کنند که خود در ایجاد و تقویت فضای تعلیق دراماتیک فیلم بسیار موثر بوده است، چه آن که تم اصلی فیلم نیز روی همین انتظار و صبر مادران و یا همسران رزمندگان متمرکز است.
منیره قیدی، در نخستین فیلم بلند سینمایی خود پس از سال ها تجربه اندوزی به عنوان دستیار کارگردان و نیز عوامل پشت صحنه، به سراغ سوژه بکری رفته که در تاریخ سینمای دفاع مقدس چندان به آن به صورت جدی و مبسوط پرداخته نشده، هر چند که شاید از حیث مفهوم چشم انتظاری ، شباهت هایی میان فیلم ویلایی ها با فیلم ماندگار "شیار 143" ساخته نرگس آبیار وجود داشته باشد اما به هر حال نمی توان کتمان کرد که چه در روایت و فرم قصه و چه پیام های کلیدی آن، تفاوت هایی میان این دو اثر وجود دارد.
آنچه قابل توجه است این که به هر حال رویکرد اخیر برخی سینماگران کشورمان به ویژه بانوان فیلمساز به سمت و سوی ساخت این گونه فیلم ها بسیار ارزشمند و قابل تقدیر می باشد و مهم تر و ضروری تر این که باید زمینه و شرایطی از سوی مسئولان و رسانه ها و نیز مردم با استقبال گرمشان از این آثار فراهم گردد که در آینده شاهد هرچه بیشتر تولید و نمایش این قبیل فیلم ها بر روی پرده سینماهای کشور باشیم، البته با کیفیت بهتر و مطلوب تر که خود نیازمند همت مضاعف فیلمسازان دغدغه مند این مرز و بوم در این باره است.
نکته حایز اهمیت درباره ویلایی ها این است که شاهد یک اثر نسبتاً یک دست و خوش فُرم در ژانر خاص خود هستیم به این معنا که هر چند شايد فيلمنامه، فيلمبرداري، تدوين ، نقش آفرینی بازیرگان و نیز موسيقي این فیلم، هيچ كدامش در سینمای ایران، شاهكاري ماندگار به شمار نرود اما این فیلم از آن دست آثاری هم نیست که به راحتی از ذهن و فکر مخاطبان جدی سینمای ایران پاک شود.
کارگردان هر چند به طور نسبی از ناحیه ضعف فیلمنامه – که متاسفانه به پاشنه آشیل بسیاری از فیلم ها و آثار سینما و تلویزیون ایران تبدیل شده- دچار مشکل شده اما در به تصویر کشیدن سکانس های جذابی با موضوع اضطراب و نگرانی همسران و مادران شهدا، همچنین دلهره ساکنان شهرک در هنگام حمله هوایی موفق بوده ، ضمن آن که در صحنه آرایی و فضاسازی قصه با عنایت به این مهم که اولین فیلم بلند سینمایی خود را ساخته، سربلند از این آزمون سخت بیرون آمده است که این نکته نباید از نگاه مردم و منتقدان مغفول واقع شود.
با این وجود به نظر می رسد که تا حدودی در نیمه دوم فیلم، آن هم تا حدودی در زمینه پرداختن به برخی شخصیت های اصلی قصه و ادامه جذاب ماجرا، خانم قیدی به مشکل برمی خورد اما با این حال تعلیق توام با نگرانی و دلشوره تا پایان فیلم ، مخاطب را با خود همراه می سازد و این موضوع باعث می شود که با اثری متوسط رو به بالا مواجه باشیم.
ایفای نقش بسیار خوب بازیگرانی چون ثریا قاسمی، طناز طباطبایی و نیز پری ناز ایزدیار نشان می دهد که کارگردان در بازی گرفتن از ستارگان نامی خود نیز با توفیق همراه بوده و همان طور که اشاره شد، توانسته یکدستی خاصی در این باره در کلیت کار ایجاد کند ، هر چند که در این بین، بسیاری از منتقدان نسبت به بازی و ایفای نقش صابر ابر در نقش همسر یکی از شخصیت های اصلی داستان، ایراداتی جدی وارد دانسته اند.
در خاتمه نیز باید به عنوان بندی پایانی فیلم اشاره کرد؛ آن هم با نوای " یاران چه غریبانه" حاج غلام کویتی پور که حقیقتاً وجه دراماتیک و ارزشی کار را بسیار بالا می برد به طوری که کمتر مخاطبِ هنر هفتمی است که با دیدن بخش پایانی فیلم و به ویژه این نوای نوستالوژیک، به یاد حماسه بزرگ شهدا و به خصوص صبر و استقامت خانواده های معظم شهدا، بغضی نکرده و اشکی نریزد.
سید محمد مهدی موسوی